3 فایل پیوست
▃▅▆▇ حکایت های مدیریتی و تجارتی! ▇▆▅▃
سلام بر دوستان ِ عزیز ِ تاجر بانکی [Only Registered and Activated Users Can See Links. Click Here To Register...]
با اجازه ی بزرگترای مجلس و سایت و عرصه ی تجارت و مدیریت میخوام توی این تاپیک حکایت های مدیریتی و تجارتی و بازاریابی و.. که هم جالب هست و هم اینکه پند آموز هست بذارم[Only Registered and Activated Users Can See Links. Click Here To Register...] امیدوارم هم خوشتون بیاد و هم اینکه اگر تجربه و پند و اندرزی در این زمینه ها دارید اون رو با دوستانتون به اشتراک بذارید!
سعی خواهم کرد داستان های مختلفی رو بذارم و اگر شما هم در همین زمینه ها مطالبی داشتید خوشحال می شیم افتخار بدید و در خدمت باشیم [Only Registered and Activated Users Can See Links. Click Here To Register...]
اسمارتيزهاي قهوهاي در كسب و كار شما چيست؟
متن حكايت
در سالهاي دهه 1980، يك گروه موسيقي كه تعدادي زيادي نمايش در سال اجرا ميكرد، قراردادي با مفاد متعدد تنظيم كرده بود و براي عقد قرارداد با سالنهاي نمايش از آن استفاده ميكرد. در اين قرارداد تمام جزئيات تكنيكي برق، تجهيزات صحنه نمايش و غيره قيد شده بود و سالندار موظف بود طبق قرارداد همه آنها را به صورت خواسته شده به گروه موسيقي ارائه دهد. در بين مفاد قرارداد، يك ماده گنجانده شده بود و در آن خواسته شده بود يك كاسه اسمارتيز در اتاق پشت صحنه ارائه شود كه در آن اسمارتيز قهوهاي وجود نداشته باشد. در آن زمان اين قرارداد با اين تفصيل و اين ماده غيرمعمول باعث خنده و مسخره در بين جامعه موسيقي شده بود.
رهبر اين گروه موسيقي در زندگينامه خود در اين مورد هم صحبت كرده است. او ميگويد: در چند اجرا، مشكلات فني خطرات جدي براي همكارانم به وجود آورده بود و نزديك بود كل برنامه نمايش خراب شود. تصميم گرفتيم اين ماده را به قرارداد اضافه كنيم. من نميتوانستم در هر اجرا چند ساعت وقت بگذارم و مثلاً ميزان آمپر برق موردنياز را در هر پريز برق چك كنم. بنابراين وقتي ميخواستيم كارمان را در يك سالن شروع كنيم به اتاق پشت صحنه ميرفتم و ظرف اسمارتيز را چك ميكردم. اگر ظرف وجود نداشت يا در آن اسمارتيز قهوهاي بود، احتمال بروز خطاي فني ميدادم و از سالندار ميخواستم كليه تجهيزات را دوباره مطابق با قرارداد چك كند. به عبارت ديگر، به اين روش متوجه ميشدم كه سالندار همه مفاد قرارداد را به دقت نخوانده است.
مانند رهبر اين گروه موسيقي، ما هم وقت و توان كافي براي بررسي همه وجوه كسب و كارمان را نداريم. اما اگر كمي زرنگي به خرج دهيم، نيازي به بررسي همه جزئيات نخواهد بود. چه خوب ميشود اگر سيستمهاي كاري و سازمانيمان پيش از بروز مشكلات، خود آنها را اعلام كنند. اگر چه اين تفكر شايد خيالپردازانه باشد اما اين گروه موسيقي به آن دست يافته است. اسمارتيزهاي قهوهاي در كسب و كار شما چيست؟