ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    سجاد
    مهمان

    اسدالله عسگراولادي از ناهماهنگي مديريتي ميان دولتي ها انتقاد كرد

    واقعيت اين است كه ما در مسائل ارزي دچار يك انحراف مديريتي هستيم. مي توانستيم ارز را خيلي بهتر از اين مديريت كنيم. من در اتاق تهران بودم كه رئيس بانك مركزي نرخ ارز 1226 تومان را اعلام كرد. همان روزها بازار دچار بحران شد و نرخ به 1600 تومان رسيد

    تهران امروز : موضوع تجارت بين الملل و مراودات با كشوري همچون چين، از آنجايي اهميت دارد كه 25 درصد از كل حجم تجارت خارجي ايران با اين كشور انجام مي شود. اسدالله عسگراولادي از آن دست تجار ايراني است كه بيش از نيم قرن است در اين عرصه تجربه كسب كرده و امروز در اتاق مشترك بازرگاني ايران و چين روي اين كشور خاوردور تمركز كرده است. او معتقد است مجذوب چشم بادامي ها نشده و تنها در مقابل بداخلاقي هاي غرب لبخند شرق را پذيرفته است.

    طبق آمار سال 2011، مبادله ايران با چين با احتساب نفت، ميعانات گازي و مواد پتروشيمي 46.5 ميليارد دلار بوده كه خالص صادرات ايران به چين 7.5 ميليارد و واردات 20 ميليارد بوده و اين يعني صادرات ايران فزوني داشته است. در روزهايي كه نرخ ارز در كشور تب و تاب تازه اي پيدا كرده، با رئيس اتاق مشترك بازرگاني ايران و چين گفت وگويي داشته*ايم كه در ادامه مي خوانيد:


    قبل از ورود به بحث اصلي، به نظر شما التهابات امروز بازار ارز ناشي از چيست؟

    واقعيت اين است كه ما در مسائل ارزي دچار يك انحراف مديريتي هستيم. مي توانستيم ارز را خيلي بهتر از اين مديريت كنيم. من در اتاق تهران بودم كه رئيس بانك مركزي نرخ ارز 1226 تومان را اعلام كرد. همان روزها بازار دچار بحران شد و نرخ به 1600 تومان رسيد. آن روز من هشدار دادم و امروز شاهد كمبود كالا به دليل همان مديريت غيرخوب آن روزها هستيم. امروز هم عرض مي كنم و مجددا هشدار مي دهم كه ارز 1226 توماني بايد اصلاح شود و اين نرخ بايد با نرخ متعادلي كه به اعتقاد من بين 1600 تا 1700 تومان است، مديريت شود تا بتوانيم ارز تك نرخي را به جامعه بقبولانيم وگرنه تك نرخي شدن، هيچ گاه عملي نيست.

    چرا ارز تك نرخي يك اتفاق دور از ذهن است؟

    به دليل اينكه از زماني كه 1226 تومان ابلاغ شد، تا به امروز هيچ گاه عملي نشده است. امروز ارز داراي 5 نرخ غير از نرخ آزاد است. اولين نرخ همان 1226 تومان است كه تنها نرخي است كه نام آن مرجع است و دولت براي رديف يك و 2 تخصيص مي دهد. همين هم را به راحتي تخصيص نمي دهد. نرخ دومي وجود دارد كه براي بيماران و محصلين مورد استفاده است. اين ارز به طور اسمي همان 1226 تومان است اما بين 10 تا 12 درصد اضافه تحت عنوان كارمزد دريافت مي كنند كه مي شود 1360 تا 1370 تومان. نرخ سوم به بعضي كالاهاي رديف 3 و 4 و 5 تخصيص پيدا مي كند كه با نرخ 1226 به علاوه 20 درصد دريافت مي كنند يعني 1500 تا 1600 تومان. مي گويند وقتي برگه سبز (پروانه ترخيص كالا) را بياوريد پس مي دهيم، اما در واقع پس نمي دهند.

    از نرخي تحت عنوان رانت هم ياد مي شود...

    يك نرخ رانت وجود دارد كه بعضي ها در رديف 4 و 5 و 6 به كشوري مانند روسيه، تركيه، مالزي و چين پول محلي آنها را تخصيص مي دهند كه بايد با اين پول ها از آن كشور كالا وارد شود و چون از آن كشورها كالايي وجود ندارد كه بيايد، واسطه هايي در آن كشورها پيدا شدند كه با يك نرخ 3 تا 4 درصد، نرخ محلي آن كشورها را به نرخ ارز آزاد تبديل مي كنند. بعد آن ارز را در بازار آزاد، 100 تا 200 تومان ارزان تر از نرخ آزاد مي فروشد.نرخ پنجم دست قاچاقچيان است. حرف من با وزارت صنعت، معدن و تجارت اين است كه ثبت و سفارش ها انجام شود، منتها به متقاضي بگوييد ارز نداريم و ارز را از بازار آزاد و صادركننده تهيه كنند و چون نمي تواند تهيه كند، اگر ثبت و سفارش صورت نگيرد، دليلي ندارد از صادركننده تهيه كند. وقتي واردكننده يك كالايي را تشخيص دهد كه براي عده*اي ضروري است، وارد مي كند. اما اگر ارز نداشته باشد و ثبت و سفارش هم صورت نگرفته باشد، از قاچاقچي مي خرد. اين نرخ هم حدودا 2000 تومان است. آخرين نرخ هم نرخ دوبي است. با نهايت تاسف، نرخ بازار آزاد ما را ايران تعيين نمي كند. صراف هاي دوبي نرخ بازار آزاد ما را براساس درهم تعيين مي كنند.

    توصيه موكد و تقاضاي من از بانك مركزي اين است كه نرخ مرجع را از اين وضع بد به وضع بهتري بياورد و اگر لازم است تك نرخي شود، كه مي تواند، با مديريت صحيح اين كار را انجام دهد.

    برگرديم به بحث اصلي؛ يكي از چاشني هايي كه دشمن عليه ايران استفاده مي كند، تحري هايي است كه نظام سلطه به بدنه اقتصاد كشور وارد مي كند. با توجه به تسلط شما به حوزه تجارت بين الملل چه راهكاري براي دور زدن تحريم ها وجود دارد؟

    من خيلي صريح بگويم، راه هاي مختلف و خوبي وجود دارد كه به تجار مي گويم ولي نمي خواهم اين راه حل ها رسانه اي شود. در شرايط فعلي مصلحت نيست رسانه اي شود؛ رسانه اي شدن همانا و پادزهر دشمن همان.

    لازم است بانك مركزي و تجار با من مشورت كنند كه خيلي ها هم مشورت مي كنند و من به آنها مي گويم و موفق هم شديم. به چه دليل صادرات ما متوقف نشد؟ همه كاهش صادرات ما در اين مدت دولتي بوده و از بخش خصوصي چيزي كم نشده است؛ چرا كه به راحتي تحريم ها را دور زديم.

    اين درباره تجار بود، چطور در جامعه مي توان فشار تحريم ها را كم كرد؟


    اگر تجار و صاحبان صنايع ما بتوانند براي تهيه مواد اولين و ارسال پول تحريم ها را دور بزنند، خود به خود فشار اجتماعي كم مي شود. داستان مرغ را همه مان مي دانيم. اين داستان بيخود ايجاد شد. گله مرغداري ها را نبايد با تعزيرات پاسخ گفت. آن زمان مرغداري هاي ما با منفعت كار نمي كردند، بلكه با قيمت تمام شده كار مي كردند. ولي وقتي يكي به آنها بگويد بايد به اين قيمت بفروشيد، ديدند نمي توانند و ضرر مي كنند. به همين دليل تعطيل كردند. اين يك ماجراي بيخودي و بچه گانه است. بايد التهاب جامعه بشكند. اگر مردم بدانند همه چيز به ميزان كافي وجود دارد و تامين مي شود، التهاب از بين مي رود. كاري كه وزارت صنعت نتوانست انجام دهد. من واقعا از اتاق ايران و اتاق تهران هم گله دارم. اينها مي توانند به از بين بردن التهاب ها كمك كنند. درست است كه ما انتقاد داريم؛ اما الان زمان مناسبي براي انتقاد تند نيست. امروز وقت وحدت است. حالا هم مرغ وارد شده، اگر به بازار بيايد، آن التهاب مي شكند.

    دولت در اين فشارها آن هم در زماني كه صحبت از وحدت است، آيا كمكي هم مي كند؟


    دولت دلش مي خواهد كمك كند ولي اركان دولت خيلي با هم هماهنگ نيستند. مديريت اركان دولت، مديريت زمان جنگ مقاومت نيست. الان زماني است كه مديريت بايد انسجام داشته باشد. امروز زمان اختلاف بين وزارت جهاد و صنعت نيست. من مي بينم بين وزارت اقتصاد و دارايي سر وصول ماليات ها، ارزش افزوده و... با كارخانه هاي توليدي اختلاف است. من نمي گويم كه نبايد قانون اجرا شود، معتقدم بايد به كارخانه ها وقت داد. اينجا اختلاف سليقه هاست. اينجا كه بخش خصوصي مي تواند به كمك مشورتي بيايد، اما مشورت نمي كنند.

