PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : جملات فوق العاده زيبا راجع به تجارت



DR.Khashayar
09-06-2015, 17:30
درآمد: هیچگاه روی یک درآمد تکیه نکنید، برای ایجاد منبع دوم درآمد سرمایه گذاری کنید.
خرج: اگر چیزهایی را بخرید که نیاز ندارید، بزودی مجبور خواهید شد چیزهایی را بفروشید که به آنها نیاز دارید.

پس انداز: آنچه که بعد از خرج کردن می ماند را پس انداز نکنید، آنچه را که بعد از پس انداز کردن می ماند خرج کنید.

ریسک: هرگز عمق یک رودخانه را با هر دو پا آزمایش نکنید.

سرمایه گذاری: همه تخم مرغ ها را در یک سبد قرار ندهید.

انتظارات: صداقت هدیه بسیار ارزشمندی است، آن را از انسانهای کم ارزش انتظار نداشته باشید


هیچوقت از ریسک کردن نهراسیم چرا که به ما این فرصت را خواهد داد تا شجاعت را یاد بگیریم.

فرض کنید زندگی همچون یک بازی است. قاعده این بازی چنین است که بایستی پنج توپ را در آن واحد در هوا نگهدارید و مانع افتادنشان بر زمین شوید.
جنس یکی از آن توپ ها از لاستیک بوده و باقی آنها شیشه ای هستند.
پر واضح است که در صورت افتادن توپ پلاستیکی بر روی زمین، دوباره نوسان کرده و بالا خواهد آمد، اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد، کاملا شکسته و خرد میشوند.
او در ادامه میگوید: ” آن چهار توپ شیشه ای عبارتند از:
۱- خانواده،
۲- سلامتی،
۳- دوستان
و
۴- روح خودتان
و توپ لاستیکی همان کارتان است “…
در خلال ساعات رسمی روز، با کارائی وافر به کارتان مشغول شوید و بموقع محل کارتان را ترک کنید.
برای خانواده، دوستانتان نیز وقت کافی بگذارید و استراحت کامل و درستی داشته باشید .



در پشت هر مرد بزرگ ، زنی بزرگ ایستاده است

توماس هیلر، مدیر اجرایی شرکت بیمه عمر ماساچوست ، میو چوال و همسرش در بزرگراهی بین ایالتی در حال رانندگی بودند که او متوجه شد بنزین اتومبیلش کم است. هیلر به خروجی بعدی پیچید و از بزرگراه خارج شد و خیلی زود یک پمپ بنزین مخروبه که فقط یک پمپ داشت پیدا کرد.او از تنها مسئول آن خواست باک بنزین را پر و روغن... اتومبیل را بازرسی کند.سپس برای رفع خستگی پاهایش به قدم زدن در اطراف پمپ بنزین پرداخت.
او هنگامی که به سوی اتومبیل خود باز می گشت ، دید که متصدی پمپ بنزین و همسرش گرم گفتگو هستند. وقتی او به داخل اتومبیل برگشت ، دید که متصدی پمپ بنزین دست تکان می دهد و شنید که می گوید :" گفتگوی خیلی خوبی بود."
پس از خروج از جایگاه ، هیلر از زنش پرسید که آیا آن مرد را می شناسد.او بی درنگ پاسخ داد که می شناسد.آنان در دوران تحصیل به یک دبیرستان می رفتند و یک سال هم با هم نامزد بوده اند.
هیلر با لحنی آکنده از غرور گفت :" هی خانم ، شانس آوردی که من پیدا شدم . اگر با اون ازدواج می کردی به جای زن مدیر کل، همسر یک کارگر پمپ بنزین شده بودی.
" زنش پاسخ داد :" عزیزم ، اگر من با او ازدواج می کردم ، اون مدیر کل بود و تو کارگر پمپ بنزین



اگر میخواهید در اوج بمانید، باید به همان اندازه سختتر کار کنید.

اگر کسی به راستی از شایستگی خود، بهره گرفته و سخت کار کند، همه چیز امکانپذیر است.

هر کاری را باید کسی انجام دهد که شایستگی آن را دارد.

هرچه که میخواهید انجام دهید، مجسم کنید که انجام دادهاید و سپس از خرد خود بهره بگیرید؛ خواهید دید که میتوانید آن کار را انجام دهید.
مردمی که منفیباف و ترسو هستند و به آسانی، همه چیز را رها میکنند، هرگز کار مهمی انجام نخواهند داد.

امکانات در هر حیطهی کاری، پنهان هستند و این شما هستید که باید آنها را کشف کنید.

ناامیدی و شکست حتی در نوآورانهترین کارها به وجود میآید، ولی مهم این است که اراده کنید و پایان کار خود را در نظر بیاورید، مهم نیست آن کار چه باشد.

مانند اهل فکر عمل کنید و مانند اهل عمل فکر کنید.:shades::shades:

DR.Khashayar
09-06-2015, 23:52
:shades: