بنده جواد استوار این متن رو جهت روشن شدن دلیل اخراج اینجانب و جناب خشایار و روشدن بعضی از نیت ها یا به قولی رو شدن بعضی از دست ها برای تجاری که به سایت تاجربانک مراجعه میکنند میگذارم. البته اگه جناب بهزاد (البته آقا بهزاد تقریبا زرنگ وبه اصطلاح مرد روزهای طوفانی گروه مدیریتی سایت) به جای جواب مستقیم، به قول معروف"با دست پیش گرفتن" و فیلمنامه اعلام کردن متن زیر ضمن بی احترامی به بنده وجناب خشایار و شعور کاربران سایت اگه دوست داشتند به نتیجه گیری بنده جواب بدهند شاید با جواب شما نتایج پررنگتر یا کمرنگتر بشه!
تقریبا یک ماه پیش بود که به آقای خشایار یه ایمیل زدم وگفتم که مواردی هست که نیاز به دقت و توجه داره به ایشون اعلام کردم احساس میکنم توی سایت داره یه سری اتفاقای جالب میفته. من الان برای اینکه بهتر مطلب رو متوجه بشید دقیقا متنی که برای خشایار گذاشتم رو برای شما هم اینجا آوردم:
جالبه که ما توی سایت چند گروه از افراد رو میبینیم.
گروه اول: مدیران سایت هستند که به ظاهر سود و منفعت مادی از کارشون نمی برند!!!
گروه دوم: یه سری افراد هستند که بیشتر اومدن تو این سایت که تاجر شدن رو یاد بگیرند و اغلب مواقع سرمایه نقدی یا کالایی دارند که دوست دارند یکی در صادرات و وارداتش کمکشون بکنه
گروه سومی هم هست که میبینیم افرادی هستند که تو سایتهیچگاه نظری مثل افرادی مثل بنده و جنابعالی برای راهنمایی کاربران نمیگذارند وفقط مشغول تبلیغ مستقیم فعالیت شرکت خودشون هستند و جالبه هروقت تاپیکی برای اینکارشون درست میکنند به طرز مشکوکی از تاپیکای تبلیغاتی که ما گهگاهی درست میکنیم جلوتره! و مشکل هم اینجاست که برای من چند بار پیش اومده که یه متن تبلیغاتی بذارمو ببینم که نیست! جدای از این موضوعات من دیدم که هر تاپیکی که آخرین سوال و جوابرو داشته باید بیاد تو صفحه اصلی و بالای تاپیکای دیگه، اما بعضی مواقع اینجورینیست!
گروه چهارم: افرادی مثل بنده جنابعالی و بعضی دیگه ازکاربرای سایت هستند که فعالیت اصلیشون تجارت و صادرات و واردات بوده و هست که یهسری اطلاعات بازرگانی رو بین کاربران گروه دوم پخش میکنند.
تا اینجای کار خیلی منو حساس نکرده اما بعد از بدبینی نسبت به اینکه شاید ارتباط معنا داری بین گروه اول و سوم باشه یه احتمالاتی در شرایط بدبینانه برام پیش آورده بود که با یه مثالب رای شما هم توضیح میدم:
اول باید ببینیم چه اطلاعاتی تو این سایت رد و بدل میشه وارزش اونا چقدره. مثلا اینجوری حساب کن: شما که یه تاجر 40ساله چای با تجربه ای بیشتر از 20سال در این تجارت هستی با یه تاجر حرفه ای دیگه مثل خودت تو این سایت آشنا بشین و شروع به رد و بدل کردن اطلاعات بکنید. طبیعیه که ارزش این اطلاعات میتونه بیش از چندصد میلیون تومان باشه و خیلی متفاوته از اون اطلاعات تجاری اولیه و عمومی که هرکدوم از کاربران که تو گروه دوم قرار گرفتند از شما میخوان و شما هم خیلی راحت و با احترام دراختیارشون قرار میدید . برای اینجور ردوبدل شدن اطلاعات ما میبینیم که مدیرای سایت اومدن یه بخش دیگه به نام پیام های خصوصی تو سایت قراردادن و تا به حال من دیدم که تمام پیشنهادهای کاری تو این بخش بین کاربران ردوبدل شده که هرکدومش میتونه ارزش بالایی رو داشته باشه! مثلا زمانیکه شما به من گفتید دنبال مشتری برای فروش 3000تن چای هستی و من میخواستم شماره تلفن 8تا از تاجرای چای از هند رو بهت بدم و بجز اون میخواستم مشتریان خشکبار خودم تو عراق رو بهت بدم!!! از اونجا که این صحبتا تو قسمت پیام های خصوصی شروع شده بود، شما انتظارداشتید که من این لیست رو تو همین بخش بهتون تحویل بدم!!! ولی وقتی من این اطلاعاتو برات با ایمیل شخصی ارسال کردم، شما خیلی تعجب کردید که چرا من این اطلاعاتو با همون پیامای خصوصی نفرستادم!!!
