خبرگزاری فارس: وال استریت ژورنال در مورد سیاستگذاران آمریکا و برنامه هستهای ایران نوشت، بزرگترین چالش آمریکا پس از کسری مالی ممانعت از هستهای شدن ایران است.

به گزارش گروه اقتصاد بینالملل خبرگزاری فارس، وال استریت ژورنال در گزارشی با بررسی گزینههای پیش روی سیاستگذاران آمریکا در برابر برنامه هستهای ایران نوشت، بزرگترین چالش آمریکا پس از کسری مالی، ممانعت از برنامه هستهای شدن ایران است.

پذیرش ایران هستهای از نظر استراتژیک غیر قابل دفاع است. همانند کسری مالی این موضوع نیز با امنیت اقتصادی و ملی آمریکا مرتبط است.

این در حالی است که ایران بارها بر صلح آمیز بودن برنامه هستهای خود تاکید کرده و گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی انحرافی را در این زمینه نشان نداده است.

این گزارش حاکی است: جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای خطرهای متعددی به دنبال دارد و بیتفاوتی به این مسئله نیز هزینههایی به ویژه در قیمت نفت و به تبع آن در اقتصاد آمریکا دارد.

این گزارش در ادامه با اشاره به زیانهای بازار نفت از تحریم ایران نوشت: تحریمها علیه عرضه جهانی نفت را کاهش داده در نتیجه سبب افزایش قیمت نفت شده است.

ماجراجویی نظامی علیه ایران نیز میتواند جریان نفت در منطقه را مختل کند، به طوری که ممکن است ایران به منظور جبران این حمله تنگه هرمز را که یک پنجم کل مصرف نفت جهان از آن عبور میکند، مسدود کند.

بر اساس تحقیقات انجام شده در مورد هزینههای سکوت در برابر ایران هستهای در مرکزی متشکل از مقامات برگزیده پیشین، رهبران نظامی، دیپلماتها، تحلیلگران انرژی و اقتصاددانان، اختلال در عرضه نفت در جهان واکنشهای اقتصادی چشمگیری خواهد داشت.

با این حال شکست در توقف برنامه هستهای نیز هزاران پیآمد مستقیم و غیرمستقیم خواهد داشت.

این گزارش با توضیح اینکه بازارهای انرژی هم به اختلال فیزیکی و حقیقی نفت و هم به انتظار تغییرات در عرضه و تقاضا واکنش نشان میدهند، مدعی است، ایران هستهای احتمال بیثباتی، تکثیر کشورهای هستهای، تروریسم و جنگ را افزایش میدهد و به این وسیله قیمت نفت میتواند بدون اینکه اختلالی در عرضه نفت به وجود آورد، افزایش یابد.

در ادامه این گزارش، اثرات چنین سیاستی، 5 سناریو با وجود ایران هستهای مطرح شده است، بیثباتی داخلی در عربستان، نابودی تسهیلات انرژی عربستان، رقابت هستهای عربستان و ایران، رقابت هستهای رژیم صهیونیستی و ایران و تضعیف تحریمهای علیه ایران مورد بررسی قرار گرفته است.

برای از بین بردن بدترین سناریو برای بازارهای جهانی یعنی رقابت هستهای عربستان و ایران، این گزارش احتمال بروز چنین اتفاقی در یک سال را از صفر تا 5 درصد تعیین کرده است.

این اتفاق به علت توقف صادرات نفت 2 کشور و توقف جزئی همسایگانشان در یک سال میتواند سبب اختلال در عرضه روزانه 12 میلیون بشکه نفت یا 13 درصد عرضه نفت جهان شود.

بر اساس این گزارش، اثر پذیرش ایران هستهای بر بازار نفت این است که به علت احتمال اختلال در عرضه، قیمت نفت افزایش مییابد.

اگر هیچ کدام از این سناریوها به وقوع نپیوندد، خطر بزرگ خسارت چشمگیر اقتصادی وجود دارد.

از جمله خسارتهای پذیرش هستهای شدن ایران از نظر این گزارش به شرح زیر است:

* قیمت نفت در سال نخست 10 تا 25 درصد افزایش خواهد یافت (11 تا 27 دلار در هر بشکه) و در 3 سال این رقم میتواند 30 تا 50 درصد افزایش یابد (30 تا 55 دلار در هر بشکه).

* درنتیجه، قیمت بنزین نیز 10 تا 20 درصد در سال نخست افزایش مییابد. پس از 2 سال هزینه بنزین میتواند بیش از 30 درصد بیش از 1.40 دلار در هر گالن افزایش یابد.

چنین افزایش مداوم قیمت نفت تاثیر مسلم منفی بر اقتصاد آمریکا خواهد داشت.

* در سال نخست تولید ناخالص داخلی آمریکا حدود 0.6 درصد کاهش خواهد یافت که 90 میلیارد دلار برای اقتصاد این کشور هزینه خواهد داشت و در سال سوم این خسارت به 360 میلیارد دلار خواهد رسید که نشان از 2.5 درصد کاهش تولید ناخالص داخلی این کشور دارد. این اتفاق کافی است که آمریکا را به رکود بکشاند.

* همچنین در سال نخست، نرخ بیکاری 0.3 درصد و در سال سوم حدود یک درصد افزایش مییابد، در نتیجه حدود 1.5 میلیون آمریکایی بیکار میشوند.

به نوشته این گزارش، حتی اگر هرگز اختلالی در عرضه نفت اتفاق نیفتد، این درد اقتصادی میتواند رخ دهد، اگرچه تنش ایران-عربستان یا رژیم صهیونیستی-ایران میتواند سبب یک اختلال حقیقی شود، اما شکافهای اقتصادی ناشی از آن میتواند به طور چشمگیری بدتر باشد.

این امر میتواند شامل 2 برابر شدن قیمت نفت، افزایش قیمت بنزین تا 2.75 دلار در هر گالن، کاهش تولید ناخالص داخلی آمریکا تا 8 درصد در یک سال و بیکاری 5 میلیون آمریکایی شود.

این گزارش در پایان آورده است، در حالی که آمریکاییها و دیگر سیاستگذاران به این میاندیشند که چه چیزی برنامه هستهای ایران را متوقف خواهد کرد، اما نباید تنها بر اثرات کوتاهمدت فشارهای اقتصادی یا حمله نظامی اکتفا کنند.