مرتضی
20-05-2013, 11:38
بانک ملی و داستان اختلاس لیندن بلات
پیشنهاد تاسیس بانک در کشور در دهه 1250 هجری شمسی از سوی تجاری مانند حاج محمدحسن امین الضرب اصفهانی در دوره زمامداری ناصرالدین شاه مطرح شد، ولی گوش شنوای این صحبتها نبود و این طرح ره به جایی نبرد.
درسال 1268 انگلیسیها برای بسط قدرت و تسلط بیشترشان بر سرنوشت کشور ایران اقدام به تاسیس بانک شاهنشاهی کردند. روسها نیز برای اینکه از قافله استعمار عقب نمانند یک سال بعد یعنی در سال 1269 بانک استقراضی ایران و روس را در تهران راهاندازی کردند و این دو بانک عملا مجری سیاستهاي اقتصادی انگلیس و روس در ایران بودند. در سال 1285 برای خلاصی از این وضعیت، پیشنهاد ایجاد بانک ملی داده شد.
ولی با زبانه کشیدن شعلههاي جنگ جهانی اول، به رغم اعلام بی طرفی ایران، دول متخاصم جنگ بینالملل، دامنه جدال خود را به ایران نیز کشیدند و آتش جنگ به جان مردم ما هم افتاد و به دلیل هرج و مرج ناشی از همین مساله مجددا طرح ایجاد بانک ملی به بوته فراموشی سپرده شد.
در سال 1304 اولین بانک ایرانی که البته تنها به امور ویژه نظامیها ميپرداخت افتتاح شد.این بانک، بانک قشون پهلوی نام داشت که بعدها به نام بانک سپه تغییر نام یافت.
در سال 1306 قانون تاسیس بانک ملی از سوی مجلس صادر شد و در روز سهشنبه بیست شهریور 1307 این بانک رسما کار خود را آغاز کرد.
برای ریاست بانک ملی آقای «دکتر کورت لیندن بلات (Kurt Lindenblatt)» آلمانی که پیش از این ریاست بانک اعتبارات صوفیه بلغارستان را داشت به پیشنهاد «محمد علی فرزین وزیرمختار ایران در آلمان» انتخاب شد.لیندن بلات از زمره آلمانیهاي پاک دست نبود و به پشتیبانی مرد شماره دو قدرت در آن زمان یعنی تیمورتاش وزیر دربار شروع به اختلاس از بانک کرد.لو رفتن قضیه اختلاس باعث حوادث زیادی در کشور شد؛ به نحوی که رضا شاه که به دلایل مختلف با تیمورتاش اختلاف پیدا کرده بود (به خصوص ارتباط تیمورتاش با شوروی و نگرانی رضاخان از قدرتگیری بیش از حد تیمورتاش و همین طور تلاش انگلیسیها برای حذف تیمورتاش)، او را از سمتش عزل و راهی زندان کرد و در آخر هم در سال 1312 تیمورتاش به دست پزشک احمدی در زندان قصر به قتل رسید.لیندن بلات و معاونش فوگل از کشور متواری شدند. فوگل که در بیروت به سر ميبرد وقتی مجبور به برگشتن به ایران برای محاکمه شد در بیروت خودکشی کرد، ولی بلات به ایران آورده شد و به حبس و جریمه محکوم شد. مهدی قلیخان هدایت مخبرالسلطنه نخست وزیر وقت در کتاب خاطرات و خطرات خود این واقعه را چنین شرح ميدهد:
«معلوم شد معاملاتي بدون وثيقه کافي شده و خساراتي وارد آمده است، ليندن بلات رييس بانک زياد مقيد به رعايت نظرات هيات نظارت نبوده است و شايد متکي به تيمور تاش، در هر حال اختلاساتي مسلم شد.
