عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه اقتصاد دانش بنیان نقطه اتکای مناسبی برای کشور است، گفت:با استفاده از پتانسیل عظیم نیروی انسانی می توان وابستگی اقتصاد کشور به درآمد نفتی را کاهش داد.
غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی درگفت و گو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت وجود تحریمها برای کشور را یک فرصت دانست و گفت: تحریم ها کاغذ پاره نبوده و نباید صورت می گرفت و باید آن را جدی گرفته و برایش برنامه ریزی می کردیم، اما اکنون که تحریم ها رخ داده باید هر تهدیدی را تبدیل به یک فرصت کنیم.

تغییر دادن پاشنه آشیل اقتصاد نفتی کشور
نمینده مردم رشت درمجلس شورای اسلامی با بیان اینکه باید وابستگی کشور به فروش نفت را به صفر برسانیم،ادامه داد:تحریم ها برای جلوگیری از فروش نفت و ضربهزدن به اقتصاد کشور صورت گرفت، که باید پاشنه آشیل اقتصاد کشور را تغییر داد و کار سختی نیست.
جعفرزاده با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری درابلاغ اقتصاد مقاومتی درونزای برونگرا تصریح کرد: سرمایه های فراوانی در کشور ازجمله دربخش معادن و ذخایر زیرزمینی وجود دارد،اما این تمام سرمایه کشور نیست، یکی از مهم ترین سرمایههای ایران نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده است، که این سرمایه ارزشمند امروز تبدیل به یک ناراحتی شده است.

نیروی انسانی منجی اقتصاد کشور

وی افزود: ما 4 میلیون دانشجو و 10 میلیون نیروی فارغ التحصیل داریم، که هر کدام از آنها یک سرمایه و پتانسیل برای کشور محسوب شده و به کمک تولید،کشاورزی، صنایع و پیشرفت و توسعه کشور می آیند و اقتصاد کشور را نجات می دهند.
نماینده مردم درمجلس نهم با تاکید براینکه اقتصاد دانش بنیان نقطه اتکای مناسبی برای کشور است، گفت: با استفاده از پتانسیل عظیم نیروی انسانی می توان وابستگی اقتصاد کشور به درآمد نفتی را کاهش داد.

عدم استفاده صحیح از پتانسیل نیروی انسانی

جعفرزاده ادامه داد: باتوجه به پیشرفت علمی کشور درسال های اخیر و شرایط علمی و این همه نیروی تحصیلکرده جوان ،باید روی اقتصاد دانش محور متمرکز شد و دانش فنی تولید و صادر کرده و از این طریق درآمد کسب کرد.
عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محسبات مجلس شورای اسلامی در پایان با تاکید بر اینکه از پتانسیل نیروی انسانی در کشور استفاده نشده است، گفت: نیروی انسانی تحصلیکرده فراوان در اقصی نقاط کشور یک ظرفیت بدون استفاده است که می توان آنها را فعال کرد و در پویا کردن اقتصاد به کار گرفت.

توسعه صنعتی و تجاری وابسته به منابع انسانی

به گزارش خبرگزاری خانه ملت؛در حال حاضر توسعه صنعتی و تجاری کشورها بستگی به منابع انسانی دارد و تا زمانیکه منابع انسانی خوب و با سطح دانش و تجربه بالا وجود نداشته باشد، رشد و توسعه سریع و جهشی برای هیچ رشته صنعتی یا تجاری امکانپذیر نیست.
امروز دیگر از منابع انسانی به عنوان سرمایههای انسانی یاد میشود، این در حالی است که زمانی به منابع انسانی نیروی کار اطلاق میشد، اما با گذشت زمان و پیشرفت ماشینآلات که نیازمند دستور و فرمان نیروی انسانی است، منابع انسانی در کنار منابع مالی و دیگر منابع قرار گرفت.
هماکنون بنگاههای صنعتی به این نتیجه رسیدهاند که در صورت نبودن سرمایه انسانی، بهرهوری حاصل نخواهد شد.
ازسوی دیگر، مدیریت بنگاههای صنعتی نیز بخشی از این سرمایهها بهشمار میروند که در صورت در اختیار داشتن دانش، مهارت و انگیزه کافی برای کار کردن، شاهد بیشترین تولید با کمترین امکانات خواهیم بود.
همه مدیران یک بنگاه صنعتی بر این عقیدهاند که اگر تجهیزات، امکانات و فناوری در اختیار بوده اما منابع انسانی توانمند و با انگیزهای در اختیار نداشته باشیم، بهرهوری و سود حاصل از سرمایه مورد نظر حاصل نخواهد شد، از این رو منابع انسانی از اهمیت بالایی برخوردار است و بهدلیل این اهمیت یک روز از دهه "تولید ملی به نام تولید ملی و سرمایههای انسانی" نام گرفت.

