رییس اتاق تهران توضیح می دهد/ چگونه قیمت دلار مثل سابق خواهد شد

بازرگانی - گفت و گو با یحیی آل اسحاق، رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران درباره نوسان های قیمت ارز.

محمد هیراد حاتمی:
« در شرایط جنگ اقتصادی قرار داریم . » این کلیدی ترین جمله ای است که یحیی آل اسحاق، رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران این روزها در گفته های خود به شدت بر آن تاکید دارد. موضوعی که بسیاری دیگر از کارشناسان اقتصادی نیز بر آن تاکید دارند. در کنار این ادعا راهکارهایی نیز برای برون رفت از این شرایط مطرح می شود. موضوعی که یحیی آل اسحاق نیز در رابطه با آن توضیح می دهد. او در دومین روز برگزاری نمایشگاه مطبوعات مهمان غرفه خبرآنلاین بود و با او درباره شرایط کنونی اقتصادی ایران گفت و گو کردیم. آل اسحاق اعتقاد دارد اگر ما بخواهیم قیمت ارز را سر جای خودش بر گردانیم باید ببینیم این ارز از کجا تاثیر پذیرفته است. آنچه در ادامه می آید متن کامل گفت و گو با یحیی آل اسحاق رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران است:
در حوزه مسائل ارز مدتی است اخبارعجیبی می شنویم.قطعا شما درجریان این تحولات هستید. سوال این است که اتاق تهران به عنوان نهاد بخش خصوصی چه تدابیری در این رابطه اندایشیده است؟
اجازه بدهید این گونه مطرح کنم که در اتاق بازرگانی چهره های با تجربه ای حضور دارند که اگر به نظرات آنها توجه شود،به نفع اقتصاد کشور خواهد بود واگر این تعامل به یک « سنت » تبدیل شود گذار از مسائل ومشکلات اقتصادی با هزینه کم تر و با انسجام بیشتر صورت خواهد گرفت. به هر صورت در یک سو،سیاستگذار یا دولت حضور دارد و در سوی دیگر بخش خصوصی فعال است. من بارها گفته ام که فعالان بخش خصوصی،افسران ودرجه داران اقتصاد کشور هستند. حال این دو بخش ممکن است با هم درشیوه های اجرایی اختلاف سلیقه داشته باشند اما سرنوشت کاری آنها به هم دیگر وصل است وهدف هردو یکسان است. بنابراین مناسب ترین شکل این است که در مسائل اساسی با هم مشورت کنند. این گونه می گویم که ممکن است دولت بخواهد سیاستی اتخاذ کند که دراین زمینه می تواند به دوشکل برخورد کند. نخست این که سیاست گذاری شود تا بخش خصوصی اجرا کند بی آن که نظر فعالان این بخش یا همان افسران اقتصادی کشور را داشته باشد که تجربه نشان داده چنین سیاستی موفق نخواهد بود. رویکرد دوم این است که وقتی می خواهد سیاست گذاری کند،با بخش خصوصی هم مشورت شود که این موضوع می تواند به روان تر شدن واجرای بهتر سیاست ها منجر شود.
فکر می کنید در مورد مسائل مهم اقتصاد کشور چنین رویکردی میان دولت وبخش خصوصی وجود داشته است؟
نه لزوما اما زمانی که بخش خصوصی به بازی گرفته شده،نتایج بهتری به دنبال داشته است.مثلا یکی از موضوعاتی که در حال حاضر مهم وحایز توجه است، بحث چگونگی استفاده کردن از ارز حاصل از صادرات غیر نفتی توسط بخش خصوصی است. در این رابطه به دلیل خاص تحت فشاربودن اقتصاد ما به خاطر مسائل سیاسی،ارز حاصل از صادارات غیر نفتی اهمیت مضاعفی پیدا می کند. ما فکرمی کنیم شیرینی این ارز زیاد است و با ارز های دیگر تفاوت دارد.اول به دلیل پراکندگی زیادی که دارد. بروکراسی نقل و انتقال آن به مراتب از ارزی که در اختیار دولت است، راحت تر به نظر می رسد. این ارز ممکن است به سادگی منتقل شود. بنابراین ارز صادراتی هم برای دولت و هم برای صادر کننده شیرین است.
برگردیم به اینکه اشاره کردید نگاهی از پشت عینک نقد به ارز حاصل از صادرات مطرح شده است. در ابن باره توضیح می دهید؟
برخی فکر می کنند در شرایطی که برای موضوع ارز پیش آمده است در مقابل همه مشکلاتی که هست، یک نکته مثبتی وجود دارد و آنهم اینکه صادرات درآمد بالایی دارد. عده ای از دیدگاه درآمدی نگاه می کنند و اعتقاد دارند باید مالیات زیادی به آن بسته شود ؛ مخصوصا اگر اینکه فکر کنند مواد اولیه و قیمت تمام شده بر اساس ارز مرجع بوده است و صادرات بر اساس دلار 3000 تومان به بالا است. عده دیگری فکر می کنند باید به این دلار های صادراتی پیمان بست. برخی هم فکر می کنند الان در شرایطی هستیم که کوچک ترین محدودیت را نباید برای صادرات به وجود بیاوریم.
شما در کدام دسته قرار می گیرید؟
من جز طیف سوم هستم. ضمن اینکه اعتقاد دارم قطعا این ارز باید بیاید در چرخه اقتصاد کشور بچرخداما هر گونه تعزیزات و سیاست های محدود کننده قطعا به ضرر کشور است. چون ما به دنبال این هستیم که ارز بیاوریم و عرضه ارز را زیاد کنیم. بر این اساس جلسات مشورتی بین دولت و اتاق برگزار شد و نهایتا به جمع بندی خوبی رسیدیم اگر در دولت توصیه شود، می تواند برای همه راهگشا باشد. نگرانی صادر کنندگان و نگرانی اینکه ارز به کشور بیاید را رفع می کند. در رابطه با نرخ جای نگرانی نیست.