ليندن بلات به خيال گريز ميافتد به بهانه مرض و معالجه با اجازه مسافرت ميکند (اتو) فوگل نايب رييس چاره را در فرار ميبيند شاه شخصا به بانک رفته و طلاي وثيقه را بازديد کرده، نقصي نداشته است.فوگل مفقودالاثر ميشود، (سرتيپ) ايرم (رييس کل تشکيلات نظميه مملکتي) در گاراژها معلوم ميکند که دندانسازي به دعوتي به بغداد رفته است. تفحص ميکند هيچ جا او را در اتومبيل نمييابد، بعدها کاشف به عمل آمد که در صندوق پشت اتومبيل پنهان بوده است. به اين تدبير از سرحد ميگذرد در بغداد معطل نشده به بيروت ميرود. دولت، فوگل را از حکومت شام ميخواهد وي ناچار انتحار ميکند. اين واقعه براي آلمان نهايت اهميت را داشت عده کثيري متخصصين آلماني در ادارات ما کار ميکنند؛ به طوري که ميشود گفت سياست آلمان در ايران روبه غلبه دارد و بانک ملي قلب اقتصاد است ليندن بلات از راه قانوني مسترد شد با وکيل مدافعي به تهران آمد به 18 ماه حبس و 7000 ليره و 46 هزار ريال محکوم شد (63هزار تومان) دولت باز يک نفر آلماني را بهنام هرست، توسط سفارت خودمان در برلين به رياست بانک اجير کرد.» کورت لیندن بلات در جریان انتقال داراییهاي حاصل از فروش نفت از حساب دولت به حساب شخصی رضاخان نیز به دستورات دولت عمل ميکرد.در سال 1931، «چارلز. سي. هارت»، وزيرمختار آمريكا در تهران، گزارش داد كه رضاشاه شخصا بيش از يك ميليون پوند در لندن به حساب خود واريز كرده است. بر اساس تعدادي از اسناد بانكي كه پهلويها به هنگام فرار دستهجمعيشان از ايران در سال 1978 از خود باقي گذاشتند معلوم ميشود كه اظهارات نيشدار «هارت» درباره حسابهاي بانكي رضاشاه در لندن از روي حدس و گمان نبوده است. آنچه هارت نميدانست اين بود كه رضاشاه حسابهاي دلاري متعددي در لندن، ژنو و برلين دارد. اسناد باقي مانده حاكي از انحراف مسير درآمدهاي نفتي ايران به حسابهاي شخصي رضاشاه است.سرهنگ رضاقلي اميرخسروي، مديركل بانك پهلوي، در تاريخ 17 اوت 1931 طي نامهاي محرمانه به دكتر كورت ليندن بلات، رييس بانك ملي ايران نوشت: «عاليجناب، بنا به دستور اعليحضرت، خواهشمند است با ارسال دستورالعمل تلگرافي به بانك ميدلند در لندن دستور واريز 150 هزار دلار به حساب اعليحضرت نزد بانك وست مينيستر را صادر و مراتب را با تلگراف تاييد فرماييد. با احترام فراوان آقاي رييس، مديركل، سرهنگ اميرخسروي.» ليندن بلات در پاسخ نوشت: «عاليجناب، عطف به دستورالعمل شماره 5170 مورخ 17 اوت حضرتعالي، احتراما به عرض ميرساند كه روز گذشته به محض دريافت نامه شما، دستورالعمل تلگرافي براي واريز 150 هزار دلار به حساب اعليحضرت در بانك وست مينيستر با مسووليت محدود در لندن به بانك ميدلند با مسووليت محدود در لندن ارسال شد. بانك وست مينيستر دستورالعمل تلگرافي ما را دريافت كرده و شما را از رسيد پول مطلع خواهد ساخت. با احترام و سپاس فراوان عاليجناب، دكتر ليندن بلات، بانك ملي ايران.»
ابراهیم مروی - دنیای اقتصاد
پیشنهاد تاسیس بانک در کشور در دهه 1250 هجری شمسی از سوی تجاری مانند حاج محمدحسن امین الضرب اصفهانی در دوره زمامداری ناصرالدین شاه مطرح شد، ولی گوش شنوای این صحبتها نبود و این طرح ره به جایی نبرد.
درسال 1268 انگلیسیها برای بسط قدرت و تسلط بیشترشان بر سرنوشت کشور ایران اقدام به تاسیس بانک شاهنشاهی کردند. روسها نیز برای اینکه از قافله استعمار عقب نمانند یک سال بعد یعنی در سال 1269 بانک استقراضی ایران و روس را در تهران راهاندازی کردند و این دو بانک عملا مجری سیاستهاي اقتصادی انگلیس و روس در ایران بودند. در سال 1285 برای خلاصی از این وضعیت، پیشنهاد ایجاد بانک ملی داده شد.
ولی با زبانه کشیدن شعلههاي جنگ جهانی اول، به رغم اعلام بی طرفی ایران، دول متخاصم جنگ بینالملل، دامنه جدال خود را به ایران نیز کشیدند و آتش جنگ به جان مردم ما هم افتاد و به دلیل هرج و مرج ناشی از همین مساله مجددا طرح ایجاد بانک ملی به بوته فراموشی سپرده شد.
در سال 1304 اولین بانک ایرانی که البته تنها به امور ویژه نظامیها ميپرداخت افتتاح شد.این بانک، بانک قشون پهلوی نام داشت که بعدها به نام بانک سپه تغییر نام یافت.
در سال 1306 قانون تاسیس بانک ملی از سوی مجلس صادر شد و در روز سهشنبه بیست شهریور 1307 این بانک رسما کار خود را آغاز کرد.
برای ریاست بانک ملی آقای «دکتر کورت لیندن بلات (Kurt Lindenblatt)» آلمانی که پیش از این ریاست بانک اعتبارات صوفیه بلغارستان را داشت به پیشنهاد «محمد علی فرزین وزیرمختار ایران در آلمان» انتخاب شد.لیندن بلات از زمره آلمانیهاي پاک دست نبود و به پشتیبانی مرد شماره دو قدرت در آن زمان یعنی تیمورتاش وزیر دربار شروع به اختلاس از بانک کرد.لو رفتن قضیه اختلاس باعث حوادث زیادی در کشور شد؛ به نحوی که رضا شاه که به دلایل مختلف با تیمورتاش اختلاف پیدا کرده بود (به خصوص ارتباط تیمورتاش با شوروی و نگرانی رضاخان از قدرتگیری بیش از حد تیمورتاش و همین طور تلاش انگلیسیها برای حذف تیمورتاش)، او را از سمتش عزل و راهی زندان کرد و در آخر هم در سال 1312 تیمورتاش به دست پزشک احمدی در زندان قصر به قتل رسید.لیندن بلات و معاونش فوگل از کشور متواری شدند. فوگل که در بیروت به سر ميبرد وقتی مجبور به برگشتن به ایران برای محاکمه شد در بیروت خودکشی کرد، ولی بلات به ایران آورده شد و به حبس و جریمه محکوم شد. مهدی قلیخان هدایت مخبرالسلطنه نخست وزیر وقت در کتاب خاطرات و خطرات خود این واقعه را چنین شرح ميدهد:
«معلوم شد معاملاتي بدون وثيقه کافي شده و خساراتي وارد آمده است، ليندن بلات رييس بانک زياد مقيد به رعايت نظرات هيات نظارت نبوده است و شايد متکي به تيمور تاش، در هر حال اختلاساتي مسلم شد.
ليندن بلات به خيال گريز ميافتد به بهانه مرض و معالجه با اجازه مسافرت ميکند (اتو) فوگل نايب رييس چاره را در فرار ميبيند شاه شخصا به بانک رفته و طلاي وثيقه را بازديد کرده، نقصي نداشته است.فوگل مفقودالاثر ميشود، (سرتيپ) ايرم (رييس کل تشکيلات نظميه مملکتي) در گاراژها معلوم ميکند که دندانسازي به دعوتي به بغداد رفته است. تفحص ميکند هيچ جا او را در اتومبيل نمييابد، بعدها کاشف به عمل آمد که در صندوق پشت اتومبيل پنهان بوده است. به اين تدبير از سرحد ميگذرد در بغداد معطل نشده به بيروت ميرود. دولت، فوگل را از حکومت شام ميخواهد وي ناچار انتحار ميکند. اين واقعه براي آلمان نهايت اهميت را داشت عده کثيري متخصصين آلماني در ادارات ما کار ميکنند؛ به طوري که ميشود گفت سياست آلمان در ايران روبه غلبه دارد و بانک ملي قلب اقتصاد است ليندن بلات از راه قانوني مسترد شد با وکيل مدافعي به تهران آمد به 18 ماه حبس و 7000 ليره و 46 هزار ريال محکوم شد (63هزار تومان) دولت باز يک نفر آلماني را بهنام هرست، توسط سفارت خودمان در برلين به رياست بانک اجير کرد.» کورت لیندن بلات در جریان انتقال داراییهاي حاصل از فروش نفت از حساب دولت به حساب شخصی رضاخان نیز به دستورات دولت عمل ميکرد.در سال 1931، «چارلز. سي. هارت»، وزيرمختار آمريكا در تهران، گزارش داد كه رضاشاه شخصا بيش از يك ميليون پوند در لندن به حساب خود واريز كرده است. بر اساس تعدادي از اسناد بانكي كه پهلويها به هنگام فرار دستهجمعيشان از ايران در سال 1978 از خود باقي گذاشتند معلوم ميشود كه اظهارات نيشدار «هارت» درباره حسابهاي بانكي رضاشاه در لندن از روي حدس و گمان نبوده است. آنچه هارت نميدانست اين بود كه رضاشاه حسابهاي دلاري متعددي در لندن، ژنو و برلين دارد. اسناد باقي مانده حاكي از انحراف مسير درآمدهاي نفتي ايران به حسابهاي شخصي رضاشاه است.سرهنگ رضاقلي اميرخسروي، مديركل بانك پهلوي، در تاريخ 17 اوت 1931 طي نامهاي محرمانه به دكتر كورت ليندن بلات، رييس بانك ملي ايران نوشت: «عاليجناب، بنا به دستور اعليحضرت، خواهشمند است با ارسال دستورالعمل تلگرافي به بانك ميدلند در لندن دستور واريز 150 هزار دلار به حساب اعليحضرت نزد بانك وست مينيستر را صادر و مراتب را با تلگراف تاييد فرماييد. با احترام فراوان آقاي رييس، مديركل، سرهنگ اميرخسروي.» ليندن بلات در پاسخ نوشت: «عاليجناب، عطف به دستورالعمل شماره 5170 مورخ 17 اوت حضرتعالي، احتراما به عرض ميرساند كه روز گذشته به محض دريافت نامه شما، دستورالعمل تلگرافي براي واريز 150 هزار دلار به حساب اعليحضرت در بانك وست مينيستر با مسووليت محدود در لندن به بانك ميدلند با مسووليت محدود در لندن ارسال شد. بانك وست مينيستر دستورالعمل تلگرافي ما را دريافت كرده و شما را از رسيد پول مطلع خواهد ساخت. با احترام و سپاس فراوان عاليجناب، دكتر ليندن بلات، بانك ملي ايران.»
ابراهیم مروی - دنیای اقتصاد