تجارت پرسود ایدههای کارآفرینی
«ایدههای کارآفرینی» امروز در اقتصادهای آزاد، به یک «تجارت پرسود» تبدیل شده است. این تجارت پررونق، حاصل باور و اعتقادی است که صاحبان سرمایه به ارزش ایدههای نوین کسبوکار پرورده شده در ذهن انسانهای خلاق و مبتکر اما فاقد سرمایه و امکانات سرمایهگذاری، پیدا کردهاند.
تعامل میان سرمایه و ایدههای کارآفرینی، یک تعامل منصفانه و «برد – برد» است و میتوان ادعا کرد که یکی از عوامل تاثیرگذار در توسعه سریع اقتصادی کشورهای پیشرفته جهان در دهههای اخیر را باید در وجود همین تعامل دو سویه جستوجو کرد.
امروزه ارزش و اهمیت اقتصادی ایده پردازی در کسبوکار به جایی رسیده که بسیاری از شبکههای معروف و پربیننده جهان، سهم قابل توجهی از ساعات پخش خود را به تهیه و پخش برنامههای کارآفرینی اختصاص داده اند که با حضور در این برنامهها، در برابر پانلی از کارآفرینان برجسته و صاحبنام، به تشریح جنبههای مختلف و مزیتهای اقتصادی ایدههایی که در ذهن خود پروراندهاند، میپردازند و توجه سرمایهگذاران بالفعل و بالقوه را برای خرید آن ایدهها که در هر صورت معاملهای سودآور خواهد بود، به سوی خود جلب میکنند.
چیزی شبیه رابطهای که امروز میان نویسندگان و مترجمان فاقد سرمایه و ناشران کتاب در کشور ما وجود دارد. با این تفاوت که به دلیل رکود و کسادی حاکم بر بازار نشر و کتاب و پایین بودن بیسابقه تیراژ کتاب، نه درآمدی درخور، نصیب مولفان و پدیدآورندگان کتاب میشود و نه ناشران از این تعامل فرهنگی سود میبرند.
اما اهداف اصلی مدنظر نویسنده از نگارش این یادداشت به تصویر کشیدن نگاه کاملا متفاوتی است که نسبت به ارزش اقتصادی ایدههای کسب و کار و کارآفرینی در کشور ما وجود دارد. به عبارت دیگر هنوز در کشور ما این باور در میان صاحبان سرمایه به وجود نیامده که ابزار و اولیه ایجاد هرکسب و کار، خود سرمایه نیست، بلکه ایدههای نوین و متفاوتی است که میتواند به خلق و ایجاد کسب و کارهای پررونق و پردرآمد بینجامد.
این ایدهها الزاما در ذهن صاحبان سرمایه خلق نمیشود، بلکه باید مانند کشورهای پیشرفته، از طریق تعامل با افراد خلاق و مبتکر چنین ایدههایی را به دست آورد و روی آنها سرمایهگذاری کرد.
این تصور اشتباه که صاحبان سرمایه نیازی به ایدههای کسب و کار پرورانده شده در ذهن جستوجوگر و خلاق دیگران ندارند، باید روزی در جامعه اصلاح شود که در آن صورت، شاهد این همه سرمایهگذاریهای تکراری و اغلب زیان بخش در کسب و کار نخواهیم بود و جوانان و دیگر افراد دارای استعداد و خلاقیت کارآفرینی اما فاقد سرمایه، فرصتی برای بروز و پرورش هرچه بیشتر استعدادهای نهفته خود پیدا خواهند کرد.
میدان دادن به صاحبان ایدهها و اندیشههای نوین و ابتکاری کارآفرینی و تبدیل شدن خرید و فروش چنین ایدههایی به تجارتی پرسود در کشور ما ضرورتی است که اگر روزی تحقق پیدا کند، حاصل آن به نوش دارویی برای درمان معضل اجتماعی– اقتصادی بیکاری ما تبدیل خواهد شد. پس وقت آن رسیده که این تجارب پر سود را جدی بگیریم. البته توسعه فرهنگ کارآفرینی در کشور مشروط به آن است که دستاندرکاران و مدعیان توسعه این فرهنگ اجتماعی – اقتصادی از آن به عنوان ابزاری برای رسیدن به مقاصد و منافع شخصی بهرهبرداریهای خاص استفاده نکنند و اجازه دهند تنها کسانی که علاوه بر حسن شهرت، از جایگاه علمی و تجربی لازم در عرصه کارآفرینی برخوردارند، به گسترش این فرهنگ و شناساندن ارزشهای اقتصادی ایدههای کارآفرینی به جامعه و صاحبان سرمایه همت گمارند.
دنیای اقتصاد