افزایش ارزش افزوده منابع انسانی در کشورهای توسعه یافته

درحال حاضر ارزشافزودهای که منابع انسانی در کشورهای توسعهیافته ایجاد میکند، بین65 تا 80 درصد را شامل میشود و اینگونه نیست که منابع انسانی، منابع طبیعی را استخراج کرده و به فروش برساند و آنها در فرآوری و افزایش ارزشافزوده نقشی نداشته باشند.
این درحالی است که هم اکنون، این عدد در کشور ما حدود 50 درصد است و باقی آن به منابع فیزیکی، شهرکها، کارخانهها و ماشینآلات وابسته است. این روند نشان میدهد، سرمایه انسانی ما دستکم 20 درصد با استاندارد کشورهای توسعهیافته فاصله دارد.
تجربه نشان داده زمانی که متکی به منابع فیزیکی هستیم، ارزش افزوده کمتری به دست میآید و باید انرژی و مواد اولیه بیشتری مصرف تا به ایدهآلها برسیم، اما زمانی که منابع انسانی توانمندی در اختیار داشته دو برابر معمول، ارزشافزوده داریم که نشان دهنده نقش نیروی انسانی به مراتب بالاتر است.
بنابراین در چنین شرایطی باید نسبت اتکای تولید ناخالص داخلی به منابع انسانی را از 50 درصد فعلی به بالای 80 درصد ارتقا دهیم؛ در این صورت می توان منابع انسانی قوی در اختیار داشت.
آمار منتشر شده از سوی برنامه توسعه سازمان ملل متحد نشان میدهد، که سهم نیروی انسانی در ثروت کشورها، در ژاپن 80، آلمان و اسپانیا 78 و ترکیه 72 درصد است.
یک برنامه درازمدت برای منابع انسانی در افق 1404باید تنظیم شود تا شاهد افزایش سهم منابع انسانی در تولید ناخالص داخلی باشیم و از وابستگی اقتصاد به منابع نفتی کاسته شود.
در دهههای اخیر به منابع انسانی بهعنوان عنصری هوشمند توجه شده، که با مهارت و خلاقیت خود نقش اساسی در سیستم ایفا میکند، نیروی انسانی کارآمد در یک کشور جزء سرمایههای ارزشمند آن کشور بهشمار میآید.
اساساً "سرمایه دانش" از "سرمایه تولید" بسیار مهمتر است، کشورهای درحال توسعه از سرمایه انسانی بیش از سرمایه فیزیکی بهره دارند.
بر اساس آمار سرمایه انسانی نقش اول ثروتآفرینی در کشورهای توسعه یافته را 67 درصد به خود اختصاص داده است، درحالی که سهم منابع طبیعی و فیزیکی صرفاً 33 درصد است.

توسعه پایدار انسان محور، پشتوانه حرکتهای بزرگ اجتماعی

"توسعه پایدار" انسان محور،سرمایه ای است که میتواند بهعنوان پشتوانه حرکتهای بزرگ اجتماعی قرن بیست و یکم قرار گیرد و با توجه به گستردگی مباحث و قابلیتهای بسیار آن بهسرعت به مهمترین مناظره کنونی و نیز یکی از مهمترین چالشهای دهههای اخیر تبدیل شده است.
درتوسعه پایدار، "انسان" محور توسعه و سزاوار بهداشت،امنیت، فرهنگ، آموزش، دانش و توسعه ارتباطات و اطلاعات است.
بنابراین دانش و دانایی ملی،رکن اصلی توسعه و نظام آموزشی و هم گذرگاه نیل به دانایی ملی بهشمار میآید و جامعه زمانی به اهداف خود دست مییابد که از طریق توسعه انسانی مسیر خود را هموار کند.

تعلیم و تربیت، بنیاد زندگی جمعی انسان

در واقع بنیاد زندگی جمعی انسان را "تعلیم و تربیت" تشکیل میدهد و ما آنگونه زندگی میکنیم که تربیت میشویم. از اینرو، هر تعبیری که از توسعه داشته باشیم، برای رسیدن به آن تمامی تلاشها بر دوش انسانهایی است که باید بار این قافله را به سرمنزل مقصود برسانند.
از آنجایی که دردنیای معاصر،نهاد آموزش و پرورش مسئولیت تربیت نیروی انسانی در جامعه را برعهده دارد، از اینرو مهمترین بستر تولید و تربیت نیروی انسانی بهشمار میآید.
آموزش و پرورش با توجه به نقش و شکل فراگیر امروزی آن، یکی از بنیادهایی است که با جامه عمل پوشاندن به کارکردهای تعریف شده خود، اگر نگوییم سهامدار اصلی، دستکم یکی از سهامداران عمده این فرآیند به حساب میآید.