کد خبر: Den-761753 تاریخ چاپ: ۱۳۹۲/۰۸/۰۵ منبع: روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۰۴۹
مهدي فتحاله*
نقش و جايگاه لجستيک در توسعه تجارت خارجي و داخلي از اهميت بسزايي برخوردار است؛ چرا كه امروزه حضور در بازارهاي جهاني كه در آنها مساله رقابت در سطح اعلاي خود متبلور شده، بدون وجود لجستيك كارآمد امكان پذير نخواهد بود. بنگاه‏ها بايد قادر باشند كالاهاي توليدي خود را در كمترين زمان و با مناسبترين طريق به خارج از مرزها ارسال كنند.
در اين راستا وجود شبكههاي لجستيك درب-به-درب يا به طور كلي شبكههاي حمل‏ونقل و توزيع سريع و ايمن براي جابهجايي كالاها تا مقصد نهايي بسيار ضروري است. از سوي ديگر، زيرساخت‏هاي حمل‏ونقل و جابه جايي در داخل مرزها و در نقاط مرزي بايد به نحوي توسعه يابد که جريان شبكههاي حمل‏و نقل و توزيع را با كمترين هزينه و بيشترين سرعت از مبدأ تا خارج از مرزهاي كشور ميسر كنند. چنانچه لجستيك در اين مقولهها داراي نقص باشد، بحث صادرات و حضور در بازارهاي جهاني را به شدت تحت تاثير قرار خواهد داد. آثار منفي ناشي از عدم توسعه يافتگي در زمينه لجستيك، واردات و ترانزيت را نيز متاثر ميكند. هنگامي كه كالايي از داخل مرزها وارد كشور ميشود، بايد از طريق همين شبكهها و زيرساخت‏هاي لجستيكي به نقاط مقصد حمل شود. وجود شبكهها و زيرساخت‏هاي لجستيكي مطلوب، جهت توزيع كارآي اين كالاها در داخل مرزهاي كشور با در نظر داشتن اهداف اصلي لجستيك ضروري است. زيرساخت‏هاي لجستيكي فيزيكي توسعه يافته همچون خطوط زيرساختي حمل‏ونقل مناسب و زيرساخت‏هاي گمركي پيشرفته از نقش بسيار مهمي در جذب جريانهاي ترانزيتي، براي عبور از خاك كشور برخوردار هستند. افزايش سهم كشور از ترانزيت عبوري از منطقه ممكن نخواهد بود، مگر اينكه گذر كالا از كريدورهاي ترانزيتي كشور با كمترين هزينه، حداقل توقف و بيشترين سرعت ميسر باشد.
به علاوه زيرساخت‏هاي غيرفيزيكي همچون فناوري اطلاعات پيشرفته و يكپارچه و قوانين و مقررات هماهنگ و مناسب نيز به منظور ايجاد شرايط مناسب براي جريان روان كالا از طريق مرزها و ساير فرآيندهاي مرتبط با لجستيك بين‏المللي ضروري هستند. هابهاي لجستيكي كه از ظهور آنها بيش از سه دهه نميگذرد، از ديگر زيرساخت‏هاي لجستيكي هستند كه برخي كشورها همچون امارات با بهرهگيري از آنها موفق به ارتقای نقش و جايگاه خود به عنوان هابهاي تجارت و حمل‏ونقل شدهاند. وجود چنين مراكزي كه رويكرد بين‏المللي را در فعاليتهاي خود داشته باشند، تاثير بسيار مهمي بر تسهيل تجارت خارجي و تبديل شدن كشور به هاب تجاري منطقه خواهد داشت.
همچنين در اين راستا مي توان به نقش توسعه لجستيك كشور در شبكه تجارت داخلي اشاره كرد. شبكه تجارت داخلي را ميتوان مجموعهاي از مولفهها دانست كه فعاليت آنها منجر به تامين، توليد و انتقال كالا از توليدكننده به مصرفكننده نهايي ميشود. عملكرد كارآمد و بهرهور شبكه تجارت داخلي به شدت وابسته به توسعهيافتگي مولفههاي زيرساختي حوزه لجستيك است. شبكه تجارت داخلي از يك سو به منظور انتقال و توزيع كالا نيازمند زيرساختهاي فيزيكي پيشرفته و توسعهيافته بوده و از سوي ديگر نيازمند زيرساختهاي غيرفيزيكي كارآمد است. عملكرد مطلوب و موثر شبكه تجارت داخلي هنگامي محقق ميشود كه يكپارچگي مناسب بين مولفههاي آن ايجاد شده باشد. اين يكپارچگي در صورت توجه به توسعه يكپارچه و هماهنگ تمام مولفههاي دخيل حوزه لجستيك در نظام توزيع كالا در داخل كشور فراهم خواهد شد.
توسعه زيرساخت‏هاي فيزيكي و غيرفيزيكي حوزه لجستيك با بهبود عملكرد شبكه هاي لجستيك كالا در داخل مرزها، علاوه بر كاهش قيمت تمام شده كالاهاي توليدي كشور، نظام توزيع كالا در داخل كشور را نيز سامان خواهد داد. اين بهبودها خود اثرات نهفتهاي چون افزايش قابليت رقابت كالاهاي توليدي داخل با كالاهاي خارجي، افزايش سطح دسترسي به كالاهاي داخلي و تقويت بيش از پيش جايگاه توليدات ملي در كشور را ميتواند در برداشته باشد.
يكي از مهمترين و ضروريترين راههاي حمايت از توليد ملي و رونق آن، توانمندسازي واحدهاي توليدي داخلي در توليد كالاهاي با كيفيت و قيمت مناسب (در مواجهه با رقباي خارجي) است. به طور قطع تلاش واحدهاي توليدي در كاهش قيمت تمامشده محصولات، به عنوان راهحلي پايدار و ماندگار براي رشد توليد ملي و ادامه حيات بخش هاي توليدي در فضاي رقابتي كنوني ضرورت دارد. مديريت لجستيك به عنوان يكي از روشهاي پركاربرد و اثرگذار در راستاي كاهش قيمت تمامشده در سطوح بينبنگاهي و شبكهاي مورد استفاده بنگاه‏ها و سازمانهاي موفق قرار گرفته است. وجود سيستم‏هاي كارآمد لجستيكي بنگاه‏ها را در كاهش هزينه توليد محصول از طريق كاهش سهم هزينههاي لجستيك در توليد ياري خواهد داد. افزايش بهرهوري و استفاده بهتر از منابع در فعاليتهاي توليدي و تجاري، از ديگر نتايج مثبت بهرهگيري از سيستم‏هاي لجستيكي مناسب در بنگاه‏ها است.
مديريت زنجيره تامين، يكي ديگر از مفاهيم مرتبط با لجستيك است كه نقش غيرقابل انكاري در توسعه تجارت و بازرگاني كنوني ايفا ميكند. زنجيره تامين را ميتوان شبكهاي از بنگاه‏ها و سازمانها قلمداد كرد كه در راستاي توليد محصولي خاص با يكديگر همكاري ميكنند. اين شبكه گستره وسيعي از فعاليتهايي است كه به صورت زنجيروار از مرحله توليد و تامين مواد اوليه، توليد محصول و سپس توزيع و فروش آن به مشتري نهايي به يكديگر متصل هستند. در دنياي رقابتي امروز، بنگاه‏هاي اقتصادي فعال و موفق در بازارهاي مختلف، به شدت به شبكههاي ارتباطي بين سازماني و زنجيرههاي توليد وابسته هستند. در واقع امروزه، خطوطي كه به طور سنتي بين سازمانها، وظايف و امور تجاري و بازرگاني ترسيم ميشد در حال محو شدن است؛ سازمانها و موسسات مجزا به لحاظ حقوقي، براي رفع موانع رقابتي با يكديگر همكاري و مشاركت ميكنند. تحولات اقتصادي، الزامات بازار، شرايط متغير محيطي، توسعه و پيشرفت فناوريها، تغيير انتظارات مردم به عنوان مشتريان نهايي (مصرفكنندگان)، تعداد و تنوع سازمانهاي خدمت رساننده به مردم و بسياري از عوامل ديگر، زمينههاي ايجاد يك نظام و سيستم بازرگاني مبتني بر شبكه را فراهم كرده است. فعاليتهاي بنگاه‏ها در همكاريهاي سازمانيافته و بلندمدت از طريق زنجيرههاي تامين به شدت بر افزايش رقابتپذيري توليدات ملي، افزايش رضايتمندي مشتريان و كاهش هزينههاي توليد محصولات و خدمات موثر خواهد بود.
*رييس موسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني