بررسی شکل مبادلات ایران و ترکیه/ گاز می دهیم طلا می گیریم

بازرگانی - هفته نامه تجارت فردا در گفت و گو با علی فخر موحدی، مدیرعامل و نایب رئیس هیات*مدیره صندوق توسعه صادرات طلا و جواهر ایران شکل مبادلات اخیر ایران و ترکیه را بررسی کرده است.

*با توجه به اعمال تحریم*های مالی و بانکی غرب علیه کشور*، تلاش برای واردات شمش طلا به عنوان ما*به*ازای صادرات به برخی کشورها از جمله ترکیه به عنوان یک راهکار استراتژیک دنبال شده است؟ بر*خی از رسانه*ها به نقل از ادارات آمار ترکیه یا منابع آمریکایی ارقام و اعدادی را برای میزان و ارزش واردات طلا اعلام می*کنند. در عین حال، نبود شفافیت در میزان ورود مصنوعات طلا و برخی موانع قانونی و همچنین حبس آمارهای رسمی*که بعضاً به دلایل امنیتی اتفاق می*افتد، زمینه*هایی را برای رانت*جویی و خام*فروشی مهیا کرده است. آمار دقیق واردات شمش طلا به کشور چقدر است؟
البته شما در سوال خودتان، بسیاری از پاسخ*ها را داده*اید ولی برای روشن* شدن بهتر موضوع، عرض می*کنم؛ می*دانید، روشی را که اشاره کردید از جمله موارد تهاتر یا معاملات کالا با کالاست که هزاران سال سابقه داشته و از گذشته تاکنون در بین بسیاری از اقوام و تمدن*ها و کشورها در حال اجرا بوده و هست. لذا، در شرایطی که تقریباً همه از آن آگاهی داریم، یکی از روش*های فعالیت*های تجاری، مبادلات یا معاملات پایاپای یا همان تهاتر است که شما در این زمان به عنوان یک راهکار استراتژیک به آن اشاره کرده*اید، البته اگر شرایط عادی باشد، بهترین روش، دریافت ارز در ازای صادرات و خرید کالای مورد نیاز از هر محل و هر کجای جهان است. به نظرم در شرایط فعلی، از جمله کارهای هوشمندانه برای جلوگیری از توقف فعل و انفعالات تجاری (صادرات و واردات) دریافت شمش طلاست، اما در رابطه با شفاف نبودن آمارها حق با شماست. تا آنجا که من اطلاع دارم ذخایر طلای هیچ کشوری به صورت شفاف عنوان نمی*شود. حتی آن دسته از گزارش**هایی که در مراکز و مراجع مختلف بین*المللی (مثل شورای بین*المللی طلا، صندوق بین*المللی پول، اتحادیه بانک*های مرکزی اروپا، بانک جهانی و ...) در رابطه با شمش طلا آورده و از آنها استفاده می*شود نیز با اما و اگرهایی همراه است و می*توان شاهد تناقضاتی در آنها بود ولی در رابطه با کشور خودمان، این مساله پیچیده*تر شده است و به لحاظ شرایط خاصی که در آن هستیم، آماری هم موجود نیست. شاید بتوان گفت ما تقریباً با آمار سر و کار نداریم! در صورتی که بر اساس آمار است که می*توان برنامه*ریزی کرد. شاید اگر دنیا با ما چنین رفتارهایی نمی*کرد، مسوولان هم آمارهای شفافی ارائه می*کردند. پس نباید توقع زیادی داشت که همگان، همه چیز را بدانند.
نکته مهم این است که هر کشوری که به مبادلات پایاپای در ازای هر نوع کالایی با ما می*پردازد (به خصوص شمش طلا) میزان خرید شمش طلای آن کشور در جهان ثبت می*شود. این خرید طلا از چند طریق انجام می*شود: بورس*های مطرح، کشورهای فروشنده، معادن و.... مهم آنجاست که تمام خرید شمش*های طلای ذکر*شده به عنوان اعتباری برای کشور خریدار در شاخص*های بین*المللی درج می*شود ولی چون ما امکان خرید رسمی و اظهار شمش*هایی را که مثلاً کشور ترکیه به نام خود و برای پرداخت بدهی خرید کالا به ایران می*پردازد نداریم، آمار خرید و واردات شمش ما در هیچ یک از مراکز بین*المللی ثبت و ضبط نمی*شود. با بررسی ساده جداول و میزان ذخایر یکصد کشوری که در شورای بین*المللی طلا به ذخایر شمش طلای آنها اشاره شده است، اسمی از ایران نیست.
عرض کردم، برخی از این مشکلات، به دلیل تحریم*های بین*المللی است و امیدوارم روزی شاهد رفع این مشکلات باشیم و در عین حال باید امیدوار بود که مجموعه*هایی که اعتقاد به ارائه آمارها دارند نیز به صحنه آمده و تا حدودی که امکان دارد مردم را در امور دخالت داده و شفافیت را سرلوحه کارها قرار دهند. بنده آمار دقیقی از واردات شمش طلا به کشور ندارم. بانک مرکزی، گمرک و چند وزارتخانه به صورت مستقیم درگیر این موضوع در بخش دولتی و حاکمیتی هستند، اما در قسمت بخش خصوصی همین مشکل عدم وجود آمار، به وضوح قابل رویت است. چند گروه در بخش خصوصی به واردات شمش طلا به کشور اقدام می*کنند:
الف- سرمایه*داران از خارج از کشور ب- صادرکنندگان مصنوعات طلا، که قبل یا بعد از صادرات مصنوعات و زیورآلات اقدام به واردات می*کنند. پ- سایر صادرکنندگان، که در مقابل صادرات کالا، شمش تحویل می*گیرند. ت- گروه*ها و افراد حقیقی و حقوقی که توانسته*اند منابع ارزی جهت ثبت سفارش در اختیار بگیرند (که دقیقاً بخشی از مشکلات از همین قسمت شروع می*شود و اگر مجالی باشد، توضیح خواهم داد).
*دریافت شمش طلا به جای پول صادرات به ویژه نفت و گاز راهکار مناسبی است؟
عرض کردم اگر در شرایط عادی بودیم، مسلماً در مقابل فروش هر کالایی بهترین حالت دریافت ارز بود مگر در شرایط ویژه که مشتری یا توان پرداخت ارز را نداشته باشد و یا ما نیاز به جنس یا کالای آن مشتری داشته باشیم و در مقابل او هم کالای عرضه*شده توسط ما را بخواهد. لذا، در شرایط موجود، چاره*ای جز معاملات پایاپای یا تهاتر نداریم، واقعیت این است که اگر در این حالت و انجام چنین معاملاتی سوء*استفاده*هایی در بین طرفین وجود نداشته باشد، یکی از مطمئن*ترین روش*های معاملاتی همین روش می*تواند باشد (*ولی نیاز به بررسی و کارشناسی دقیق دارد) در عین حال، دریافت شمش طلا مزایایی برای ما و طرف مقابل نیز دارد.
*آیا واردات طلا به جای منابع ارزی به معنی بلوکه کردن منابع قابل تزریق به بخش تولید نیست؟
نمی*توان به این سوال با قطعیت پاسخ داد، بستگی به سیاستگذاران و فعالان بخش حاکمیتی و طراحان سیستم*های اقتصادی و زیر*مجموعه*های آنها دارد که اعتبارات بخشی از آن است. به نظرم با ایجاد روش*هایی که مبتنی بر دانش و تجربه باشد، می*توان از این شرایط به نحو مطلوب بهره جست. مثلاً نیاز به ایجاد سیستمی* داریم که کاملاً متفکرانه در حال برنامه*ریزی و رصد شرایط و ذخایر بین*المللی شمش طلا بوده، از سازمان*ها و نهادها تا معادن و سایر ارگان*های وابسته به آن تا بتواند تحلیل*های درست و بهنگامی برای بازارهای بین*المللی و داخلی ارائه کند. کشور ما توانمندی*های زیادی برای ورود به این عرصه دارد که متاسفانه بلااستفاده و یا در حد پایین بهره*وری قرار دارد! (حتماً در خصوص حجم نقدینگی سرگردان در جامعه، بسیار شنیده*اید) یکی از روش*های جمع*آوری نقدینگی سرگردان و به کارگیری آن در مسیر تولید، تفکر پویا، به روز و با لحاظ تقسیم منافع طرفین است.
اگر اعتقاد به عدالت و تقسیم منافع بین سرمایه*گذار و فعال اقتصادی و طراح و... وجود داشته باشد، می*توان ساختارها و مجموعه*هایی را شکل داد که بتوانند در عرصه بین*المللی حرفی برای گفتن باشند و در عین حال با جذب منابع و سرمایه*های گوناگون (از جمله سرمایه*های راکد) و به فعلیت رساندن آنها و یا پویا کردن و به کارگیری در عرصه*های مختلف اقتصادی، از یک طرف پاسخگوی خیل عظیم جوانان جویای کار و از طرف دیگر توقع سوددهی سرمایه و امنیت آن را برای سرمایه*گذاران، مرتفع کنند. بنابراین اگر فعالان عرصه اقتصادی در بخش*های دولتی و خصوصی بتوانند با یکدیگر تعامل عالمانه*ای داشته باشند، واردات شمش طلا نه*تنها بلوکه شدن منابع نخواهد بود بلکه می*توان از آن به عنوان فرصتی طلایی جهت فعال کردن تمام بخش*های تولید استفاده کرد.
* آیا واردات طلا تنها منحصر به واردات شمش طلاست؟
اجازه بدهید کمی موضوع را باز کرده و تحلیل کنیم. قبل از سال 1388 مجموعه*هایی که در عرصه تولید یا صادرات مصنوعات طلایی فعالیت می*کردند، مجبور به پرداخت حقوق ورودی و عوارض به گمرک در زمان ورود شمش طلا به صورت قطعی به کشور بودند، به همین دلیل اقدام به ورود موقت شمش طلا می*کردند و پس از تولید مصنوعات در طی مدت قانونی، صادرات را انجام می*دادند. از سال 84 تا سال 88 تلاش کردیم و طی جلساتی مستمر، توانستیم قانونگذاران را توجیه کنیم که به چه علت شمش طلا باید بدون سود و عوارض گمرکی وارد شود، پس از تصویب (قانون الحاق یک تبصره به ماده 4) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی با عنوان لایحه معافیت واردات انواع شمش طلا و نقره از پرداخت حقوق ورودی که در جلسه علنی 7/7/1388تایید شد مشکلاتی مثل اخذ مالیات بر ارزش افزوده شمش طلا هم به وجود آمده که تاکنون رفع نشده است، با این مقدمه می*خواهم وارد فضای واردات شوم، به این صورت از سال 1388 مشکلات دیگری به وجود آمد. در هیچ نقطه*ای از دنیا هیچ شخص حقیقی یا حقوقی نمی*تواند بدون نظارت و محدودیت به قدر توان خود یا حامیان مالی و اعتباری به واردات شمش به کشورش اقدام کند، مگر طی قواعد و شرایط خاص. در صورتی که این موضوع در زمان تصویب قانون مربوطه لحاظ نشده است، وقتی هم که در آن زمان به مشکلات آتی اشاره کردیم، گوش شنوایی نبود. تعداد زیادی از فعالان اقتصادی در حوزه*های گوناگون با این توجیه که واردات طلا به نفع کشور است وارد این عرصه شدند (این موضوع به لحاظ فنی و از نظر اقتصادی نیاز به بررسی دقیق دارد). گفتیم که امکان ورود پول*های ارزان و انجام پولشویی وجود دارد، مشکلات دیگر هم از جمله افزایش حجم نقدینگی را گوشزد کردیم ولی مثل همیشه باری به هر جهت با آن برخورد کردند. به نظرم از آن سال تاکنون اتفاق عجیبی رخ داد و حجم واردات شمش در مقاطعی افزایش پیدا کرد. همچنین حجم صادرات مصنوعات طلا هم افزایش پیدا کرد به حدی که در سال گذشته صادرات زیورآلات طلا جایگاهی در بین 10 کالای صادراتی اول ایران را تصاحب کرد، اما واقعیت چیز دیگری بود. مثل همیشه عده*ای در پس این ماجرا (جاهلانه یا عالمانه) در حال فعالیت و سوداگری بودند، در زمان*هایی که واردات شمش طلا به ایران صرفه اقتصادی داشت به واردات پرداختند و با توجه به محدودیت*های ارزی ایجاد شده و تحریم*های بانکی بین*المللی دقیقاً در زمانی که نوسانات ارزی و تحریم*ها مشکلاتی را برای جا*به*جایی ارز در ایران به خارج و بالعکس ایجاد کرده بودند به صادرات به اصطلاح مصنوعات پرداختند. البته باید اشاره کنم تعداد اندکی هم فعالیت سالم داشته و دارند (چه در زمینه صادرات و چه واردات). در این فضا تعدادی از شرکت*های اقماری، مجموعه*های مالی خصوصی و وابسته نیز متولد شدند و سر بیرون آوردند و حجم عظیمی از سرمایه*های خارجی با سودهای اندک را به صورت شمش طلا به کشور وارد کردند و در پروژه*های مختلف اقتصادی به گردش درآوردند، به نظرم بررسی و پیگیری این موارد برای مجموعه*های نظارتی و اقتصادی کار پیچیده*ای نباشد این مورد فقط مربوط به واردات رسمی *شمش طلا نیست، به این موارد باید واردات غیر*رسمی* شمش و مصنوعات را نیز اضافه کرد.
*آیا مصنوعات طلا همچنان به کشور وارد می*شود؟ جایگاه قانونی آن به چه شکل است؟ با توجه به موانع قانونی واردات مصنوعات طلا، آیا هنوز هم این واردات انجام می*شود؟ از مجاری رسمی یا غیر*رسمی ؟
مصنوعات طلا همیشه به کشور وارد می*شده و می*شود که باید بحث مفصلی در رابطه با آن داشت. اساساً موضوع مصنوعات طلا به سلیقه مردم برمی*گردد و با توجه به Fashion base بودن مصنوعات طلایی و نقره*ای و تفکر سنتی بیشتر تولیدکنندگان در کشور، سرمایه*گذاری چندانی در این عرصه نشده است که بخش عمده*ای از این عقب*ماندگی به سیستم*های حاکمیتی و مالی و اقتصادی نیز مرتبط است. بیشتر این واردات بلکه تقریباً تمام آن از مجاری غیررسمی به کشور وارد می*شود و اگر کسی منکر واردات غیررسمی *شود یا خودش دست*اندرکار آن است و یا جرات بازگو کردن واقعیت را ندارد! به نظرم دولت باید ساز و کار قانونی واردات مصنوعات خارجی را مثل سایر کالاها به کشور تدوین و اجرا کند، به این طریق بخش عمده کالاهای قاچاق وارداتی شناسایی شده و سالم*سازی و قانونمندی به وجود می*آید، در یک جمله می*توان به موضوع اشاره کرد که هیچ حمایت صادراتی نمی*تواند به تنهایی جوابگوی نیاز فعالان عرصه اقتصادی و جامعه باشد، مگر آنکه حمایت*های دقیق وارداتی نیز در کنار آن دیده شود. گروهی در این صنعت دائم فریاد حمایت از تولید داخلی سر می*دهند، وقتی نزد آنها می*رویم و کنکاش می*کنیم، می*بینیم در همان گروه عده*ای هستند که جزو بزرگ*ترین واردکنندگان و یا قاچاقچیان آن رشته هستند و یا ارتباط مستقیم با آن شبکه*ها دارند، به نظرم این مشکل در بسیاری از گروه*های کالایی ما وجود دارد، باید برای این افراد فکری کرد، اینها منافع شخصی را به منافع ملی ارجحیت داده و با شعارهای ظاهر*فریب در مجموعه*های مختلف به ایراد و خطابه می*پردازند و ذهن برخی از مسوولان را هم تحت تاثیر افکار جاهلانه خودشان قرار می*دهند.
**میزان واقعی مصرف شمش طلا در داخل کشور چقدر است؟ آیا تولید داخل کفاف مصرف را می*دهد؟ در عرصه واردات طلا تا زمانی که با ارز مرجع امکان واردات طلا وجود داشت، آیا همه ثبت سفارش*های* انجام*شده منجر به واردات شمش شده است؟ در سال 90 چه میزان ثبت سفارش انجام شده و چه میزان به صورت واقعی به کشور شمش وارد شده است؟ چه افرادی (حقیقی یا حقوقی) اقدام به واردات شمش طلا می*کنند؟ چه نوع اهدافی دنبال می*شود؟
میزان واقعی واردات و مصرف شمش طلا در کشور متفاوت اعلام می*شود، مشکل اساسی همان، نبود آمارهای قابل استناد است. گروهی مصرف سالیانه را 200 تن اعلام می*کنند، عده*ای 250 تا 300 تن و گاهی بیشتر، در هر صورت، در حال حاضر، به دلیل گرانی طلا و پایین آمدن قدرت خرید مردم، مقدار مصرف شمش طلا در بخش زیورآلات به نصف تقلیل پیدا کرده.
*در رابطه با اختصاص ارز مرجع به واردات شمش طلا باید این سوال را پرسید که چه افراد حقیقی و حقوقی واردات شمش طلا با ارز مرجع را انجام داده*اند؟ و با چه قیمتی آن شمش*های وارداتی را فروخته*اند؟ در هر حال به نظرم سازمان*ها و مراجع مربوطه به خوبی می*توانند پاسخ این سوال را بدهند!
تا آنجا که از منابع موثق شنیده*ام بیش از سه میلیارد دلار ثبت سفارش شمش طلا فقط در سال 1390 انجام شده است، اطلاعی از واردات آنها ندارم، اما عرض کردم، پیگیری ابتدا تا انتهای آن، کار مشکلی نیست، به نظرم شما فقط در پی ثبت سفارش شمش طلا نباشید، در سایر کالاها از قبیل کاغذ، فولاد، خودرو، کامپیوتر، قطعات، دارو و... نیز، مشابه همین اتفاق افتاده است، اگر صرفاً در حوزه شفاف*سازی و اطلاع*رسانی کار می*کنید، مسوولان ذی*ربط را هوشیار کنید، بهتر است در رابطه با موارد ذکر*شده بسیار دقیق و موشکافانه و جدی برخورد کنند، به نظرم با شبکه*های سازمان*یافته*ای برخورد خواهید کرد!
*اخیراً نیز صادرات طلا و جواهر از کشور ممنوع شده و تنها منوط به موافقت بانک مرکزی اعلام شده است، این ممنوعیت چرا اتفاق افتاد و از چه اتفاقاتی جلوگیری کرد؟ آیا صادرات صوری طلا و جواهر به صورت النگوهای توپر و گردن*آویزها و زنجیرهای سنگین بدون ارزش افزوده و صرفاً با هدف پولشویی صحت داشته است؟ میزان این صادرات در سال ها 86 تا 90 به چه میزانی رسیده بود؟
در هر صورت حتماً مسوولان ذی*ربط با ادله*ای به این اقدام دست زده*اند. من هم مثل شما شنیده*ام، امیدوارم گروه*هایی که در این قبیل کارها دخالت دارند، همان*گونه که عرض کردم منافع ملی را به منافع شخصی ترجیح دهند و در زمانه*ای که اغلب کشورهای جهان به جمع*آوری و ذخیره*سازی شمش طلا در بانک*های مرکزی و به جریان انداختن آن در اقتصادشان پرداخته*اند، شاهد خروج سرمایه*های کشور آن هم با روش*های سخیف سوداگری و جمع*آوری سودهای آنی و به اصطلاح نوسان*گیری توسط گروه اندکی نباشیم. بررسی این موضوع به وقت بیشتری نیاز دارد که امیدوارم در مباحث آتی بتوانیم به صورت مبسوط به آن بپردازیم.