    من رسما به وزارت دارايي عرض مي كنم ماليات ها را قسط بندي كند و به اجرا نگذارد. اينها ناهماهنگي مديريتي است. همين حالا مي گويند در گمرك ما دو ماه است بيش از چند ميليون تن كالاي ترخيص نشده خوابيده؛ در حالي كه زمان جنگ، زمان اضطرار است. اگر از نظر بهداشتي است، درست است بايد رعايت شود اما اگر حداقل بهداشت رعايت شده، بعضي چيزهاي استاندارد را الان فراموش كنيم. مشكل ديگر هم اين طرح شبنم است كه از نظر من بسيار ناشيانه و نابخردانه است.

    يكي از مواردي كه در مورد چين مطرح مي كنند اين است كه دولت چين در مقابل نفتي كه از ايران مي خرد، كالاي مورد نياز ما را تامين نمي كند و هر كالايي را كه دلش بخواهد با هر كيفيتي به ازاي نفت مي دهد. اين را تاييد مي كنيد؟

    اينكه چين در مقابل نفت ايران كالا مي دهد درست است، اما كالاي مورد نياز ايران را مي دهد و درصدي را هم ارز برخي كشورهاي آسيايي را مي دهد كه از آنها كالاهاي مورد نيازمان را بخريم.

    در ماه ابتداي سال جاري مراودات ايران با چين به تفكيك صادرات و واردات چقدر بوده؟

    13 ميليارد بوده كه هنوز صادرات و واردات آن تفكيك نشده و خود ما بايد تا چند روز آينده اين كار را انجام دهيم. چون گمرك فقط صادرات مستقيم يا واردات مستقيم را دارد. ما صادرات و وارداتي با چين از طريق دوبي و افغانستان و ساير كشورها داريم كه در واقع صادرات مجدد يا واردات مجدد داريم.

    پيش بيني شما از ارتباط اقتصادي ايران با شرق آسيا چيست؟

    ما به درازمدت رابطه با چين مي انديشيم. برنامه ما براي ارتباط با چين و روسيه درازمدت است؛ برخلاف تصوري كه اگر ما با غرب آشتي كنيم رابطه مان را با چين قطع مي كنيم. براي همين است كه اتاق ايران و چين تا پايان برنامه پنجم توسعه، تلاش مي كند كالاهاي مصرفي كمتري از چين خريداري شود و سرمايه گذاري را تشويق كند؛ چه سرمايه گذاري ايراني ها در چين و چه سرمايه گذاري هاي آنها در ايران كه ثبات سرمايه گذاري درازمدت را در روابط مان تضمين كنيم. علت آن هم اين است كه تجارت و خريد و فروش در توفان هاي سياسي يك شبه به هوا مي رود اما سرمايه گذاري در توفان هاي سياسي ثابت مي ماند. اما اين را هم بگويم كه غرب ملزم به آشتي با ايران است.

    اينكه گفته مي شود چين همه كالاهاي درجه 3 و نامرغوبش را به ايران يا كشورهاي منطقه خاورميانه مي فرستد چقدر صحت دارد؟

    آن ماييم كه كالاي نامرغوب مي خريم. چين به ما ارزان نمي فروشد، ماييم كه ارزان مي خريم. ما دائما به تجار تذكر مي دهيم و از آنها مي خواهيم كه جنس ارزان و بي كيفيت چيني نخرند. يكسري الزاماتي هم در اتاق ايجاد شده كه حجم كالاهاي بي كيفيت كاهش پيدا كند. همين حالا خيلي از كالاهاي برقي كم مصرف كه وارد مي شوند، قاچاق است. بنابراين چين كالاي درجه يك دارد. آمريكا 280 ميليارد دلار با چين مبادله دارد. در فروشگاه هاي بزرگ آمريكا كالاهاي چيني با قيمت هاي بالا فراوان است.
    ویرایش توسط سجاد : 05-08-2012 در ساعت 11:47

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. فروش عسل به صورت عمده عسل مرغوب کرمانشاه
    توسط تاجدینی در انجمن مواد غذایی، تره بار و سایر خوراکی ها
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 31-07-2014, 11:53
  2. بسته حمايتي گمرك از توليد در سال 1392
    توسط Mahan در انجمن اخبار بازرگانی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18-08-2013, 12:40
  3. مهارت هاي مديريتي : چگونه تعدیل نیرو کنیم؟
    توسط مرتضی در انجمن کتابخانه
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 07-10-2012, 21:56
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 26-06-2012, 10:48
  5. نكات مديريتي: مدیریت کارخانه و چالش یادگیری
    توسط مرتضی در انجمن کتابخانه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 15-02-2012, 14:43

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •