ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





صفحه 2 از 3 نخست 123 آخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 25
  1. #11
    تاریخ عضویت
    Dec 2012
    محل سکونت
    گیلان -لاهیجان
    نوشته ها
    514
    1,613
    کاربر ممتاز
    کاربر ممتاز
    من همیشه یه سوال در ذهنم و تا به الان هم از کسی جواب قانع کنند ه ای نشنیدم دوستان اگر جواب رو میدونن منو راهنمایی کنن
    سوال؟چرا در شرکتی مثل جنرال موتور یا هزار شرکت مشابه با این همه شرکائ تجاری در کنار هم بطور مسالمت امیز در کنار هم کار و تلاش میکنند اما تو ایران حرف های از این قبیل سرم . کلاه گذاشتن اطلاعات به هیچ کس نمیدم هزار کار دیگه هست
  2. #12
    تاریخ عضویت
    Dec 2012
    محل سکونت
    ایران-فارس-فسا
    نوشته ها
    79
    336
    کاربر جدید
    کاربر جدید
    سلام آقا خشایار
    ان شااله وقتی که تونستید از نزدیک به بعضی از کشورها برید تفاوت فرهنگ هارو متوجه میشید. اصلا اگه تو همین ایران خودمونم که با مناطق مختلف کار بکنید متوجه تفاون فرهنگ ها میشید. بنده بخاطر اینکه بتونم در رشته بازرگانی موفق تر باشم مجبور شدم مباحثی رو در جامعه شناسی مطالعه کنم. نتیجه این بود که در مناطق و اقوام مختلف سطح سرمایه های اجتماعی پایین تر یا بالتر هست. ملاک اصلی محاسبه سرمایه اجتماعی اعتماد مردم یک جامعه به یکدیگر هست. یعنی اینکه مثلا در شهر شما لاهیجان اگه بخواهید یک معامله انجام بدید چقدر اسناد و مدارک بین هم ردوبدل میکنید اگه خیلی سندومدرک ردوبدل نکنید یعنی به همدیگر اعتماد دارید و میگوییم سطح سرمایه های اجتماعی در جامعه شما بالا است ولی مثلا خود من در اکثر مناطق هرچی کاغذ و سند هم ردوبدل میکردیم و شاهد میگرفتیم باز هم آخرش مشکل پیش میامد. یعنی در اون مناطقی که سرمایه اجتماعی پایین هست مشارکت ها همیشه محکوم به فناست و هرکی مشارکت میکنه بعد از مدتی جمله همیشگی یعنی "گه خوردم دیگه غلط بکنم شریک بگیرم" تا سالها بعد به خودش و اطرافیان میگه که لااقل دلش خنک بشه و لی مشکل تنها دل نیس چون اینقدر حالش گرفته هست که یه بخش دیگه از بدنش که نمیتونه به کسی نشونش بده و منم اینجا نمیتونم اسمشو بیارم سوخته و به این زودیا هم خوب نمیشه. تجربه ثابت کرده مشکل پایین بودن سرمایه های اجتماعی خیلی ربطی به رفتار مذهبی مردم نداره بلکه کاملا به تجربه جامعه در تجارت مرتبط هست. کما اینکه در کشورهای توسعه یافته که جامعه از دویست سال پیش کار گروهی رو تجربه کرده میبینیم که سطح سرمایه های اجتماعی بالاست و هرچه به سمت جوامع عقب افتاده تر برویم شاهد پایین تر آمدن سرمایه های اجتماعی میشویم.
    مفهوم سرمایه های اجتماعی برای دوستان بازرگان بسیار مهم است. چراکه مثلا سطح سرمایه های اجتماعی بین دو کشور چین و هند بسیار متفاوت میباشد یعنی وقتی که میخواهیم با یک شرکت چینی معامله کنیم باید بسیار دقت بیشتری به خرج دهیم تا زمانیکه با یک هندی معامله میکنیم.
  3. #13
    تاریخ عضویت
    Dec 2012
    محل سکونت
    ایران-فارس-فسا
    نوشته ها
    79
    336
    کاربر جدید
    کاربر جدید
    سلام آقا مرتضی
    برامون از چین و ماچین بگو اونجا چکار میکنی؟ فرصتی برای همکاری هست؟
  4. #14
    تاریخ عضویت
    Dec 2012
    محل سکونت
    گیلان -لاهیجان
    نوشته ها
    514
    1,613
    کاربر ممتاز
    کاربر ممتاز
    من یه سوال دارم:
    چرا درشرکت مثلا جنرال موتور با اون همه شرکا نه دعوا میگیرن نه سرشون کلا میره همه در فکر پیشبرد بهتر کارشون
  5. #15
    سجاد
    مهمان
    سلام به همه دوستان و داداش گلم آقا مرتضی

    شاید مایی که برای رشدمون به اطلاعات نیاز داریم وقتی با یه نفر که حاضر نیست اطلاعات بده روبرو می شیم با خودمون فکر کنیم که عجب آدم خسیسیه و .... . همین طور که خود من و خیلی از دوستان همکارم در اوایل کارمون فکر می کردیم اما این طرز فکر صحیح نیست.

    در تجارت شما نمی تونین ارائه اطلاعات مهم کاریتون رو اخلاق مداری بدونین ( البته ارائه اطلاعات غلط بی اخلاقی است). حفظ اطلاعات چه در شرکتهای ایرانی و چه در شرکت های کوچک و بزرگ خارجی وجود داره و از نظر شرکت های بزرگ توجیهی وجود نداره که برن به شرکت های رقیب اطلاعات کاریشون رو بدن. مثل این می مونه که استیو جابز می رفت ایده های کاری و اطلاعات کاری مهمش رو که پیشرفت شرکت به اون بستگی داشت رو برای رقباش مطرح می کرد یا همین طور مایکروسافت و یا کوکاکولا و یا .... . اون وقت شاید هیچ کدوم از این شرکت ها موفقیت الان خودشون رو نداشتن.

    من با شرکت های زیادی چه ایرانی و چه خارجی ارتباط داشتم و تو خیلی از مذاکرات حضور داشتم و دیدم که حفظ اطلاعات مهم کاری جزء اصول همه شرکت ها بوده.

    البته شاید شنیده باشید که از اصول مذاکره خوب، دادن اطلاعات زیاده اما نه اطلاعات دسته اول. اطلاعاتی که اگر شما هم به اون فرد ندید خودش می تونه بدست بیاره. اطلاعاتی که تو همه سایت ها و کتاب ها نوشته شده.

    حالا یه بحث دیگه هم هست و اینکه اطلاعات از نظر دارنده اطلاعات طبقه بندی می شه. مثلا دو تا شرکت سازنده موبایل اپل و جی ال ایکس ( ایران ) رو در نظر بگیرین. شاید از نظر اپل دادن اطلاعات راجع به نحوه تامین قطعات موبایل خیلی اهمیت نداشته باشه اما اگر شما برید سراغ جی ال ایکس و بخواید این اطلاعات رو ازش بگیرین به احتمال زیاد به شما نمی ده. نه بخاطر اینکه ایرانیه برای اینکه تازه کار هستش و خودش رو در حدی نمی دونه که ورود شما تو بازار موبایل براش مشکلی ایجاد نکنه.

    با یک دید دیگر هم میشه به این موضوع نگاه کرد. این بحث رو می خوام با یه داستان واقعی مطرح کنم. تو روسیه یکی از ثروتمند ترین افرادش شخصی هست که تولید پاکت داره.از میلیونرهای روسیه هستش اما الان اسمش رو دقیق به خاطر ندارم. داستان این آقا به این صورت بوده که اصلا وضع مالی خوبی نداشته یا بهتره بگم که متوسط رو به پایین بوده. یه همسایه داشته که دانشمند شیمی بوده. روزی این دانشمند به اون شخص می گه بیا یه تجارت عالی بهت پیشنهاد بدم و به ایشون می گه که برای تولید این پاکت باید از این مواد اولیه استفاده کنی که قیمت این مواد الان اینقدر هستش و قیمت این پاکت در بازار حداقل اینقدر روبل و تو می تونی رو هر پاکت سود خیلی خوبی داشته باشی.این شخص از دانشمند می پرسه که چرا خودت این کار رو انجام ندادی و دانشمند جواب می ده که من دانشمند هستم و کار من چیز دیگه ای هست. من تاجر نیستم. ( اون شخص هم بعد از مدتی تولید پاکت رو شروع می کنه و میشه یکی از ثروتمندان روسیه )

    قصدم از این داستان این بود که هرکسی باید بر اساس جایگاه خودش اطلاعات بده و شما باید با توجه به جایگاه طرف مقابل ازش توقع دریافت اطلاعات داشته باشین. جایگاه دانشمند و استاد دانشگاه و تاجر و مدیرعامل گوگل و ... کاملا با هم تفاوت داره.من به شخصه در این فروم در جایگاه یک کاربر فروم هرجا که تونستم و می دونستم اطلاعات دادم. خیلی های دیگه هم همین طور بودند. اما در جایگاه یک تاجر ( خودمو نمی گم منظورم عام هستش) اگر کسی از اطلاعات مهم کاری بپرسه نمی گم.

    اینکه می گیم تو ایران فرهنگشو ندارن و خارج اینطور نیست هم از نظر من صحیح نیست. اتفاقا در خارج این موضوع کاملا جا افتاده که از طرف مقابل نباید اطلاعات مهم کاری یا شخصیشو بپرسی و اگر هم پرسیدی انقدر رک و بدون تعارف هستند که می گن اینها سکرت هستش و هیچ یک از طرفین ناراحت نمی شه.
  6. #16
    فرصت
    مهمان
    با سلام
    نمیدانم چرا دوستان اطلاعات و مسایل شخصی را با اصول تجارت اشتباه میگیرند صبحت اقا مرتضی بیشتر روی این بحث نیست که جرا ما اسرار خود رابه دیگران بازگو نمیکنیم بلکه هدف شناخت این امر است که چرا زوایای مختلفی از اصول اولیه تجارت ما مخفی است
    من زمینه کاریم اگر در زمینه خشکبار با روسیه باشد قطعا اطلاعات کلی را در اختیار دوستان قرار میدهم نه این که نوع تجارت و محل ان را پنهان نمایم
    شفاف سازی اصول اولیه تجارت متفاوت از تراشیدن موانع برای تجارت و مسایل شخصی
  7. #17
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    محل سکونت
    گوانگجو- چین
    نوشته ها
    1,599
    4,627
    مدیر ارشد
    مدیر ارشد
    ممنون از دوستان که در بحث شرکت میکنن،

    مطالبی که دوست عزیزم سجاد گفت و کاملا قبول دارم ولی من اصلا منظورم این نیست که کوکا کولا یا پپسی بیان فرمول نوشابهء خودشون رو در اختیار همه قرار بدن و اگر این کار رو نکنن پس بد اخلاقن و باید نقد بشن!!!!
    همهء ما اطلاعاتی داریم که جزء اسرار کارمون هست ، برای بدست آوردنشون زحمت کشیدیم و باهاشون دارین تجارت میکنیم...و کسی نمیگه که بیاییم این اطلاعات رو در اختیار همگان قرار بدیم
    و حرف و نظر من هم سر این اطلاعات نیست...
    از مثال جناب فرصت استفاده میکنم:

    فرض کن من میخوام مثلا خشکبار صادر کنم، من نمیگم صادر کننده های خشکبار بیان و تمام مشتریهاشون رو به من معرفی کنن و یا حتی منابع تهیه خشکبارشون رو... که اگر این کار رو بکنند موضوع کمی ساده لوحانه میشه ، مشکل من ( دارم بدبینانه نگاه میکنم و طلبکارانه تا بشه چالش ایجاد کرد برای پیشرفت) از جایی شروع میشه که :

    وقتی راجع به مسیر صادراتش بخوام بپرسم کسی یاریم نکنه .
    وقتی بخوام راجع به شرایط و ریسکهای حمل و نقلش بپرسم، اطلاعات دریغ بشه،
    وقتی بخوام راجع به شرایط بسته بندی و نگه داری بپرسم ، کسی بهم نگه چیکار باید بکنم
    و از این وقتی بخوامها که زیاد هست برای کالاها و محصولات مختلف....
    اینها دیگه اسرار تجاری نیست، اینها اطلاعات و آموزه هاییست که بعضیهاشون رو در کتابها و اینترنت هم نمیشه پیدا کرد و باید تجربه کرد یا از با تجربه ها پرسید(؟)
    نگفتن اینها و پنهان کردن اینها به قصد بیسواد موندن بقیه تجار به نظر من بی اخلاقی در تجارت هست...
    اینکه من کفشها رو پنهان کنم و به کسی نگم که کفشی هست که میشه باهاش راحت دوید، برای اینکه خودم نمیخوام کسی دنبالن بدود، (رقابت) تا راحتتر و بدون زحمت به پایان برسم اسمش رو من بی اخلاقی در تجارت میزارم...(نظر من این هست)

    وقتی ما عمدا به کسی نگیم که در مسیر چاله ای هست که اگر دقت نکنی در اون چاله میوفتی، و اون شخص بره و در اون چاله بیوفته ( رقیب حذف شد) اسمش رو چی میشه گذاشت؟؟؟!!!

    تازه کار بعضی وقتها خیلی بدتر و خطرناک تر از این میشه که دیگه شاید به هرزگی تجاری برسه (باز هم به نظر من) و اون وقتی هست که این اطلاعات طوری بایکوت میشه که کل مسیر رو مصادره میکنن و وقتی میخواییم وارد یک تجارتی بشیم، میبینیم که سلطان ها و پادشاهانی داره اون تجارت و در دست فلان کس و بهمان کس هست، طوری که اصلا نمیتونی (نمیزارن) که وارد بشی...

    تمام صحبتهای من رو از این دید لطفا نقد کنید که برای رشد یک کشور بیان میشه نه برای منافع شخصی...

    پپسی و کوکا کولا و استیو جابز و جنرال موتورز و ... فرمولها و ایده ها و طرح هاشون رو در اختیار همه قرار نمیدن، ولی میزگردها و سمینارها و کلاسها و کتابها و سایتها و ... دارن برای پرورش دیگران و یاد دادن مسیر و نوآوری و خلاقیت و راه رفتن و دویدن و کفش...
    ولی در اینجا بیشتر به حذف رقیب فکر میکنیم تا رقابت...
    ویرایش توسط مرتضی : 07-01-2013 در ساعت 07:34
  8. #18
    سجاد
    مهمان
    نقل قول نوشته اصلی توسط مرتضی [Only Registered and Activated Users Can See Links. Click Here To Register...]
    ممنون از دوستان که در بحث شرکت میکنن،

    مطالبی که دوست عزیزم سجاد گفت و کاملا قبول دارم ولی من اصلا منظورم این نیست که کوکا کولا یا پپسی بیان فرمول نوشابهء خودشون رو در اختیار همه قرار بدن و اگر این کار رو نکنن پس بد اخلاقن و باید نقد بشن!!!!
    همهء ما اطلاعاتی داریم که جزء اسرار کارمون هست ، برای بدست آوردنشون زحمت کشیدیم و باهاشون دارین تجارت میکنیم...و کسی نمیگه که بیاییم این اطلاعات رو در اختیار همگان قرار بدیم
    و حرف و نظر من هم سر این اطلاعات نیست...
    از مثال جناب فرصت استفاده میکنم:

    فرض کن من میخوام مثلا خشکبار صادر کنم، من نمیگم صادر کننده های خشکبار بیان و تمام مشتریهاشون رو به من معرفی کنن و یا حتی منابع تهیه خشکبارشون رو... که اگر این کار رو بکنند موضوع کمی ساده لوحانه میشه ، مشکل من ( دارم بدبینانه نگاه میکنم و طلبکارانه تا بشه چالش ایجاد کرد برای پیشرفت) از جایی شروع میشه که :

    وقتی راجع به مسیر صادراتش بخوام بپرسم کسی یاریم نکنه .
    وقتی بخوام راجع به شرایط و ریسکهای حمل و نقلش بپرسم، اطلاعات دریغ بشه،
    وقتی بخوام راجع به شرایط بسته بندی و نگه داری بپرسم ، کسی بهم نگه چیکار باید بکنم
    و از این وقتی بخوامها که زیاد هست برای کالاها و محصولات مختلف....
    اینها دیگه اسرار تجاری نیست، اینها اطلاعات و آموزه هاییست که بعضیهاشون رو در کتابها و اینترنت هم نمیشه پیدا کرد و باید تجربه کرد یا از با تجربه ها پرسید(؟)
    نگفتن اینها و پنهان کردن اینها به قصد بیسواد موندن بقیه تجار به نظر من بی اخلاقی در تجارت هست...
    اینکه من کفشها رو پنهان کنم و به کسی نگم که کفشی هست که میشه باهاش راحت دوید، برای اینکه خودم نمیخوام کسی دنبالن بدود، (رقابت) تا راحتتر و بدون زحمت به پایان برسم اسمش رو من بی اخلاقی در تجارت میزارم...(نظر من این هست)

    وقتی ما عمدا به کسی نگیم که در مسیر چاله ای هست که اگر دقت نکنی در اون چاله میوفتی، و اون شخص بره و در اون چاله بیوفته ( رقیب حذف شد) اسمش رو چی میشه گذاشت؟؟؟!!!

    تازه کار بعضی وقتها خیلی بدتر و خطرناک تر از این میشه که دیگه شاید به هرزگی تجاری برسه (باز هم به نظر من) و اون وقتی هست که این اطلاعات طوری بایکوت میشه که کل مسیر رو مصادره میکنن و وقتی میخواییم وارد یک تجارتی بشیم، میبینیم که سلطان ها و پادشاهانی داره اون تجارت و در دست فلان کس و بهمان کس هست، طوری که اصلا نمیتونی (نمیزارن) که وارد بشی...

    تمام صحبتهای من رو از این دید لطفا نقد کنید که برای رشد یک کشور بیان میشه نه برای منافع شخصی...

    پپسی و کوکا کولا و استیو جابز و جنرال موتورز و ... فرمولها و ایده ها و طرح هاشون رو در اختیار همه قرار نمیدن، ولی میزگردها و سمینارها و کلاسها و کتابها و سایتها و ... دارن برای پرورش دیگران و یاد دادن مسیر و نوآوری و خلاقیت و راه رفتن و دویدن و کفش...
    ولی در اینجا بیشتر به حذف رقیب فکر میکنیم تا رقابت...
    اگر بحث منافع کشور هست این وظیفه دولت و سازمان های مربوطه هست که باید بیان راه های صادرات و ریسک حمل و نقل و .... رو مشخص کنن (که البته تو خیلی از دوره های آموشی اینا مطرح می شه و حتی سازمان توسعه تجارت این دوره ها رو به صورت رایگان داره برگزار می کنه اما متاسفانه ما ایرانی ها یا حال سر کلاس رفتن رو نداریم یا دنبال لقمه حاضر و آماده ایم و حاضر نیستیم هزینه کنیم) وگرنه در مورد سمینار ها و همایش ها و کلاس هایی که از شرکت های بزرگ گفتین من چیزی جز چند جلد کتاب از زندگی نامه های این افراد و اینکه اولش هیچی نداشتن و بعد کلی ثروتمند شدن ندیدم.

    البته برای کمک به بازرگانی کشور و پیشرفت اون همه ما اینجا جمع شدیم تا کمک کنیم اما نباید یک تاجر رو به دلیل ندادن اطلاعات سرزنش کرد و نباید متهمش کنیم به بی اخلاقی. چون زمانی که هیچ کس نمی دونست " زیره " چیه و اصلا می شه صادرش کرد یا نه اشخاصی هزینه کردن ، ضرر دادن تا به الانشون رسیدند ( البته منکر این نیستم که بعضی ها با رانت به جایی رسیدن. فقط یه مثال بود)

    در مجموع حرفم این است که چرا من تازه کار توقع دارم یک نفر زحمت چندین سالش رو رایگان در اختیار من بذاره؟؟؟ این توقع بی جا بی اخلاقی نیست؟؟ این که من حاضر نیستم پول کلاس بدم ، این که حاضر نیستم وقت بذارم سر کلاس رایگان بشینم . از نظر من این رفتار من خیلی بدتر از رفتار یک تاجر هستش که حاضر نیست زحمت چندین سالش رو رایگان در اختیار من بذاره.

    و صد البته که حذف رقیب با دادن اطلاعات نادرست صحیح نیست.
  9. #19
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    محل سکونت
    گوانگجو- چین
    نوشته ها
    1,599
    4,627
    مدیر ارشد
    مدیر ارشد
    نقل قول نوشته اصلی توسط سجاد [Only Registered and Activated Users Can See Links. Click Here To Register...]
    اگر بحث منافع کشور هست این وظیفه دولت و سازمان های مربوطه هست که باید بیان راه های صادرات و ریسک حمل و نقل و .... رو مشخص کنن (که البته تو خیلی از دوره های آموشی اینا مطرح می شه و حتی سازمان توسعه تجارت این دوره ها رو به صورت رایگان داره برگزار می کنه اما متاسفانه ما ایرانی ها یا حال سر کلاس رفتن رو نداریم یا دنبال لقمه حاضر و آماده ایم و حاضر نیستیم هزینه کنیم) وگرنه در مورد سمینار ها و همایش ها و کلاس هایی که از شرکت های بزرگ گفتین من چیزی جز چند جلد کتاب از زندگی نامه های این افراد و اینکه اولش هیچی نداشتن و بعد کلی ثروتمند شدن ندیدم.

    البته برای کمک به بازرگانی کشور و پیشرفت اون همه ما اینجا جمع شدیم تا کمک کنیم اما نباید یک تاجر رو به دلیل ندادن اطلاعات سرزنش کرد و نباید متهمش کنیم به بی اخلاقی. چون زمانی که هیچ کس نمی دونست " زیره " چیه و اصلا می شه صادرش کرد یا نه اشخاصی هزینه کردن ، ضرر دادن تا به الانشون رسیدند ( البته منکر این نیستم که بعضی ها با رانت به جایی رسیدن. فقط یه مثال بود)

    در مجموع حرفم این است که چرا من تازه کار توقع دارم یک نفر زحمت چندین سالش رو رایگان در اختیار من بذاره؟؟؟ این توقع بی جا بی اخلاقی نیست؟؟ این که من حاضر نیستم پول کلاس بدم ، این که حاضر نیستم وقت بذارم سر کلاس رایگان بشینم . از نظر من این رفتار من خیلی بدتر از رفتار یک تاجر هستش که حاضر نیست زحمت چندین سالش رو رایگان در اختیار من بذاره.

    و صد البته که حذف رقیب با دادن اطلاعات نادرست صحیح نیست.
    منظور من از پیشرفت کشورم، کار دولتمردان نیست...که اگر صحبت از این باشه که اونها بیان و منافع کشور رو رقم بزنن، وجود یک چنین فروم هایی کاملا بیجا و اضافه هست. صحبت از مسیرها و دست اندازهای دولتی و بروکراسی اداری هم نیست که اونها بخوان ایجاد یا رفعش کنن، صجبت از مسیرهای سبز و آبی و زرد و قرمز هم نیست که اونها بخوان رنگینترش کنن یا سفید،...
    منظور من، هر کس باید از خودش شروع کنه و از خودش بسازه... اابته راجع به این موضوع نمیخوام اینجا بحث کنم چون بحث اصلی به حاشیه میره...

    من اون مثال رو از جناب آقای عسگر اولادی آوردم، نه در تایید و نه در رد ایشون، فقط برای مثال چون جمله شون مصداق تاپیک من بود...هرچند که اگر بخواییم از رانتها و قدرتها و رابطه ها سخن بگیم بازهم بحث به حاشیه خواهد رفت. همه میدونن که پشت پرده چه خبره، و بسیاری از تجار موفق این کشور در این چند سال اخیر از طریق چه رانتهایی به شهرت و ثروت رسیدن... تلاش یک نفر برای پیروزی کاملا قابل تحسین هست ولی این باعث نمیشه بخاطر هدف وسیله و مسیر توجیه بشه...
    این که کسی نمیدونست یک موقعی صادرات فلان چیز و اصلا خود اون چیز (زیره و امثالهم) چی هست، و یه روز من اون رو استارت زدم، دلیل بر این نمیشه که سندش رو هم به نام خودم بزنم ، و چنان فضایی ایجاد کنم که کسی نتونه وارد تجارت فلان و بهمان کالا بشه.( مثال دارم میزنم، لطفا بحث رو به اسامی اشخاص نکشیم، فقط نقد موقعیت و وضعیت، نه اشخاص )

    باز هم میگم کسی منکر حفاظت اطلاعات سری نیست، خود من هم اصولی در حفظ اطلاعاتم دارم ولی مگر این تجار در کرهء دیگر یا مادر زاد این اطلاعات رو آوردن، اینها هم در همین جامعه ریسک و آزمون خطا کردن و بسیاریشون از دیگران آموختن، حدیثی هست که میگه: ذکات علم یاد دادن هست. اگر از این خاک و در این کشور یاد گرفتم و ثروت اندوزی کردم، از این خاک و در این کشور چرا باید دریغ کنم. روزی هزینه ثروت اندوزی و یاد گیری همین ها رو دیگران و این خاک پرداخته و حالا مصادره کردن اطلاعات و مسیــــــــــــــــر ، به اعتقاد من نهایت بی اخلاقی حاکم بر تجارت این کشور هست.

    من هم موافقم که کسی که تلاش نمیکنه برای یاد گرفتن ، هزینه نمیکنه و زمان نمیزاره، اصلا حق رشد نداره، ولی درد وقتی ایجاد میشه که تلاش بکنی و زمان بزاری و هزینه بکنی و نتونی ( نزارن، اجازه ندن، راهها رو به عمد بسته باشن، به عمد دستت رو نگیرن، به عمد از حوادث مسیر آگاهت نکنن)

    اینها بی اخلاقی های بزرگی هست،

    در رد نظر شما، در مورد شرکتهای که گفتم در سطح جهان سمینار و کتاب و سایت و ... دارن برای پرورش دیگران، باید بگم که اینها هستند و اتفاقا زیاد هم هستند، مثال: شرکت گوگل در انگلستان/ لندن، موسسه ای رو تاسیس کرده برای کسانی که ایده های خوب دارن ولی سرمایه ندارن، در اونجا یک فضا به همراه سیستم کامپیوتری به روز و مشاور برای طی مسیر، در اختیار میزاره ( به رایگان) تا شما ایده رو پرورش بدین و بعد سرمایه گذارها رو با اینها آشنا میکنه...از تمام دنیا ...

    در کارتون بَنِر ( سنجاب ) یه قسمت داشت ، مهمونی بود ، یکی از سنجابها تمام گردوها رو سعی میکرد زیره خودش جمع کنه...بقیه داشتن میخوردن و لذت میبردن....
    ویرایش توسط مرتضی : 07-01-2013 در ساعت 14:58
  10. #20
    سجاد
    مهمان
    نقل قول نوشته اصلی توسط مرتضی [Only Registered and Activated Users Can See Links. Click Here To Register...]
    منظور من از پیشرفت کشورم، کار دولتمردان نیست...که اگر صحبت از این باشه که اونها بیان و منافع کشور رو رقم بزنن، وجود یک چنین فروم هایی کاملا بیجا و اضافه هست. صحبت از مسیرها و دست اندازهای دولتی و بروکراسی اداری هم نیست که اونها بخوان ایجاد یا رفعش کنن، صجبت از مسیرهای سبز و آبی و زرد و قرمز هم نیست که اونها بخوان رنگینترش کنن یا سفید،...
    منظور من، هر کس باید از خودش شروع کنه و از خودش بسازه... اابته راجع به این موضوع نمیخوام اینجا بحث کنم چون بحث اصلی به حاشیه میره...

    من اون مثال رو از جناب آقای عسگر اولادی آوردم، نه در تایید و نه در رد ایشون، فقط برای مثال چون جمله شون مصداق تاپیک من بود...هرچند که اگر بخواییم از رانتها و قدرتها و رابطه ها سخن بگیم بازهم بحث به حاشیه خواهد رفت. همه میدونن که پشت پرده چه خبره، و بسیاری از تجار موفق این کشور در این چند سال اخیر از طریق چه رانتهایی به شهرت و ثروت رسیدن... تلاش یک نفر برای پیروزی کاملا قابل تحسین هست ولی این باعث نمیشه بخاطر هدف وسیله و مسیر توجیه بشه...
    این که کسی نمیدونست یک موقعی صادرات فلان چیز و اصلا خود اون چیز (زیره و امثالهم) چی هست، و یه روز من اون رو استارت زدم، دلیل بر این نمیشه که سندش رو هم به نام خودم بزنم ، و چنان فضایی ایجاد کنم که کسی نتونه وارد تجارت فلان و بهمان کالا بشه.( مثال دارم میزنم، لطفا بحث رو به اسامی اشخاص نکشیم، فقط نقد موقعیت و وضعیت، نه اشخاص )