بخش زیادی از ارز دارد احتکار می شود. با وجود اینکه در مرکز مبادلات ارزی نرخ دلار در حدود 2500 تومان اعلام می شود اما همچنان به گمان بسیاری نرخ دلار هم قیمتی است که در خیابان های شهر داد و ستد می شود. این فرآیند تا چه اندازه به سیستم اقتصادی ما ضربه می زند؟
قطعا مساله نرخ ارز و شرایط ارز در سرنوشت اقتصادی ما کاملا نقش دارد. یعنی در حوزه تولید، مصرف، معیشت زندگانی و توسعه نقش دارد. هر گونه تلاطم در آن و ایجاد شرایط غیر متعارف هزینه ایجاد می کند و در اقتصاد عدم تعادل به وجود می آید. اما این نکته حایز اهمیت است که مردم ارز را احتکار نمی کنند وفقط آن را به مثابه یک فرصت سرمایه گذاری می نگرند.
نقدینگی چه اندازه در آشفتگی بازار ارز نقش داشت؟
قطعا یکی از اصلی ترین موضوعات بود.
آیا امکان دارد قیمت دلار مثل سابق شود؟
پاسخ به این سوال خیلی سخت است و نیاز به پیش بینی شرایط آینده دارد. اگر ما بخواهیم قیمت ارز را سر جای خودش بر گردانیم باید ببینیم این ارز از کجا تاثیر پذیرفته است. یک بحث عرضه ارز است و دیگری موضوع تقاضای آن است. از سوی دیگر چگونگی نقل و انتقال ارز هم باید مورد توجه قرار بگیرد. ما باید تمامی این موارد را مدیریت کنیم. در رابطه با مدیریت ارز، سه دیدگاه وجود دارد. دیدگاه نخست این است که قیمت ارز را باید عرضه و تقاضا تعیین کند. هر گونه دخالت در موضوع ارز تعادل آن را بر هم می زند و مشکل آفرین است. باید اجازه داد ارز در بازار قیمت خودش را پیدا کند. عده ای دیگر اعتقاد دارند باید نرخ ارز را میخکوب کرد. نرخی مشخصی را باید تعیین کرد و این نرخ در یک جای اداری بنا بر مصالحی تایید شود. سپس سهمیه بندی و نظارت کنترل انجام شود. راه سومی هم وجود دارد که بر اساس آن شرایط فعلی اقتصاد ایران به ویژه در حوزه ارز به گونه ای نیست که اجازه دهیم عرضه و تقاضا قیمت آن را مشخص کند. سهمیه بندی هم نتیجه ای نداشته است. بهترین حالت ازدیدگاه این افراد، مدیریت منابع ارزی است. اگر شرایط عادی باشد،قطعا بهتراست قیمت را بازار تعیین کند اما در شرایط فعلی باید این بازار را مدیریت کرد. یعنی بهتراست در شرایط فعلی ارز را مدیریت کنیم . هم در حوزه عرضه وهم در حوزه تقاضا و نتیجه مدیریت این دو ایجاد تعادل نسبی و نقطه بهینه برای نرخ ارز آنهم درشرایط دشوار فعلی است.
مدیریت تقاضا در رابطه با ارز چگونه است؟
سه نوع تقاضا داریم. ارز برای واردات، نیاز های دانشجویی و بیماران که در کل نیاز های تجاری گفته می شود نیاز داریم. نیاز دیگری هم هست که چون بحث نوسان های قیمت هست برای حفظ ارزش دارایی ها ریال را به دلار و ارز تبدیل می کنند. به طور مثال اگر فردی صد میلیون تومان داشته باشد برای اینکه حفظ ارزش پول کرده باشد آن را به دلار تبدیل می کند. نیاز دیگر هم نیاز به سفته بازی است. یعنی بازار ارز پایگاهی برای سود برخی افراد می شود. اگر بتوانیم این سه نیاز را مدیریت کنیم و به حداقل برسانیم نیاز تجاری قابل تامین است. به نظر من حداکثر نیاز تجاری ما 40 تا 50 میلیارد دلار است که می توان تعادل برای آن ایجاد کرد. به شرط اینکه کنترل کنیم. عمده ترین فشاری که دارد به بازار ارز می آید همین حوزه های دوم و سوم است؛ یعنی سفته بازی و پس انداز. به نظر من این دو موضوع قابل مدیریت است.
در شاخه عرضه چطور؟
شاخه عرضه ما مقداری از فروش نفت است و بخشی هم از درآمد های شرکت های پتروشیمی است. مقداری هم مربوط به صادرات غیر نفتی است. در وهله اول ارز حاصل ار فروش نفت و صنایع نفتی را تملک کنیم. سپس این ارز های تملک شده را به چرخه اقتصاد بیاوریم.
چگونه این کار باید انجام شود؟
باید فکری بکنیم از سیستم های ممکن استفاده کنیم. به طور مثال از تهاتر استفاده کنیم. قطعا به نظر من نیاز تجاری مان با تمام محدودیت های بین المللی که داریم قابل مدیریت است. می توانیم تعادل در آن ایجاد کنیم. این تعادل می تواند ما را به یک آرامشی برساند به شرط اینکه آن تدبیر غیر سیاسی باشد.
به نظر شما نرخ دلار در چه مقداری باید باشد؟
من نمی توانم قیمت آن را تعیین کنم.اما برخی تحقیق ها نشان می دهد اگر در محدوده 1800 تومان تا 2000تومان باشد،هم شدنی است وهم به نفع اقتصاد کشور خواهد بود.