حالا حساب کن اگه کسی مرتب بیاد این موضوعاتو چک بکنه خیلی راحت میتونه بدون هیچ هزینه ای بعد از یه مدت بزرگترین و کاربردی ترین بانک اطلاعاتی رو از تجار محصولات مختلف که هر کدوم از ما با هزینه های زیاد بدست آوردیم داشته باشه .
یعنی نظر من اینه که از 100درصد شما فقط 1درصد احتمال بده که یه نفر (و نه همه گروه مدیریت سایت) این هدفو داشته باشه و یا حتی بعدا این هدف روپیدا کنه که بخواد یه سرکی به این اطلاعات شخصی بکشه و از اونا به نفع خودش در تجارت استفاده کنه! مثلا اطلاعات و شماره تماس های مربوط به مشتریان چای رو تو پیغامای خصوصی که قرار بود بین ما ردو بدل بشه ببینه و بعدا بره و این اطلاعاتو به یه تاجر چای دیگه بفروشه و پورسانت عالی دریافت کنه!!! مگه هر روز ما شاهد تبلغات مختلف تو سایتای مختلف برای فروش اطلاعات تجارت با کشورهای مختلف و لیست برخی از تجار محصولات مختلف تو این کشورها نیستیم؟!!؟!
وقتی بنده این مطالب رو به جناب خشایار گفتم ایشون درجواب با لحنی مسخره آمیز دقیقا جمله زیر رو گفتند:
"ما جنبش 99درصدی هستیم و شما خیلی نسبت به اون یک درصد حساس نشو"
من که بیخیالی ایشونو دیدم گفتم حاضرم باهمدیگه شرط ببندیم که این محیط میتونه چقدر خطرناک باشه!!
و یه رقم 1000000 تومانی رو برای نفر برنده مشخص کردم.هرچند جناب خشایار وقتی این حساسیت جدی منو متوجه شدند گفتند شرط بندی رو بیخیال و بیا برنامه ای برای آزمایش این موضوع بچینیم.
برنامه به این شکل بود:
ما در بخش پیغام های خصوصی شروع به گفتن جملات هجو کردیم همچنین در پایان هر متن دقیقا جمله زیر رو مینوشتیم:
"هرچند میدونم ادمین و مدیرای دیگه سایت این متنو میخونن!!!اما برای اینکه .........نش کش بیاد ..............................."
و جملاتی بسیار بیرحمانه تر و سنگینتر که اگه واقعا ما درست حدس زده بودیم و کسی از مدیرای سایت دنبال پیغامای خصوصی بین تجار بود واقعا ..........نش میسوخت و حتما اقدامی میکرد و اگرم که کسی دنبال استفاده از اطلاعاتی که بین دوتا تاجر شناخته شده ی سایت ردوبدل میشد نبود هیچ اتفاقی نمیافتاد! هدف ما دقیقا مشخص کردم این موضوع بود که آیا مدیران سایت دنبال ایجاد محیطی برای ردوبدل کردن اطلاعات بین افراد بودند یا اینکه در پس پرده، اطلاعات مذاکره بین تجار که میتونه بسیار گرانبهاباشه قرار بوده بوسیله این تیم مدیریتی ویا افرادی از این تیم دزدیده بشه!!!!!!!
و چیزی که ما دنبالش بودیم این بود که اگه کسی از مدیرای سایت به پیغام های خصوصی سرک میکشه با خوندن این جمله آخریه خونش به جوش بیاد وعکس العمل خودش که حتی میتونست اخراج از سایت باشه رو نشون بده! چون دسترسی به پیامای خصوصی برای هردو ما معنی خطر لو رفتن اطلاعات بازارهامون رو داشت که میدونید که باچه هزینه هایی این اطلاعات کسب شده و قیمت هرکودوم چقدر میتونه باشه!!!!
با حرکت بچه گانه ادمین در اعلام اخراج ما از سایت چیزی که به ما ثابت شد اینه که خوندن پیغام های خصوصی که بین دو تاجر رد و بدل میشه حتما میتونه برای مدیرای سایت سودی داشته باشه!!!!!! که شایدبشه گفت این سود همون سوء استفاده از اطلاعات و خرید و فروش احتمالیاین اطلاعات همون جوری که قبلا هم گفته بودم باشه!!!!
در پایان بازهم از مدیران سایتدعوت میکنم که گردن کلفتی و "سیاست بگذار زمان بگذره تا آبا از آسیاب بیفته" رو کنار بگذارند و به سوال (یا سوتی یا هرچی که خودشون اسمشو میگذارند) ایجاد شده جواب درست و قانع کننده بدهند.