    باز هم میگم کسی منکر حفاظت اطلاعات سری نیست، خود من هم اصولی در حفظ اطلاعاتم دارم ولی مگر این تجار در کرهء دیگر یا مادر زاد این اطلاعات رو آوردن، اینها هم در همین جامعه ریسک و آزمون خطا کردن و بسیاریشون از دیگران آموختن، حدیثی هست که میگه: ذکات علم یاد دادن هست. اگر از این خاک و در این کشور یاد گرفتم و ثروت اندوزی کردم، از این خاک و در این کشور چرا باید دریغ کنم. روزی هزینه ثروت اندوزی و یاد گیری همین ها رو دیگران و این خاک پرداخته و حالا مصادره کردن اطلاعات و مسیــــــــــــــــر ، به اعتقاد من نهایت بی اخلاقی حاکم بر تجارت این کشور هست.

    من هم موافقم که کسی که تلاش نمیکنه برای یاد گرفتن ، هزینه نمیکنه و زمان نمیزاره، اصلا حق رشد نداره، ولی درد وقتی ایجاد میشه که تلاش بکنی و زمان بزاری و هزینه بکنی و نتونی ( نزارن، اجازه ندن، راهها رو به عمد بسته باشن، به عمد دستت رو نگیرن، به عمد از حوادث مسیر آگاهت نکنن)

    اینها بی اخلاقی های بزرگی هست،

    در رد نظر شما، در مورد شرکتهای که گفتم در سطح جهان سمینار و کتاب و سایت و ... دارن برای پرورش دیگران، باید بگم که اینها هستند و اتفاقا زیاد هم هستند، مثال: شرکت گوگل در انگلستان/ لندن، موسسه ای رو تاسیس کرده برای کسانی که ایده های خوب دارن ولی سرمایه ندارن، در اونجا یک فضا به همراه سیستم کامپیوتری به روز و مشاور برای طی مسیر، در اختیار میزاره ( به رایگان) تا شما ایده رو پرورش بدین و بعد سرمایه گذارها رو با اینها آشنا میکنه...از تمام دنیا ...

    در کارتون بَنِر ( سنجاب ) یه قسمت داشت ، مهمونی بود ، یکی از سنجابها تمام گردوها رو سعی میکرد زیره خودش جمع کنه...بقیه داشتن میخوردن و لذت میبردن....
    من فکر کنم یا شما اولش خوب توضیح ندادین که منظورتون چیه یا اینکه من متوجه نشدم یا اینکه الان بحث رو تغییر دادین.

    بحث ما تا الان نقد ندادن اطلاعات از طرف یک تاجر حرفه ای بود چون سوال شما دقیقا این بود " آیا واقعا دریغ کردن اطلاعات از دیگران یک شگرد یا سرمایه به حساب میاد؟ آیا این یک استراتژی در تجارت میتونه باشه؟ آیا با سواد بودن ما به قیمت بی سوادی دیگران میتونه باعٍث ارتقاء مقام ما یا موفقیت در تجارتمون بشه؟"

    اما اگر منظورتون انحصارطلبی افراد در یک زمینه خاص هست من هم موافقم که اصلا اخلاقی نیست
صفحه 2 از 3 نخست 123 آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دنبال کسی هستم ؟ایا شما اقای صالحی می شناسید.
    توسط ninja در انجمن مواد نفتی و پتروشیمی و پالایشگاهی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 26-04-2016, 00:20
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 29-07-2015, 18:26
  3. بازار سکه و ارز تحت فشارهای سیاسی بود
    توسط Mahan در انجمن اخبار بازرگانی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 02-07-2013, 10:20
  4. صادرات خدمات فنی مهندسی به 4.2 میلیارد دلار رسید
    توسط abasiyan در انجمن اخبار بازرگانی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 24-12-2012, 10:52
  5. محیط سیاسی و قانونی ترکیه
    توسط Fobiran در انجمن ترکیه
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: 10-12-2011, 11:47

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •