روند آتی نرخ ارز

[مارکوپولو]

سلام به همه آقا کسی میدونه این دلار تا کجا میخواد بالا بره.؟؟؟؟؟ انگار هیچ حساب کتابی نداره. :ohmy::ohmy::ohmy::ohmy::ohmy::ohmy:

[سجاد]

سلام به همه

آقا کسی میدونه این دلار تا کجا میخواد بالا بره.؟؟؟؟؟ انگار هیچ حساب کتابی نداره. شده 1595:eek-new::eek-new::eek-new::eek-new::eek-new: تومان

سلام

*از لحاظ اقتصادی ارزش *دلار خیلی وقته که باید افزایش پیدا می کرد و نسبت برایری دلار و ریال چیزی حدود نرخ 2000 تومان هستش. اما دولت مرد های ما فکر می کردن که افزایش نرخ دلار نشانه ضعیف بودن کشور هستش.

*حالا هم با توجه به اینکه دیروز آقای اوباما قانون تحریم بانک مرکزی ایران رو امضا کرد شاهد این افزایش قیمت های اجباری هستیم.*

خدا به داد مملکت برسه*:apologetic::apologetic::apologetic:

[siavash]

آره بابا، انگار افسار پاره کرده. همینطور داره میره بالا. اصلا نمیشه هیچ حساب کتاب و برنامه ریزی کرد.
دیگه سبزی فروش محله هم قیمت سبزی رو به دلار میده:sulkiness:

[جاده ابریشم]

سلام

*از لحاظ اقتصادی ارزش *دلار خیلی وقته که باید افزایش پیدا می کرد و نسبت برایری دلار و ریال چیزی حدود نرخ 2000 تومان هستش. اما دولت مرد های ما فکر می کردن که افزایش نرخ دلار نشانه ضعیف بودن کشور هستش.

*حالا هم با توجه به اینکه دیروز آقای اوباما قانون تحریم بانک مرکزی ایران رو امضا کرد شاهد این افزایش قیمت های اجباری هستیم.*

خدا به داد مملکت برسه*:apologetic::apologetic::apologetic:

سجااااااااد یعنی تا 2000 تومن میره بالااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟

[طوطی و بازرگان]

این بالا پایین شدن قیمت دلار حسابی همه چیز رو ریخته به هم. اصلا انگار نمیشه پیش بینی کرد که تا آخر هفته چی پیش میاد

این تحلیل رو بخونید :



فضای تجارت، گیج*کننده شده است

پشت پرده گرانی ارز و عدم عرضه کالا توسط تجار و بازرگانان

[Only Registered And Activated Users Can See Links] خبرگزاری مهر در گزارشی ویژه به پشت پرده گرانی ارز و دلایل عدم عرضه کالاهای وارداتی توسط تجار و بازرگان پرداخت. امروز افرادی که اجناس خود را وارد گمرک کرده*اند، نگران نرخ ارز هستند. شرایط به گونه*ای شده است که کسی جنسی وارد گمرک نمی*کند؛ چراکه نمی*داند در روز مبادله اسناد، با چه نرخی روبرو خواهد شد.

به گزارش خبرنگار مهر، این روزها نرخ دلار و نوسانات آن، همه مردم را به کارشناسانی برای بازار ارز تبدیل کرده است، همه در هر محفلی که قرار می*گیرند، حتما صحبت از نرخ ارز و خرید و فروش در بازار را نقل محافل خود می*کنند.

کار به جایی رسیده است حتی آنها که اندک سرمایه*ای دارند نیز، رو به بازار ارز آورده*اند و هر یک تحلیلگرانی از وضعیت آینده دلار و یورو شده*اند. همه می*خواهند بدانند و تحلیل می*کنند که آیا سرمایه*گذاریشان در بازار ارز جواب خواهد داد یا خیر. بنابراین بازار شایعات نیز گرم شده است و همین شایعات، خود عاملی برای دامن زدن به مکانیزم طبیعی بازار و عرضه و تقاضا شده*اند.

عوام، کارشناسان جدید بازار ارز
حتی در محافل تخصصی نیز، نوسانات پی در پی نرخ ارز، امکان برنامه*ریزی از هر فعال اقتصادی را گرفته است، تا جایی که همه*پرسی از فعالان اقتصادی بخش*خصوصی این نتیجه را نمایان می*کند که حتی اگر قرار است نرخ ارز به میزان فزاینده*ای بالا یا پایین رود، بهتر است به یکباره این کار صورت گیرد و ثبات در هر شرایطی بر بازار حاکم شود.اما این تمام کار نیست و نوسانات نرخ ارز، تنها به همین دلنگرانی*ها و سرگردانی*ها ختم نمی*شود.

چنین فضایی همچنین وسوسه برخی سوداگران را نیز برانگیخته است و آنها که روزی واردات کالا را به دلیل مصرفی*بودن بازار ایران راهی برای به دست آوردن ثروت*های بادآورده می*دانستند و دست به قاچاق کالا می*زدند و یا حتی واردات آنها برای بازار آنقدر جذاب و برای خودشان آنقدر سودآور بود که حاضر می*شدند تعرفه*های رسمی را هم بپردازند و کالای خود را از طریق گمرکات و به صورت رسمی وارد کنند، نیز در طمع آنکه نرخ ارز و نوسانات آن در آینده*ای نزدیک، تورم شدیدی را در بازار بوجود خواهد آورد، کالای خود را در گمرکات نگاه داشته و ترخیص نمی*کنند، به گمان اینکه شاید چند ماه آینده و به خصوص در ایام پایانی سال، این تورم گریبانگیر بازار شود و آنها نیز سودهای کلانی حاصل کنند.

هم اکنون خبرها حکایت از تعلل برخی واردکنندگان از ترخیص کالاهای خود در گمرکات به بهانه گران شدن کالا و تورمی دارد که نوسانات بازار ارز، آن را دامن زده است.

هشدار نسبت به کمبود کالا در 6 ماه آینده
محمدحسین برخوردار رئیس مجمع عالی واردکنندگان با تاکید بر اینکه چنین کاری تخلف است و اگر عضوی از اعضای مجمع واردکنندگان، اقدام به چنین کاری کنند، حتما متخلف خواهند بود، به خبرنگار مهر گفت: آنهایی که عضو مجمع عالی واردکنندگان کشوری هستند بر طبق میثاق*نامه*ای عمل می*کنند که در ابتدای تشکیل این مجمع به امضای آنها رسیده است. بر این اساس تمام تلاش این است که بازار آرام نگاه داشته شود و حتی در بازاری که از لحاظ ارزی ملتهب شده است، با عرضه مناسب آرامش حاکم شود.

وی افزود: البته در این میان از یک واقعیت نیز نباید چشم*پوشی کرد. در حال حاضر تاجری که یک جنس را با دلار 1100 تومانی خریده است، کالای خود را برای فروش به بازار می*آورد، در حالی که اگر بخواهد جنس جدید بخرد، باید به سمت دلار 1400 تومانی برود، بنابراین اگر بخواهد با قیمت قبلی کالا را به فروش برساند، ضرر می*کند؛ لذا چون قیمت ارز بالا رفته است، نمی*تواند جنس را با دلار 1400 تومانی تامین کند و بنابراین، قفلی بر بازار و تامین کالاها زده می*شود.این عاقبت نابسامانی در بازار ارز است.

برخوردار گفت: بازرگانان سیاست*های خود را در اثر واکنش‎های شدید ارزی تغییر می*دهند، چراکه این درصد تغییرات، باعث می*شود که در نهایت سرمایه در گردش کاهش یابد و عرضه*ای که باید در بازار صورت گیرد، کاهش یابد و در نتیجه بعد از 6 ماه نه بازار قدرت کنترل داشته باشد و نه واردکننده توان داشته باشند که کالا وارد کند. بنابراین عواقب بازار ارز، همین الان نخواهد بود و به طور قطع در ماههای آینده بروز می*کند.



وی به ارایه راهکار به دولت پرداخت و تصریح کرد: همواره اعتقاد داشته*ایم که تغییرات ارز باید صورت گیرد، اما این تغییرات باید به صورت پلکانی بوده و حتی فاصله پله*ها نیز مناسب باشد؛ چراکه نقدینگی داخلی و تورم جهانی، هم اکنون اوضاع حساسی را بوجود آورده است.

برخوردار به یک نکته دیگر نیز اشاره کرد و آن اینکه واردکنندگان به دلیل کمبود نقدینگی واحدهای تولیدی و توزیعی، اجناس را به صورت اعتباری فروخته*اند و قرار است سه ماه آینده پول را دریافت کنند، در حالیکه با روند فعلی مشخص نیست که قیمت ارز در سه ماهه آینده چقدر افزایش یابد.

وی معتقد است که جهش ارزی، ضررهایی را برای موسسات دولتی و خصوصی و افراد به وجود می*آورد و اطمینان مردم را نیز سلب می*کند. ضمن اینکه این تغییرات یکجانبه دولت در ارز، باعث کاهش سرمایه در گردش افراد می*شود و بسیاری از بنگاهها را با رکود و ورشکستگی مواجه می*کند.

در این میان صادرکنندگان نیز علیرغم اینکه با نرخ بالای ارز، صادرات پرسودتری خواهند داشت، اما با نوسانات شدید نرخ ارز مخالف هستند.

فضای تجارت، گیج*کننده شده است
احمد پورفلاح نیز در این رابطه به خبرنگار مهر گفت: در بخش صادرات همه آرزوی ما این بود که در هر سال، حداقل 5 درصد نرخ ارز تغییر کند چرا که معتقد بودیم که اگر این تغییر نرخ بوجود آید، صادرکنندگان کشور می*توانند در فضای رقابتی صادرات موفقی داشته باشند، اما انتظار نداشتیم که به صورت یکباره و ظرف دو تا سه ماه، 40 درصد نرخ ارز تغییر کرده و همه فضای اقتصاد را متلاطم کند.

عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران افزود: در شرایطی که امکان بازکردن ال سی از کشورهای صنعتی وجود ندارد، مشکل ارز بروز کرده که البته این خود یک شانس بوده است؛ چراکه اگر غیر از این بود و تجار به راحتی می*توانستند گشایش اعتبار کرده و جنس وارد کنند، به طور قطع به وضعیت واحدهای مولد کشور صدمه وارد می*شد.

وی با اشاره به نوسانات نرخ ارز گفت: هم اکنون این نوسانات گیجی بسیاری بر بازار حاکم کرده است؛ به نحوی که حتی برای یک هفته نیز نمی*توان برنامه*ریزی کرد . امروز افرادی که اجناس خود را وارد گمرک کرده*اند، نگران نرخ ارز هستند. شرایط به گونه*ای شده است که کسی جنسی وارد گمرک نمی*کند؛ چراکه نمی*داند در روز مبادله اسناد، با چه نرخی روبرو خواهد شد.

پورفلاح اظهار داشت: به دلیل عدم امکان برنامه*ریزی حتی به صورت حداقلی در بازار ارز، عرضه*کنندگان کالاهایی که تا دیروز نمایندگی برندهای خارجی بودند و برای فروش کالای خود در ایران تبلیغات صورت می*دادند، امروز به تقاضای تولیدکنندگان برای دریافت کالا، "نه" می*گویند؛ چراکه از بازار این پیام را دریافت کرده*اند که می*توانند در ماههای آینده، کالای خود را گرانتر بفروشند و این عدم اعتماد، بار سنگینی به صنعت و اقتصاد تحمیل می*کند.

به اعتقاد وی، امروز باید بحث یکسان*سازی نرخ ارز عملی شود؛ در غیر این صورت باید منتظر کاهش تولید ناخالص داخلی بود و سرمایه*گذاری را فراموش کرد. جذب سرمایه از کشورهای خارجی نیز در این شرایط متلاطم است، چراکه نمی*دانند ارز با چه نرخی باید وارد سرمایه*گذاری شود و نگرانی*ها شدت می*یابد.

نوسانات ارز، قدرت برنامه*ریزی را سلب کرده است
فاطمه مقیمی عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران در گفتگو با خبرنگار مهر در این رابطه گفت: یک روزی بود که ما درخواست رسیدن ارز به نرخ واقعی را داشتیم و درخواست می*کردیم که ارز به ارزش واقعی* در دنیا معامله *شود، اما هم اکنون برای صادرکنندگان و واردکنندگان، بازار فعلی ارز نمی*تواند قابل استناد باشد و بر مبنای آن، تجارت ادامه*دار داشته باشند.

وی اظهار داشت: افرادی که واردات انجام داده و کالا را در گمرکات نگاه داشته*اند، به این تفکر هستند که ممکن است قیمت کالا بالا رود و آنها بتوانند سود بیشتری داشته باشند، ضمن اینکه البته باید به آنها حق داد؛ چراکه نمی*توانند کالای خود را با دلار 1100 تومانی بفروشند و در عوض در خرید بعدی خود دلار 1400 تومانی بپردازند.

به گفته مقیمی، کار تولیدی را می*توان تنها در یک اقتصاد سالم انجام داد و فراهم سازی یک اقتصاد سالم نیز کار دولت است. می تواند تعریف کند که من که کار تولیدی انجام می دهم آیا می توانم در گردش کار تداوم داشته باشم، این مسئولیت دولت است.

به اعتقاد مقیمی، صحبت*های رئیس*کل بانک مرکزی مبنی بر اینکه در هر سوپرمارکت سکه می*فروشیم، خود عاملی شده است که مردم تحریک به خرید سکه شوند؛ در حالیکه دلیلی ندارد که سرمایه*های مولد به سمت خانه*ها برود و بعد هم به بهانه ارز و سایر نوسانات در بازار، همچون سیلی ویرانگر روانه بازار شود.


همچنین ابوالحسن خلیلی، عضو دیگر هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران نیز در این رابطه به خبرنگار مهر گفت: هرچند که دولت تلاش کرده تا برای واردات کالاهای اساسی، ارز مصوب را در اختیار واردکنندگان قرار دهد؛ ولی یک اتفاق دیگری که رخ داده این است که با بحران بانکی و سیاست*های انقباضی دولت، استفاده از ارزهای مصوب، کار خیلی سختی است و عموما گشایش اعتبارها به سمت نقدی شدن رفته است.

وی اظهار داشت: وقتی کالایی از خارج کشور به سمت ایران بارگیری می*شود، فروشندگان آن کالاها مطالبه ارز کالای خود را دارند و تا ارز خود را دریافت نکنند، اجازه بارگیری کشتی را نمی*دهند؛ چه بسا در این رویداد، امکان استفاده از ارز دولتی برای چند روز بوجود نیاید و بر این اساس، واردکنندگان برای فرار از دموراژ کالا، ارز خارج از سیستم دولتی را مورد استفاده قرار می*دهند که گران تر است و این امر واردات را گران می*کند.

خلیلی در مورد واردکنندگانی که هم اکنون از ترخیص کالای خود در گمرکات جلوگیری می*کنند گفت: مسبب این امر، نوسانات شدید نرخ ارز است.

وی اظهار داشت: یکی از چالش هایی که در آینده با آن مواجه خواهیم بود، عدم تعادل بین قیمت*های دستوری کالا و قیمت واقعی تمام شده کالا است که اگر دولت برای آن چاره*اندیشی نکند، عدم رغبت به واردات مواد اولیه و کالاهای مورد نیاز کشور که به صورت مستقیم در صنعت استفاده می*شود، کمبود کالا را نیز به دنبال خواهد داشت.

[تاجر ایرانی]

سلام

*از لحاظ اقتصادی ارزش *دلار خیلی وقته که باید افزایش پیدا می کرد و نسبت برایری دلار و ریال چیزی حدود نرخ 2000 تومان هستش. اما دولت مرد های ما فکر می کردن که افزایش نرخ دلار نشانه ضعیف بودن کشور هستش.

*حالا هم با توجه به اینکه دیروز آقای اوباما قانون تحریم بانک مرکزی ایران رو امضا کرد شاهد این افزایش قیمت های اجباری هستیم.*

خدا به داد مملکت برسه*:apologetic::apologetic::apologetic:
بر اساس تئوری ppp نرخ واقعی دلار در حال حاضر بین 2300 تا 2500 تومان هست.
اما مسئله اینجاست که اط یک طرف هدفمندی یارانه ها و از طرف دیگر این افزایش سریع باعث وقوع شرایط تورمی میشه. و از آنجایی که بسیاری از مواد اولیه در ایران وارداتی هستند، هزینه تولید به شدت افزایش پیدا میکنه این یعنی:

رکود تورمی

واقعیت اینه که الان نمیشه به رشد قدرتمند بخش تولیدی در اثر کاهش قیمت ریال خوش بین بود. چرا که اساسا بخش تولیدی از ظرفیت ها و امکانات لازم برای افزایش تولید برخوردار نیست. عدم سرمایه گذاری در این بخش باعث میشه که قدرت رقابتی حتی با دلار 1500 تومانی در برابر کشورها وجود نداشته باشه.

در مجموع اثرات این افزایش برای اقتصاد بی ثباتی در پی داره و میشه این برداشت ها را داشت:

1. افزایش تورم وارداتی و رشد قیمت ها در حداقل شصت درصد از کالاهای مصرفی
2. کاهش تمایل مصرف کنندگان به خرید و در نتیجه ضعف شاخص های مصرفی و کاهش رشد اقتصادی در میان مدت
3. افزایش هزینه های تولید ولی بهبود صادرات در میان مدت
4. بی ثباتی در بخش حقیقی اقتصاد
5. خروج اندک سرمایه های باقیمانده در بخش تولیدی و ورود آنها به بخش سفته بازی و دلالی در بازار ارز به امید کسب سود از نوسانات این بازار

به همین دلیل احتمال شکل گیری رکود تورمی در ایران وجود داره. البته این یک سناریو هست که احتمال وقوع داره. ولی اگر این دوره رو پشت سر بزاریم در بلند مدت، در صورتی که صنایع و بنگاه های اقتصادی تجهیز بشن، میشه انتظار رشد اقتصاد را در اثر بهبود صادرات داشت. البته برای بلند مدت.
خلاصه اینکه جدای از اینکه بخوایم کسی رو به خرید دلار ترغیب کنیم به نظرم بهتره نگران آینده اقتصاد این کشور که چرخ صنعتش کلا پکیده باشیم.

[سجاد]

سجااااااااد یعنی تا 2000 تومن میره بالااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟


بر اساس تئوری ppp نرخ واقعی دلار در حال حاضر بین 2300 تا 2500 تومان هست.
اما مسئله اینجاست که اط یک طرف هدفمندی یارانه ها و از طرف دیگر این افزایش سریع باعث وقوع شرایط تورمی میشه. و از آنجایی که بسیاری از مواد اولیه در ایران وارداتی هستند، هزینه تولید به شدت افزایش پیدا میکنه این یعنی:

رکود تورمی

واقعیت اینه که الان نمیشه به رشد قدرتمند بخش تولیدی در اثر کاهش قیمت ریال خوش بین بود. چرا که اساسا بخش تولیدی از ظرفیت ها و امکانات لازم برای افزایش تولید برخوردار نیست. عدم سرمایه گذاری در این بخش باعث میشه که قدرت رقابتی حتی با دلار 1500 تومانی در برابر کشورها وجود نداشته باشه.

در مجموع اثرات این افزایش برای اقتصاد بی ثباتی در پی داره و میشه این برداشت ها را داشت:

1. افزایش تورم وارداتی و رشد قیمت ها در حداقل شصت درصد از کالاهای مصرفی
2. کاهش تمایل مصرف کنندگان به خرید و در نتیجه ضعف شاخص های مصرفی و کاهش رشد اقتصادی در میان مدت
3. افزایش هزینه های تولید ولی بهبود صادرات در میان مدت
4. بی ثباتی در بخش حقیقی اقتصاد
5. خروج اندک سرمایه های باقیمانده در بخش تولیدی و ورود آنها به بخش سفته بازی و دلالی در بازار ارز به امید کسب سود از نوسانات این بازار

به همین دلیل احتمال شکل گیری رکود تورمی در ایران وجود داره. البته این یک سناریو هست که احتمال وقوع داره. ولی اگر این دوره رو پشت سر بزاریم در بلند مدت، در صورتی که صنایع و بنگاه های اقتصادی تجهیز بشن، میشه انتظار رشد اقتصاد را در اثر بهبود صادرات داشت. البته برای بلند مدت.
خلاصه اینکه جدای از اینکه بخوایم کسی رو به خرید دلار ترغیب کنیم به نظرم بهتره نگران آینده اقتصاد این کشور که چرخ صنعتش کلا پکیده باشیم.

مارکوپولو*

با توضیحاتی که تاجر ایرانی عزیز داد و من هم با اون موافق هستم 2000 تومان دور از ذهن نیست.*

افزایش قیمت دلار باعث بهبود صادرات می شه در صورتی که تولید کننده هم به بهانه افزایش قیمت دلار محصولش رو گرون نکنه. اتفاقا یکی از دوستان سفارشی از روسیه گرفته بود و با کارخانه ایرانی هم صحبت کرده بود که خرید رو انجام بدهند. همین که قرار شد پول رو هفته گذشته بریزن فروشنده گفت که دلار گرون شده و من هم قیمت رو می خواهم ببرم بالا و جنس رو نفروخت.*

حالا با این مثال شما ببین که با افزایش قیمت دلار واردات که بسیار گران خواهد بود و از این طرف هم صادرات با این مشکل روبرو خواهد شد و چیزی از اقتصاد این مملکت نخواهد ماند.

خدا بداد این مملکت برسه

[siavash]

بر اساس تئوری ppp نرخ واقعی دلار در حال حاضر بین 2300 تا 2500 تومان هست.
اما مسئله اینجاست که اط یک طرف هدفمندی یارانه ها و از طرف دیگر این افزایش سریع باعث وقوع شرایط تورمی میشه. و از آنجایی که بسیاری از مواد اولیه در ایران وارداتی هستند، هزینه تولید به شدت افزایش پیدا میکنه این یعنی:

رکود تورمی

واقعیت اینه که الان نمیشه به رشد قدرتمند بخش تولیدی در اثر کاهش قیمت ریال خوش بین بود. چرا که اساسا بخش تولیدی از ظرفیت ها و امکانات لازم برای افزایش تولید برخوردار نیست. عدم سرمایه گذاری در این بخش باعث میشه که قدرت رقابتی حتی با دلار 1500 تومانی در برابر کشورها وجود نداشته باشه.

در مجموع اثرات این افزایش برای اقتصاد بی ثباتی در پی داره و میشه این برداشت ها را داشت:

1. افزایش تورم وارداتی و رشد قیمت ها در حداقل شصت درصد از کالاهای مصرفی
2. کاهش تمایل مصرف کنندگان به خرید و در نتیجه ضعف شاخص های مصرفی و کاهش رشد اقتصادی در میان مدت
3. افزایش هزینه های تولید ولی بهبود صادرات در میان مدت
4. بی ثباتی در بخش حقیقی اقتصاد
5. خروج اندک سرمایه های باقیمانده در بخش تولیدی و ورود آنها به بخش سفته بازی و دلالی در بازار ارز به امید کسب سود از نوسانات این بازار

به همین دلیل احتمال شکل گیری رکود تورمی در ایران وجود داره. البته این یک سناریو هست که احتمال وقوع داره. ولی اگر این دوره رو پشت سر بزاریم در بلند مدت، در صورتی که صنایع و بنگاه های اقتصادی تجهیز بشن، میشه انتظار رشد اقتصاد را در اثر بهبود صادرات داشت. البته برای بلند مدت.
خلاصه اینکه جدای از اینکه بخوایم کسی رو به خرید دلار ترغیب کنیم به نظرم بهتره نگران آینده اقتصاد این کشور که چرخ صنعتش کلا پکیده باشیم.

مطلبت رو خوندم تاجر ایرانی. کمی تخصصی نوشتی و من با چند تا از اصطلاحات و واژه هایی که بکار بردی اصلا آشنا نبودم. ولی خیلی جالب بود. ممنون

ppp یعنی چی؟ و چطور از ppp اون نرج در میاد؟:numbness:

[تاجر ایرانی]

الان یکی از دلایلی که باعث تقویت دلار شده اینه که دلار الان تبدیل به یه دارایی برای حفظ ارزش دارایی های مردم شده. همه مردم دارن به سمت این بازار حجوم میارن و این باعث میشه بانک مرکزی اگر هم قصد کاهش ارزش دلار رو داشته باشه نتونه موفق بشه.
سال 86 بازار مسکن بود، سال 89 و 90 طلا بود و الان احتمالا دلار. طلا نزدیک به 200 درصد رشد کرده حالا شما حساب کنین دلار اگه بخواد دو برابر بشه قیمتش به راحتی به بالای 2 هزار دلار میرسه.

از طرف دیگه مثل اینکه خود بانک مرکزی هم بدش نمیاد دلار گرون شه. حالا یا بدش نمیاد یا نمیتونه کاری بکنه. از طرفی خیلی ها هم بر این عقیدن که دولت داره از این شرایط استفاده میکنه تا کسری بودجه اش رو جبران کنه. افزایش قیمت دلار درآمدهای سرشاری رو نصیب دولت میکنه. این قابل انکار نیست.

از طرف دیگه هیچ کس هم قصد نداره موجودی صندوق ذخیره ارزی رو اعلام کنه. همش میگن صندوق سرشار از دلارهاییه که از درآمد نفت نصیب شده ولی نمیگن چقدره. معلوم نیست اصلا چیزی باقی مونده یا باز هم داره خالی بندی میشه. الله و اعلم

[تاجر ایرانی]

مطلبت رو خوندم تاجر ایرانی. کمی تخصصی نوشتی و من با چند تا از اصطلاحات و واژه هایی که بکار بردی اصلا آشنا نبودم. ولی خیلی جالب بود. ممنون

ppp یعنی چی؟ و چطور از ppp اون نرج در میاد؟:numbness:

بحثش چندان پیچیده نیست. یک تئوری برای تعیین نرخ مبادله ارز هست که میگه ارزش پول رایج هر کشور بر اساس برابری قدرت خرید توی اون کشور تعیین میشه. این رو اصطلاحا PPP میگن. پی پی پی مخفف عبارت Power Purchase Parity هست. این رو با یه مثال براتون روشن میکنم

نظریه برابری قدرت خرید میگه که قیمت کالاها به طور کلی (یعنی تورم عمومی) توی یه کشور باید برابر باشه با قیمت کالا توی یک کشور دیگه. برای برقرار شدن تعادل قیمت های عمومی کشورها بین هم، نرخ برابری این دو ارز باید اونقدر جا به جا بشه تا قیمت یک کالا توی دو کشور یکسان بشه.
در واقع بر اساس این تئوری نرخ مبادله ارز بین دو تا کشور نسبتی از سط عمومی قیمت ها ( تورم) در اون 2 تا کشور هست.
مثلا فرض کنید قیمت پرتقال در ایران 3000 تومان باشه و در آمریکا سه دلار
خوب بر این اساس اگر نرخ دلار به ریال باشه 1300 تومن، قیمت پرتقال توی آمریکا به پول ایران هست 3900 تومان. درسته؟

در این شرایط صادرات پرتقال به آمریکا از ایران در دستور کار صادر کننده ها قرار میگیره. این روند تا زمانی ادامه پیدا میکنه که قیمت دلار به ریال کاهش پیدا کنه. البته توی این تئوری سایر مسایل رو صرف نظر کردیم. مثل هزینه های حمل و نقل و .... این روند تا زمانی که قیمت پرتقال در هر دو کشور یکسان بشه ادامه پیدا میکنه.

خوب راه کار چیه؟
راه کار اینه که نرخ برابری دلار به ریال باید تغییر کنه. اگر دلار به ریال بشه 1000 تومن قیمت پرتقال تو آمریکا میشه 3 هزار تومن.

در نتیجه میگیم قیمت واقعی دلار به ریال در مورد پرتقال به تنهایی باید 1000 تومان باشه. در واقع نرخ تعادلی دلار به ریال 1000 تومان هست.


حالا شما این رو برای کل کالاها و خدمات بین دو تا کشور مد نظر داشته باشید: اگر تورم عمومی تو ایران 15 درصد و در آمریکا 5 درصد باشه اونوقت قیمت دلار به ریال باید 3000 تومان باشه. اینطوری جریان صادرات از آمریکا به ایران اونقدر ادامه پیدا میکنه و در واقع اینقدر سطح تورم به دلیل تقاضا برای صادرات کالاهای آمریکایی بالا میره که تورم تو آمریکا میره بالا و دلار به ریال هم آروم اروم قیمت خودشو به سمت ارقام پایین تر تعدیل میکنه

یعنی اگر تورم تو آمریکا 5 درصد باشه به فرض ثابت موندن تورم تو ایران روی 15 درصد» نرخ دلار به ریال 3000 تومن
اگر تورم تو آمریکا بشه 10 درصد به فرض ثابت موندن تورم تو ایران روی 15 درصد......... نرخ دلار به ریال 1500 تومن
اکر نرخ تورم تو آمریکا بشه 15 درصد به فرض ثابت موندن تورم توی ایران روی 15 درصد..... نرخ برابری دلار به ریال 1000 تومن

متوجه شدید؟


حالا الان تورم تو ایران رو خوشبینانه بگیرید 20 درصد. تورم تو آمریکا رو هم بگیرید 5 درصد: در نتیجه نرخ برابری دلار به ریال باید یه چیزی حدود 4000 هزار تومان باشه.

ما تخفیف دادیم گفتیم بین 2300 تا 2500 چون عوامل دیگه ای هم در این تئوری دخیله که صرف نظر کردیم ازش.

[siavash]

wow
پس با این حساب دلار حالا حالا ها جای رشد داره و باید منتظر باشیم تا رشد بیشتر این جوان رعنا رو تماشا کنیم.
ولی این رشد دلار برای کشور ما که صادراتش میلنگه و از طرف دیگه هم تحریمها دارن فشار میارن نباید جالب باشه.
ممنون از مطلبت و توضیحاتت...جالب و آموزنده بود

[Fobiran]

1680

[Fobiran]

اسب سرکش دلار و سوارکاران ناکام/ تعویض معاون ارزی هم افاقه نکرد
خبرگزاری فارس: افزایش روزانه و ساعتی قیمت دلار در هفته*های اخیر نشان داده که این ایام بازار ارز رنگ و بوی سیاست*های مدیریتی را به خود ندیده و حتی تغییر معاون ارزی بانک مرکزی هم تأثیری بر این آشفته بازار نداشته است.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
به گزارش خبرنگار اقتصادی باشگاه خبری فارس «توانا» ماجرای بازار ارز و سکه دیگر نقل محافل مختلف شده و شاید به این خاطر بوده که تب و تاب خرید ارز و سکه در فواصل زمانی مختلف افزایش چشم*گیری می یابد.

دلایل مختلفی است که باعث می*شود مردم سرمایه*های خود را به سمت این بازارها ببرند البته هدف این افراد مشترک است از آنجایی که تمام خریداران ارز و سکه در ماه های اخیر تنها و تنها با هدف کسب سود روانی این بخش شده*اند و می*شوند.

به عقیده برخی کارشناسان، "کاهش دستوری نرخ سود بانکی" مهم*ترین عاملی است که باعث شده سال 90 از آغاز تا کنون شاهد ثبت اتفاقات و نوسانات شدید ارزی و طلایی باشد.

به اعتقاد اکثر کارشناسان اقتصادی و فعالان بازار، سیاست شورای پول و اعتبار مبنی بر کاهش نرخ سود سپرده*های بانکی دلیل اصلی افزایش تقاضا برای خرید ارز و سکه تلقی می*شود.

ابلاغ و اجرای بسته سیاستی-نظارتی سال جاری از همان ابتدا واکنش بازار و سپرده*گذاران را به همراه داشت؛ زمانی که نرخ*ها در سال جاری کاهش پیدا کرد سپرده*گذاران عزم خود را جزم کردند تا اعتراض خود را به این رویه اعلام کنند.

این اعتراض البته این بار بر خلاف اعتراض*های قبلی با سر و صدا و اقدامات فیزیکی همراه نبود بلکه مشتریان بانک*ها زمانی که دیدند قرار نیست تجدید نظری در سیاست*گذاری*های پولی و بانکی اعمال شود تصمیم گرفتند سرمایه*های خود را از بانک*ها بیرون بکشند و در بازاری به کار گیرند که سود بیشتری در قیاس با سیستم بانکی به آنها پرداخت کند.

همین امر هم باعث شد تا تقاضا برای خرید سکه و ارز افزایش یابد و از آنجایی که عرضه با تقاضای بازار همخوانی نداشت و ندارد از ابتدای سال تا کنون بازار هر روز التهابات جدیدی را تجربه کرده است.

نکته قابل تأمل اما در اتفاقاتی که طی 10 ماه گذشته به وفور شاهد آن بودیم و احتمالاً هم خواهیم بود این است که چرا سیاست گذار پولی تصمیم واحدی برای کنترل و مدیریت بازار ارز اتخاذ نمی*کند.

محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی در این ماه*ها یک بار دیگر معاون ارزی خود را نیز تغییر داد اما معاون جدید هم کاری را از پیش نبرده و نتوانسته اسب سرکش بازار ارز را مهار کند.

ثبت رکوردهای تاریخی در بازار ارز البته این بار صدای رئیس جمهور را هم درآورد تا آنجا که احمدی*نژاد در مراسم اولین سالگرد اجرای قانون هدفمندی یارانه*ها بخشی از محور سخنان خود را به بازار ارز اختصاص داد.

اما از صحبت*های رئیس جمهور آنطور بر آمد که دیگر این بار بازار آرام خواهد شد ولی با وجود اینکه وزیر اقتصاد از برنامه دولت برای مدیریت بازار ارز توسط بانک مرکزی خبر داده و همچنین شورای پول و اعتبار نیز یک بار دیگر سیاست یکسان سازی نرخ ارز را به مرجع سیاست*گذرا پول و ارز یادآوری کرده بود هنوز نرخ ارز در بازار می*تازد.

داستان دست*های پشت پرده نیز در این بازار هم تکرار شده و می*شود که البته این مسأله مورد اذعان آقایان مسئول قرار دارد اما نگاهی به بازار ارز و قیمت های نجومی نشان می*دهد که کماکان اوضاع از دید مسئولان ارزی کشور آرام است و هیچ اشکالی ندارد.

چراکه اگر مدیران مربوطه احساس خطر می*کردند و یا حتی ذره*ای به هشدارهای اقتصاددانان و مسئولان اقتصادی توجهی داشتند هم اکنون بازار ناآرام*تر از قبل نمی*شد و صراف*ها دلارها را دپو نمی*کردند تا نرخ دلار به 1640 تومان و شاید هم بالاتر از آن برسد.

[Fobiran]

داد مسئولان تجارت از بي*ثباتي نرخ ارز:
نگران صادرات هستيم [Only Registered And Activated Users Can See Links] [Only Registered And Activated Users Can See Links] مسئولان بخش تجارت غيرنفتي كشور طي روزهاي اخير مرتبا هشدار مي*دهند كه چندگانگي نرخ ارز موجب نگراني در صادرات كشور شده است.

به گزارش خبرنگار بازرگاني خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، چندگانگي نرخ ارز در روزهاي اخير آن*قدر نگراني در مورد صادرات به وجود آورده كه حتي مقامات دولتي كشور هم از اين موضوع گلايه كرده*اند.

پس از صحبت*هاي وزير صنعت، معدن و تجارت و درخواست او مبني بر تك نرخي شدن ارز، اين بار معاون او و رييس سازمان توسعه تجارت از چندگانگي نرخ ارز انتقاد كرده است. علاوه بر اين دو، معاون كمك*هاي تجاري سازمان توسعه تجارت ايران نيز هشدار داده است كه اين چندگانگي نرخ ارز مشكلاتي را در آينده صادرات ايران به وجود خواهد آورد.

معاون كمك*هاي تجاري سازمان توسعه* تجارت ايران در اين مورد به ايسنا گفت: ثبات در تك* نرخي*شدن ارز لازمه* افزايش صادرات غيرنفتي است.

كيومرث فتح*الله كرمانشاهي ادامه داد: همواره نرخ ارز يكي از مولفه*هاي تعيين*كننده* در مباحث اقتصادي، تجاري و توسعه* صادرات غيرنفتي بوده است. در سال جاري علي*رغم اين*كه در كوتاه*مدت نرخ ارز به نفع صادرات افزايش يافت، اما چند*گانگي نرخ ارز و نوسانات آن همواره موجب نگراني بخش صادرات كشور است، تا جايي كه آينده* صادرات غيرنفتي را با مشكلاتي مواجه كرده و موجب نگراني*هاي روز*افزون براي صادر*كنندگان شده است.

وي خواسته سازمان توسعه* تجارت ايران از سيستم بانكي كشور را ثبات و تك*نرخي شدن ارز عنوان كرد كه به گفته او، تحقق اين خواسته مي*تواند موجب افزايش صادرات غيرنفتي شود.

كرمانشاهي تصريح كرد: با توجه به اين موضوع كه عقبه صادرات توليد است، براي روي ريل*افتادن صادرات غيرنفتي و افزايش آن بايد مشكلات توليد به حداقل ممكن كاهش يابد تا قيمت تمام*شده* كه از ديگر مولفه*هاي مهم صادرات غيرنفتي است، رقابتي*شده و صادر*كنندگان ما بتوانند بازار*هاي هدف صادراتي را كه به سختي تسخير كرده*اند، حفظ كنند.

وي متذكر شد: فارغ از نياز بازار داخلي، با توليد صادرات*محور *بايد به نحوي عمل كرد كه ضمن ورود به بازار*هاي جهاني نياز داخل كشور نيز تامين شود.

معاون سازمان توسعه تجارت ايران تخصيص درصدي از توليد به همه توليد*كنندگان براي صادرات فارغ از نياز بازار داخل را راهكار مناسبي دانست و افزود: تامين مواد اوليه* صنايع پايين*دستي به توليد*كنندگان و واحد*هاي بزرگ صنعتي ضمن اشتغال در داخل كشور صادرات با ارز افزوده بالاتري را به ارمغان مي*آورد.

كرمانشاهي يكي*ديگر از مولفه*هاي تعيين*كننده در بازار*هاي هدف را كيفيت كالا و توجه به دانش و فناوري بالا در توليد كالا و خدمات صادراتي عنوان كرد و يادآور شد: بايد به نياز بازار*هاي هدف كه روي*آوردن به مصرف كالا و خدمات با فناوري بالاست، توجه بيشتري شود. بنابراين وظيفه همه دستگاه*ها از جمله بخش خصوصي، دولتي و تعاوني است كه با هماهنگي بيشتر درصدد تحقق اين موضوع باشند.

* بررسي سياست*هاي ارزي بر صادرات

در همين مورد رييس سازمان توسعه تجارت ايران نيز خبر داده كه تاثير سياست*هاي ارزي بانك مركزي بررسي و به بانك مركزي اعلام مي*شود.

امروز در خبري كه شبکه اطلاع رساني توليد و تجارت به نقل از رييس سازمان توسعه تجارت ايران منتشر كرده اعلام شده كه به*زودي آثار سياست*هاي اخير بانک مرکزي در مورد نرخ ارز بر روي توليد ملي و صادرات توسط کارشناسان اين سازمان بررسي و سپس به بانك مركزي اعلام مي*شود.

حميد صافدل در مورد سياست سازمان توسعه تجارت ايران درباره نرخ ارز نيز گفت: هر روشي که موجب رونق توليد ملي و چابک سازي تجارت شود مورد تاييد ما بوده و از آن حمايت خواهيم کرد.

معاون وزير صنعت، معدن و تجارت يکي از اين روش*ها براي محدود کردن واردات کالاهاي لوکس را تغييرات تعرفه*اي دانست و افزود: وزارت صنعت، معدن و تجارت با دو سياست تغييرات تعرفه*اي و تغيير روش اختصاص ارز در مورد کالاهاي غيرضرور، روش ورود آن*ها را تغيير مي*دهد. از سوي ديگر فهرست اقلام کالاي لوکس تهيه و به دستگاه*هاي مختلف اعلام شده تا با طي مراحل فرآيندهاي کارشناسي و اظهارنظر بخش*هاي مختلف اجرا شود. فهرست کالاهاي تهيه شده هم*اکنون در مجمع عالي واردکنندگان مورد بررسي قرار گرفته تا توافقات لازم در مورد کالاهاي لوکس صورت گيرد.

چند روز قبل وزير صنعت، معدن و تجارت نيز در حاشيه همايش سراسري بررسي روند اجراي مصوبات اخير دولت در عرصه مبارزه با قاچاق کالا و ارز براي چندمين بار بر تك نرخي شدن ارز تاكيد كرد.

غضنفري با اشاره به جريان تك نرخي شدن ارز از بانک مرکزي خواست تا با اعمال روش*هاي کنترل ارز سياست تک نرخي را هرچه سريعتر اعمال کند.

اين عضو شوراي پول و اعتبار موضوع ارز و كنترل آن را موضوعي تخصصي دانست و افزود: بانک مرکزي در تلاش است سياست تک نرخي را در بازار ارز اعمال کند اما قيمت*گذاري و روش کار تخصصي است که توسط بانک مرکزي بايد تعيين شود.

اين سخنان مقامات دولتي نشان مي*دهد كه روند حال حاضر نرخ ارز كشور حتي به نفع صادرات كشور نيز نيست. اين موضوع را پيش از اين اسدالله عسگراولادي، پيشكسوت صادرات كشور اين گونه بيان كرده بود: اين نوسان نرخ دلار باعث مي*شود كه پس از بازگشت به حالت عادي صادرات كشور لطمه ببيند. همچنين آن بخش از صادرات كشور كه مواد اوليه خود را از طريق واردات تامين مي*كنند نيز دچار مشكلاتي خواهند شد.

[صادق]

با سلام
درمجموعه مطالبی که اینجا مطالعه کردم و همچنین دریای مطالبی که این روزها از مردم عادی بدون تخصص گرفته تا کارشناسان خبره اقتصادی می گویند و می نویسند این را درک کردم که تقاضا می کنم اگر اشتباه است توسط دوستان اصلاح شود:
((دخالت سیاست در اقتصاد به حدی زیاد شده که امکان پیش بینی*های منطقی اقتصادی از همگان سلب شده!))
این دخالت* شامل تصمیم گیری*های ناگهانی و گاهی نابخردانه داخلی و پیامدهای تحریم*ها از یک طرف و دخالت آگاهانه عواملی که از وضعیت ناپایدار اقتصادی سود می*برند از طرف دیگر اعمال می*شود.

[بازرگان ایرانی]

با سلام
درمجموعه مطالبی که اینجا مطالعه کردم و همچنین دریای مطالبی که این روزها از مردم عادی بدون تخصص گرفته تا کارشناسان خبره اقتصادی می گویند و می نویسند این را درک کردم که تقاضا می کنم اگر اشتباه است توسط دوستان اصلاح شود:
((دخالت سیاست در اقتصاد به حدی زیاد شده که امکان پیش بینی*های منطقی اقتصادی از همگان سلب شده!))
این دخالت* شامل تصمیم گیری*های ناگهانی و گاهی نابخردانه داخلی و پیامدهای تحریم*ها از یک طرف و دخالت آگاهانه عواملی که از وضعیت ناپایدار اقتصادی سود می*برند از طرف دیگر اعمال می*شود.

با شما کاملا موافق آقا صادق

تا اونجا که من می دونم و دیدم در کشورهای پیشرفته بانک مرکزی کاملا مستقل و بدور از جریانات سیاسی عمل می کنه. یادم میاد زمان ریاست جمهوری بوش بود و رئیس بانک مرکزی آمریکا اقای برنانکه بود. تو جلسه ای نشسته بودند و اقای برنانکه می گفت برای نجات از بحران اقتصادی باید این راه ها رو برویم و بعد از پایان صحبت های او، بوش تنها چیزی که گفت این بود که ما تمامی پیشنهادات آقای برنانکه رو اجرا خواهیم کرد. الان هم که هنوز برنانکه رئیس بانک مرکزیه و رئیس جمهور هم عوض شده.

حالا مقایسه کنین با کشور خودمون. ماشاالله هر کدوم از این اقایون خودش یه رئیس بانک مرکزیه.

*یکی دیگه از معضلات اوضاع نابسامان اقتصادی اینه که قبول نمی کنن ایراد از خودمونه و تا زمانی که این طرز فکر وجود داشته باشه تغییری هم ایجاد نمیشه.چند روز پیش که قیمت دلار به 1800 تومان رسید این اقای بهمنی اومد گفت تمام اینایی که میرن دلار می خرن پیاده نظام امریکا هستن و اونا می خوان ما رو ضعیف کنن. آخه اقای مثلا دکتر این چه حرفیه که شما می زنی. پیاده نظام کیه. شما بیا بشین ببین راه نجات چیه.اول که اومد گفت بانک مرکزی رو تحریم نمی کنن. بعد گفت حالا که تحریم کردن دنیا بهشون می خنده. بعد که دلار شد 1800 مردم خودشه رو متهم کرد که پیاده نظام آمریکان.

عجباااااااااااااااااااااا اااا*:culpability:

[صادق]

با سلام
با توجه به*این*که در این سایت جدیدهستم ممکن است در محل درج مطالب اشتباه کنم که خواهشمندم دوستان تذکر بدهند
این مطلب از سایت ((راهکار مدیریت)) ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) ارسال شده که بد ندیدم اینجا هم نوشته شود. فکر می کنم به نوعی به این بحث هم ربط پیدا کند:

يكي بود يكي نبود. يك كشور كوچكي بود. اين كشور يك جزيره كوچك بود. كل پول موجود در اين جزيره 2 دلار بود؛ 2 سكه 1 دلاري كه بين مردم در جريان بود. جمعيت اين كشور 3 نفر بود. تام مالك زمين جزيره بود. جان و ژاك هر كدام يك سكه 1 دلاري داشتند.



- جان زمين را از تام به قيمت 1 دلار خريد. حالا تام و ژاك هر كدام 1 دلار داشتند و جان مالك زمين بود كه 1 دلار ارزش داشت. دارايي خالص كشور 3 دلار شد.



- ژاك فكر كرد كه فقط يك قطعه زمين در كشور وجود دارد و از آنجايي كه زمين قابل توليد نيست، ارزشش بالا خواهد رفت. بنابراين 1 دلار از تام قرض كرد و با 1 دلار خودش، زمين را از جان به قيمت 2 دلار خريد. تام يك دلار به ژاك قرض داده است. بنابراين دارايي خالص او 1 دلار است. جان زمينش را به قيمت 2 دلار فروخت. بنابراين دارايي خالص او 2 دلار است. ژاك مالك زميني به قيمت 2 دلار است، اما يك دلار به تام بدهكار است. بنابراين دارايي خالص او 1 دلار است. دارايي خالص كشور 4 دلار شد.



- تام ديد كه ارزش زميني كه يك وقت مالكش بود افزايش يافته است. او از فروختن زمين پشيمان شده بود. تام يك دلار به ژاك قرض داده بود. پس 2 دلار از تام قرض كرد و زمين را به قيمت 3 دلار از ژاك خريد. در نتيجه، حالا مالك زميني به قيمت 3 دلار است. اما از آنجايي كه 2 دلار به جان بدهكار است دارايي خالص او 1 دلار است. جان 2 دلار به تام قرض داده است. بنابراين دارايي خالص او 2 دلار است. ژاك اكنون 2 دلار دارد. بنابراين دارايي خالص او 2 دلار است. دارايي خالص كشور 5 دلار شد. حبابي در حال شكل*گيري است.



- جان ديد كه ارزش زمين در حال بالا رفتن است. او هم تمايل داشت مالك زمين شود. 2 دلار داشت و 2 دلار از ژاك قرض كرد و زمين را به قيمت 4 دلار از تام خريد. در نتيجه، تام قرضش را برگرداند و حالا 2 دلار دارد. دارايي خالص او 2 دلار است. جان مالك زميني به ارزش 4 دلار است اما چون 2 دلار از ژاك قرض كرده است دارايي خالص او 2 دلار است. ژاك 2 دلار به جان قرض داده است و بنابراين دارايي خالص او 2 دلار است. دارايي خالص كشور 6 دلار شد، اگر چه كشور همان يك قطعه زمين و 2 سكه 1 دلاري در گردش را دارد.



- همه پول بيشتري داشتند و خوشحال و خوشبخت بودند تا اينكه يك روز افكار نگران*كننده*اي به ذهن ژاك خطور كرد. «هي، كجاي كاري؟ اگر افزايش قيمت زمين متوقف بشه، اونوقت جان چطوري ميتونه قرض منو پس بده. فقط 2 دلار تو كشور هست و فكر كنم بعد از اين همه معامله، ارزش زمين جان حداكثر 1 دلار باشه، نه بيشتر.»



- تام هم همين فكر را كرد. ديگر هيچكس نمي*خواست زمين را بخرد. در نهايت، تام 2 دلار دارد و دارايي خالص او 2 دلار است. جان 2 دلار به ژاك بدهكار است و زميني كه فكر مي*كرد 4 دلار مي*ارزد حالا 1 دلار ارزش دارد. بنابراين دارايي خالص او 1 دلار است. ژاك 2 دلار به جان قرض داده است، اما چه قرضي! اگر چه دارايي خالص ژاك هنوز 2 دلار است اما قلبش بد جوري ميزنه. دارايي خالص كشور 3 دلار شد!



- خب چه كسي 3 دلار از كشور دزديده است؟ البته قبل از اينكه حباب بتركد جان فكر مي*كرد زمينش 4 دلار مي*ارزد. در واقع قبل از تركيدن حباب، دارايي خالص كشور روي كاغذ 6 دلار بود. جان چاره*اي جز اعلام ورشكستگي ندارد. ژاك هم زمين 1 دلاري را به جاي قرضش از جان مي*گيرد. حالا تام 2 دلار دارد. جان ورشكسته است و دارايي خالص او صفر دلار است (هم چيز را از دست داده است). ژاك هم چاره*اي ندارد جز اينكه به زمين 1 دلاري اكتفا كند. پس دارايي خالص كشور 3 دلار است.



- تام برنده است. جان بازنده است. ژاك هم خوش*شانس است كه دارايي اوليه خود را دارد!


_________________________________

- وقتي حبابي در حال شكل*گيري است ديون افراد به يكديگر افزايش مي*يابد.

- داستان اين جزيره يك سيستم بسته است و كشور ديگري وجود ندارد و بنابراين بدهي خارجي نيز وجود ندارد. ارزش دارايي تنها بر اساس پول جزيره محاسبه مي*شود. بنابراين ضرري در كل وجود نخواهد داشت.

- وقتي حباب مي*تركد، افراد داراي پول نقد برنده هستند. افراد داراي مال يا قرض بازنده هستند و در بدترين حالت ورشكسته مي*شوند.

- اگر در اين كشور نفر چهارمي هم با 1 دلار بود اما وارد اين بازي نمي*شد نه مي*برد نه مي*باخت اما مي*ديد كه ارزش پولش بالا و پايين مي*رود.

- وقتي حباب در حال بزرگ شدن است همه پول بيشتري به دست مي*آورند.

- اگر شما باهوش باشيد و بدانيد حبابي در حال بزرگ شدن است، مي**ارزد كه پول قرضكنيد و وارد بازي شويد اما بايد بدانيد چه زماني همه چيز را به پول نقد تبديل كنيد.

- همانند زمين، اين پديده براي كالاهاي ديگر صادق است.

- ارزش واقعي زمين يا ديگر كالاها وابستگي زيادي به رفتار رواني جامعه دارد.

نظر شما چيست؟

[Fobiran]

شکل گیری بحران های پولی و مالی در اقتصادهای جهانی امری رایج در طی دهه های گذشته بوده. در برخی موارد سیاست های غلط اجرایی موجب شده تا اقتصاد با بحران شدیدی روبرو بشه. برای مثال میشه به بحرانی که در سال 2008 در آمریکا رخ داد یا بحران 1991 در ژاپن اشاره داشت.
اقتصاد شاید عمرش به بیش از صد سال نرسه. به خصوص در حوزه اقتصاد کلان. و در واقع هنوز هم تئوریسین های اقتصادی در حال تجزیه و تحلیل رویکردهای مختلف اقتصادی هستن تا بتونن بهترین روش کنترل اقتصاد رو با استفاده از ابزارهای مختلف پیدا کنن. تلاشی که شاید هیچگاه به یک نتیجه قطعی نرسه.

اما شما تصور کنید یه بنده خدایی میاد میگه من اصلا این روشهایی که قبلا توسط دیگران استفاده شده رو قبول ندارم و میگه کی گفته کاهش دستوری نرخ بهره بانکی موجب تورم و افزایش نقدینگی میشه.
حرکت در خلاف مسیر رودخونه این عواقب رو هم به دنبال داره.
فقط میشه بابتش تاسف خورد

[مرتضی]

با سلام
با توجه به*این*که در این سایت جدیدهستم ممکن است در محل درج مطالب اشتباه کنم که خواهشمندم دوستان تذکر بدهند
این مطلب از سایت ((راهکار مدیریت)) ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) ارسال شده که بد ندیدم اینجا هم نوشته شود. فکر می کنم به نوعی به این بحث هم ربط پیدا کند:

يكي بود يكي نبود. يك كشور كوچكي بود. اين كشور يك جزيره كوچك بود. كل پول موجود در اين جزيره 2 دلار بود؛ 2 سكه 1 دلاري كه بين مردم در جريان بود. جمعيت اين كشور 3 نفر بود. تام مالك زمين جزيره بود. جان و ژاك هر كدام يك سكه 1 دلاري داشتند.



- جان زمين را از تام به قيمت 1 دلار خريد. حالا تام و ژاك هر كدام 1 دلار داشتند و جان مالك زمين بود كه 1 دلار ارزش داشت. دارايي خالص كشور 3 دلار شد.



- ژاك فكر كرد كه فقط يك قطعه زمين در كشور وجود دارد و از آنجايي كه زمين قابل توليد نيست، ارزشش بالا خواهد رفت. بنابراين 1 دلار از تام قرض كرد و با 1 دلار خودش، زمين را از جان به قيمت 2 دلار خريد. تام يك دلار به ژاك قرض داده است. بنابراين دارايي خالص او 1 دلار است. جان زمينش را به قيمت 2 دلار فروخت. بنابراين دارايي خالص او 2 دلار است. ژاك مالك زميني به قيمت 2 دلار است، اما يك دلار به تام بدهكار است. بنابراين دارايي خالص او 1 دلار است. دارايي خالص كشور 4 دلار شد.



- تام ديد كه ارزش زميني كه يك وقت مالكش بود افزايش يافته است. او از فروختن زمين پشيمان شده بود. تام يك دلار به ژاك قرض داده بود. پس 2 دلار از تام قرض كرد و زمين را به قيمت 3 دلار از ژاك خريد. در نتيجه، حالا مالك زميني به قيمت 3 دلار است. اما از آنجايي كه 2 دلار به جان بدهكار است دارايي خالص او 1 دلار است. جان 2 دلار به تام قرض داده است. بنابراين دارايي خالص او 2 دلار است. ژاك اكنون 2 دلار دارد. بنابراين دارايي خالص او 2 دلار است. دارايي خالص كشور 5 دلار شد. حبابي در حال شكل*گيري است.



- جان ديد كه ارزش زمين در حال بالا رفتن است. او هم تمايل داشت مالك زمين شود. 2 دلار داشت و 2 دلار از ژاك قرض كرد و زمين را به قيمت 4 دلار از تام خريد. در نتيجه، تام قرضش را برگرداند و حالا 2 دلار دارد. دارايي خالص او 2 دلار است. جان مالك زميني به ارزش 4 دلار است اما چون 2 دلار از ژاك قرض كرده است دارايي خالص او 2 دلار است. ژاك 2 دلار به جان قرض داده است و بنابراين دارايي خالص او 2 دلار است. دارايي خالص كشور 6 دلار شد، اگر چه كشور همان يك قطعه زمين و 2 سكه 1 دلاري در گردش را دارد.



- همه پول بيشتري داشتند و خوشحال و خوشبخت بودند تا اينكه يك روز افكار نگران*كننده*اي به ذهن ژاك خطور كرد. «هي، كجاي كاري؟ اگر افزايش قيمت زمين متوقف بشه، اونوقت جان چطوري ميتونه قرض منو پس بده. فقط 2 دلار تو كشور هست و فكر كنم بعد از اين همه معامله، ارزش زمين جان حداكثر 1 دلار باشه، نه بيشتر.»



- تام هم همين فكر را كرد. ديگر هيچكس نمي*خواست زمين را بخرد. در نهايت، تام 2 دلار دارد و دارايي خالص او 2 دلار است. جان 2 دلار به ژاك بدهكار است و زميني كه فكر مي*كرد 4 دلار مي*ارزد حالا 1 دلار ارزش دارد. بنابراين دارايي خالص او 1 دلار است. ژاك 2 دلار به جان قرض داده است، اما چه قرضي! اگر چه دارايي خالص ژاك هنوز 2 دلار است اما قلبش بد جوري ميزنه. دارايي خالص كشور 3 دلار شد!



- خب چه كسي 3 دلار از كشور دزديده است؟ البته قبل از اينكه حباب بتركد جان فكر مي*كرد زمينش 4 دلار مي*ارزد. در واقع قبل از تركيدن حباب، دارايي خالص كشور روي كاغذ 6 دلار بود. جان چاره*اي جز اعلام ورشكستگي ندارد. ژاك هم زمين 1 دلاري را به جاي قرضش از جان مي*گيرد. حالا تام 2 دلار دارد. جان ورشكسته است و دارايي خالص او صفر دلار است (هم چيز را از دست داده است). ژاك هم چاره*اي ندارد جز اينكه به زمين 1 دلاري اكتفا كند. پس دارايي خالص كشور 3 دلار است.



- تام برنده است. جان بازنده است. ژاك هم خوش*شانس است كه دارايي اوليه خود را دارد!


_________________________________

- وقتي حبابي در حال شكل*گيري است ديون افراد به يكديگر افزايش مي*يابد.

- داستان اين جزيره يك سيستم بسته است و كشور ديگري وجود ندارد و بنابراين بدهي خارجي نيز وجود ندارد. ارزش دارايي تنها بر اساس پول جزيره محاسبه مي*شود. بنابراين ضرري در كل وجود نخواهد داشت.

- وقتي حباب مي*تركد، افراد داراي پول نقد برنده هستند. افراد داراي مال يا قرض بازنده هستند و در بدترين حالت ورشكسته مي*شوند.

- اگر در اين كشور نفر چهارمي هم با 1 دلار بود اما وارد اين بازي نمي*شد نه مي*برد نه مي*باخت اما مي*ديد كه ارزش پولش بالا و پايين مي*رود.

- وقتي حباب در حال بزرگ شدن است همه پول بيشتري به دست مي*آورند.

- اگر شما باهوش باشيد و بدانيد حبابي در حال بزرگ شدن است، مي**ارزد كه پول قرضكنيد و وارد بازي شويد اما بايد بدانيد چه زماني همه چيز را به پول نقد تبديل كنيد.

- همانند زمين، اين پديده براي كالاهاي ديگر صادق است.

- ارزش واقعي زمين يا ديگر كالاها وابستگي زيادي به رفتار رواني جامعه دارد.

نظر شما چيست؟

سلام sadegh جان

داستانه جالبی بود و بسیار شبیه به شرایط حال حاضر ایران. حباب هایی که در حال حاضر به هر دلیلی شکل گرفتن روز به روز دارن بزرگتر میشن. البته اگه بشه اسمشون رو حباب گذاشت. چرا که با توجه به تورم و اوضاع اقتصادی، انگار ارزش واقعی دلار همینی هست که داره ایجاد میشه.
به هر حال این حباب یا هر چی که هست هم با بزرگ و بزرگتر شدنش و هم با ترکیدنش بازنده ها و برنده های زیادی رو به جا خواهد گذاشت. که مطمئنن بازنده هاش از گروهی هستن که بیشترین آسیب رو همیشه میبینن و حتی اونایی که وارد این بازی نمیشن هم تاوانش رو با تورم وحشتناکش میپردازن

[بهزاد]

من با این داستان موافق نیستم. واقعیت اینطور نیست. شما این مثال رو نمیتونید برای کل اقتصاد تعمیم بدید به دلیل اینکه در اقتصاد ظرفیت های جدید همواره در حال ایجاد شدن هستند و این ظرفیت های جدید موجب شکل گیری جریان نقدینگی و ارزش افزوده میشن.

[بازرگان ایرانی]

آقا بالاخره با زور چوب و چوماق هم شده قیمت دلار رو نگه داشتن فعلا. سایت مثقال هم فعلا فیلتره. اما قیمت رو زده 1575. چند روز پیش چه خبر بوووووووووود چهارراه استانبول

[صادق]

سلام
نتوانستم بفهمم با کدام قسمت و به چه دلیل موافق نیستید. خوشحال میشوم که با توضیحات شما بیشتر با این مقوله آشنا بشوم(بشویم).
تصور من این است*که این متن به شکل موجز و به زبان خیلی ساده در حال توضیح دادن یک مقوله پیچیده است. نه من و نه شما قطعا تصور نمی*کنیم که وظیفه توضیح علمی و دقیق این*گونه مسایل در چنین نوشته*ای ممکن باشد اما فکر می*کنم با ساده سازی مدل*ها می*توان به نتایج آموزشی مطلوبی رسید.

[بهزاد]

سلام
نتوانستم بفهمم با کدام قسمت و به چه دلیل موافق نیستید. خوشحال میشوم که با توضیحات شما بیشتر با این مقوله آشنا بشوم(بشویم).
تصور من این است*که این متن به شکل موجز و به زبان خیلی ساده در حال توضیح دادن یک مقوله پیچیده است. نه من و نه شما قطعا تصور نمی*کنیم که وظیفه توضیح علمی و دقیق این*گونه مسایل در چنین نوشته*ای ممکن باشد اما فکر می*کنم با ساده سازی مدل*ها می*توان به نتایج آموزشی مطلوبی رسید.
با کل داستان.
ببینید شما شاید این موضوع رو در مورد بحران مسکن سال 2008 بتونید عنوان کنید اما در مورد کل اقتصاد چنین اتفاقی هیچ وقت رخ نمیده.
در بحران مسکن سال 2008، دولت آمریکا همگان رو به خرید مسکن تشویق میکرد. این مسئله موجب افزایش تقاضای سفته بازانه در سال از سال 2003 تا 2007 شد و رشد حباب گونه قیمت نهایتا در سال 2008 با کاهش رشد اقتصادی خودشو نشون داد. خروج سرمایه ها از این بخش علاوه بر اینکه افت شدید قیمت ها در بازار مسکن رو رقم زد، موجب شکل گیری بی سابقه ترین رکود اقتصادی در آمریکا از سال 1930 شد.
فرض کنید یه شخصی رفته بود از بانک 150 هزار دلار وام گرفته بود 50 هزار دلار هم خودش گذاشته بود یه خونه به قیمت 200 هزار دلار خریده بود. بعد از شکست حباب قیمتی، قیمت مسکن به کمتر از صد هزار دلار کاهش پیدا کرد. طبیعیه که شخص دیگه تمایلی به پرداخت اقصاط خونه نداشته باشه. در نتیجه بانک خونه رو تصاحب کرد اما چون قیمت مسکن سقوط کرده بود عملا کسی خریدار این خونه ها نبود و این مسئله موجب شد که چندین بانک بزرگ آمریکایی و چند موسسه بیمه که خودشون بانک ها رو بیمه میکردن ورشکست شدن.

تا اینجا درست. ترکیدن حباب قیمتی موجب شد هم مردم و بانک های آمریکایی ثروت خودشون رو از دست بدن.
این مثال واقعی با مثال داستانی ای که شما فرمودید کاملا همخوانی داره.

اما چرا این الگو برای کل اقتصاد جوابگو نیست؟
به یک دلیل اصلی:
ایجاد ظرفیت های جدید در اقتصاد. در چرخه اقتصاد ما دو بخش اصلی داریم. یکی بنگاه های اقتصادی و یکی خانوارها. خانوارها مسئولیت مصرف رو در اقتصاد بر عهده دارن و بنگاه های اقتصادی مسئولیت تولید رو. بنگاه های اقتصادی برای افزایش سود خودشون مدام به فکر این هستند که بتونن با بهره گیری از توانایی های خودشون طرفیت های جدید تولیدی رو برای افزایش درآمد ایجاد کنن. این افزایش درآمد موجب افزایش سطح دستمزدها در کل اقتصاد هم خواهد شد و در نتیجه با افزایش تولید میزان مصرف خانوارها هم رشد میکنن. چرا که نان آور خانوارها همان افرادی هستند که در بنگاه های اقتصادی مشغول به کار هستند و از آنها دستمزد دریافت می کنند.

شما الان رو نسبت به صد سال پیش مقایسه کنید. بسیاری از ظرفیت های بالقوه صد سال پیش در حال حاضر بالفعل شده. به همین دلیل هم هست که میگن بر اساس اصول اقتصادی، همواره ما از پدرانمان ثروتمندتریم و فروزندان ما از ما ثروتمندتر خواهند بود.


یک اقتصاد نفتی از ذخایر زیرزمینی خودش ثروت خودش رو افزایش میده، اقتصادی مثل ژاپن، از تبدیل مواد اولیه به مواد نهایی و صادرات اون برای خودش ظرفیت های جدید ایجاد میکنه و .......

در یک جمله به طور خلاصه باید بگم اگر قرار بود آب از آب تکون نخوره ریخت و قیافه ما هم مثل مردمان صد سال پیش باقی می ماند و هیچ پیشرفتی صورت نمیگرفت. چرا که هیچ چیزی تولید نمیشد. اما واقعیت اینطور نیست.

[transporter]

تاپیک بیا بالا


عسگراولادی:
سیاست های ارزی دولت منجر به افزایش فشار بر بازار ارز آزاد شده است

[Only Registered And Activated Users Can See Links]

عدم تخصيص ارز دولتي به برخي كالاهاي وارداتي به نوبه خود فشار زيادي را به بازار ارز آزاد منتقل كرده است/شیوه کنونی مدیریت بازار ارز روش درستی نیست.

ایلنا: رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین با تاکید بر اینکه وقتی اجازه ثبت سفارش به کالایی داده می شود به معنای آن است که واردات آن بدون مانع است، اظهار داشت: زمانی که دولت واردات کالایی را ممنوع نکرده و اجازه ورود آن به کشور را می دهد، متناسب با آن باید ارز وارداتی برای ورودش به کشور نیز تامین کند.

اسداله عسگراولادی در گفت و گو با ایلنابا اشاره به نوسانات اخیر نرخ ارز در کشور افزود: شیوه کنونی مدیریت بازار ارز روش درستی نیست، کما اینکه در این شرایط تخصیص ارز دولتی به برخی کالاهای وارداتی نیز متوقف شده که این مسئله به نوبه خود فشار زیادی را به بازار ارز آزاد منتقل کرده است. این امر زمینه افزایش رانت در بازار ارز را ایجاد می کند.

وی یکی از مهم ترین تبعات نوسانات اخیر و بی ثباتی بازار ارز را بر وام های ارزی عنوان کرد و اظهارداشت: تولیدکنندگانی که پیش از این وام های ارزی دریافت کرده بودند، امروز در بازپرداخت این وام ها به شدت با مشکل روبرو شده اند چرا که نرخ ارز به شدت طی دو ماه اخیر افزایش یافته است.

عسگراولادی در این خصوص اضافه کرد: علاوه بر این، تولیدکنندگانی که مواد اولیه خود را باید از طریق واردات تامین کنند به واسطه رشد شدید نرخ ارز با چالش های جدیدی روبرو شده اند، چرا که از یک سو هزینه تمام شده آن ها افزایش یافته و از سوی دیگر دولت اجازه افزایش قیمت فروش نمی دهد.

به گفته وی؛ امروز باید با تدابیر کار شناسی، بازار ارز کشور را مدیریت و ساماندهی کرد.

[transporter]

توليد و تلاطم نرخ ارز

دکترفرخ قبادی
افزایش نرخ ارز در هفته های گذشته و به ویژه نوسانات غیرقابل پیش بینی آن، وضعيت پر از ابهامي را بر فضاي توليد حاكم كرد.

تصمیم گیری در مورد خرید مواد اولیه، میزان تولید و پیش بینی بازار فروش، به معادله ای چند مجهوله و لاینحل بدل شده است. فروشندگان مواد اولیه و کالاهای واسطه رغبتی به فروش ندارند؛ زیرا از قیمت جایگزینی کالاهای شان بی خبرند و اگر هم بفروشند، از اغلب خریداران وجه نقد طلب می کنند. قیمت های بالاتر خرید این کالاها و پرداخت نقدی یا بسیار کوتاه مدت، سرمایه در گردش بنگاه های تولیدی را که پیش تر هم کفایت نمی کرد، به شدت تحلیل برده است. تداوم این وضعیت، بسیاری از کارخانه ها را به کاهش تولید، تعدیل نیرو یا تعطیلی کامل خواهد کشاند.

در توضیح آشفتگی های بازار ارز، اغلب به تحریم های اخیر، شایعه پراکنی دشمنان ، سودجويی دلالان ارز و حتی ترفندی برای جبران کسری بودجه اشاره می شود. اشکال این قبیل تحلیل ها نه در نادرستی عواملی که برشمرده می شوند که غفلت از ریشه های عمیق تر مساله ای است که اکنون افسار گسیخته و هیچ دستور و بخشنامه ای را بر نمی تابد.

غفلت از این ریشه های عمیق تر و انتساب بحران به عواملی که «ما» نقشی در آنها نداشته ایم، البته موجب آسایش خاطر است؛ اما نه به مقابله با مشکل کنونی کمک می کند و نه بروز مجدد و مکرر آن را نامحتمل می سازد. واقعیت اما این است که بروز بحران هايی از این دست (گیریم با جرقه ای متفاوت و با شکل و شمایلی دیگر) غیر قابل پیش بینی نبود و بنابراین در تحلیل نهايی گناه اصلی این آشفتگی ها بر گردن خود ما است. دست کم می توان گفت که در غیاب سیاست های نادرست و مصلحت طلبانه ای که طی ده سال گذشته به اجرا درآورده ایم، تلاطم و آشفتگی ناشی از «عوامل خارجی»، قطعا قدرت تخریبی کنونی خود را نمی داشت.

یادمان نرود که اعتراض به «واردات بی رویه» و ناتوانی تولیدکنندگان داخلی در رقابت با کالاهای ارزان قیمت خارجی مربوط به دو سه سال اخیر نیست.

«افشاگری ها» در مورد واردات سنگ قبر و زنجیرهای عزاداری از چین، اظهارات مسوولان موسسات گردشگری در مورد گران تر بودن تور شیراز از تورهای آنتالیا و دبی و حتی شگفت زدگی کارشناسان گمرک هنگامی که برای نخستین بار با واردات کالاهای «ایرانی»، با نام و نشان کارخانجات داخلی، از چین مواجه شدند، جملگی به دورانی مربوط می* شوند که نه یارانه ها هدفمند شده بودند و نه تحریم های اخیر تحقق یافته بود. از همان سال ها می بایست می دانستیم که چیزی در جايی عیب پیدا کرده است و بی توجهی به آن مي تواند تولید داخلی را به ورطه سقوط بکشاند.


در بازنگری، این بی توجهی شگفت انگیز به نظر می آید. بر اساس آمار بانک مرکزی طی سال های 1380 تا 1389 میانگین نرخ تورم در کشور ما در حدود 15 درصد در سال بوده، در حالی که شرکای تجاری ما تورمی 2 تا 4 درصدی در سال داشتند و با این حال نرخ دلار تنها در حدود 5/2 درصد در سال افزایش می یافت. بنگاه های داخلی که در منگنه هزینه های فزاینده تولید و رقابت بی امان کالاهای ارزان قیمت وارداتی اسیر شده و به حاشیه رانده می شدند، فریادشان به آسمان می رسید؛ اما گوش شنوايی نمی یافتند. مسوولانی که زحمت پاسخگويی به این اعتراضات را به خود می دادند نیز استدلال می کردند که بخش اعظم واردات ما کالاهای واسطه و سرمایه ای است و اساسا ارزان نگه داشتن واردات به نفع تولید کنندگان و صادرکنندگان داخلی تمام می شود و چنین بود که قطعه سازان ما با حسرت شاهد جولان دادن قطعات چینی در بازارهای داخلی بودند، شیرآلات ساختمانی به خارج از كشور برون سپاری می شدند و حتی رب گوجه فرنگی نیز در بشكه های 200 لیتری وارد می شد تا در قوطی های یک کیلويی به نام رب ایرانی توزیع گردد.با گذشت زمان و انباشته شدن تفاضل تورم (و هزینه تولید) داخلی با خارجی، تعداد کالاهايی که تولیدشان در کشور مقرون به صرفه بود محدودتر می شد.

واردات کالا به کشور از کمتر از 18 میلیارد دلار در سال 80 به بیش از 64 میلیارد دلار در سال 89 رسید (این غیر از واردات حدود 19 میلیارد دلاری خدمات و نیز واردات گسترده قاچاق است که میزان دقیق آن را هیچ کس نمی داند). تولیدکنندگان داخلی هر روز نحیف تر می شدند و فضا را بر خود تنگ تر می دیدند. تولیدکنندگان زیرک تر، یا آن دسته که هنوز در دام معوقات بانکی گرفتار نشده بودند، «ظاهر» کارخانه ها را نگه داشتند و به خیل «برون مرز سپاران» پیوستند. بقیه یا فعالیت خود را متوقف کردند یا با تعدیل نیرو و کاهش ظرفیت لنگ لنگان به تولید ادامه دادند تا شاید روزهای بهتری در پیش باشد؛ اما هدفمند سازی یارانه ها با شیب تند و ناپدید شدن سهمیه حمایتی تولید، بر هزینه تمام شده کالاها افزود و مشکلات تولید را دو چندان کرد.

افزایش بی وقفه واردات قانونی و غیرقانونی و تضعیف تدریجی تولید داخلی، آسیب پذیری اقتصاد داخلی را به شدت بالا برده است. تنها با درک دامنه این آسیب پذیری و شکنندگی اقتصاد داخلی است که نگرانی شدید تولیدکنندگان در هفته های اخیر در برابر تهدید تحریم های بیشتر، قابل درک می شود. تولیدکنندگان ما شیوه های کار در شرایط تحریمی را آموخته اند؛ اما سیاست های مصلحت جویانه سال های گذشته تاوان خود را گرفته و رمقی برای آنها باقی نگذاشته است. چه کسی می تواند ادعا کند که از تزریق بی محابای دلار به بازار برای ارزان نگه داشتن مصنوعی نرخ ارز طی ده سال اخیر بی خبر بوده است؟ کدام کارشناس اقتصادی می تواند احتمال نوسانات درآمدهای ارزی کشور – که بارها رخ داده است – را امری نامتصور تلقی کرده باشد؟ پیش بینی نکردن تشدید تحریم ها البته پذیرفتنی است؛ اما قیمت 20 دلاری و 10 دلاری نفت را که همه به یاد دارند و مگر منطق ایجاد «حساب ذخیره ارزی»، دقیقا مقابله با احتمال بروز حوادثی از این دست نبود؟اگر اجازه داده بودیم که تفاضل نرخ تورم داخلی و خارجی، چنانکه در قانون برنامه چهارم آمده بود، سالانه چند درصد بالا می رفت و تولیدکنندگان داخلی را با زنجیری بر دست و پایشان به جنگ با رقبای خارجی نمی فرستادیم تا از پای درآیند، آیا بخش های تولیدی ما پایداری در مقابل این بحران را آسان تر نمی یافتند؟ آیا می توان انکار کرد که اگر سیاست های ارزی معقول تری در پیش گرفته بودیم و به جای پرداخت یارانه به صادرکنندگان خارجی، بخشی از درآمدهای ارزی بی سابقه سال های اخیر را در حساب ذخیره ارزی پس انداز کرده بودیم، هم تولید داخلی تقویت شده بود و هم سوداگران ارز شرط بندی روی بالا رفتن ارزش پول های خارجی را بازی بی باختی نمی یافتند؟

متاسفانه اکنون مردم کوچه و بازار هم دریافته اند که طی چندین سال گذشته نرخ ارز تنها به برکت تزریق بی محابای دلار تثبیت شده بوده و ناتوانی یا تعلل در تداوم این سیاست، فنری را که با فشار تزریق ارز مهار شده بود، به جهش وا داشته است. این را هم می دانند که تولید داخلی به دلیل غفلت و مصلحت اندیشی ما تا چه اندازه نحیف شده و تا چه حد به «کالاهای واسطه» وارداتی وابسته شده است.

در این شرایط، یافتن پاسخ برای تلاطم بازار ارز و نگرانی شدید تولیدکنندگان از خطراتی که تهدیدشان می کند چندان دشوار نخواهد بود. ما به دست خود سرمایه گذاری در حوزه تولید را به فعالیتی پرچالش و کم بازده مبدل کرده ایم و اکنون حیران مانده ایم که چرا سرمایه به سمت و سويی روانه می شود که چالش کمتر و بازده بالاتری دارد.صدور بخشنامه های تهدیدآمیز و برخورد تعزیراتی در این قضیه راه به جايی نخواهد برد. راه حل اساسی کاهش چالش های فراروی تولید داخلی و بالا بردن نرخ بازده سرمایه گذاری در این حوزه از هر طریق ممکن است. در همین حال تعیین نرخ ارز در قیمتی که با واقعیت های اقتصادی همخوانی داشته و امکان تثبیت نسبی آن نیز مقدور باشد، اهمیت حیاتی دارد. نیازی به تاکید نیست که در این بازار آشفته و پر تلاطم، «پرداخت ارز به قیمت دولتی و به میزان نامحدود به واردکنندگان»، که ظاهرا در دستور کار بانک مرکزی قرار دارد(1)، هم فسادآفرین است و هم تکرار همان اشتباهی است که سال ها است مرتکب شده ایم.

[مرتضی]

به دنبال موافقت رييس جمهور با افزايش نرخ سود سپرده ها

حباب سكه و دلار تركيد

دنياي اقتصاد- اعلام خبر موافقت محمود احمدي نژاد با مصوبه شوراي پول و اعتبار ريزش قيمت ها در بازار ارز وسكه را به دنبال داشت؛ روز گذشته از قيمت هر قطعه تمام سكه بهار آزادي 200 هزار تومان و از هر دلار آمريكا 200 تومان كاسته شد تا حباب ايجاد شده در چند روز گذشته با فاصله چند ساعت پس از اعلام خبر تخليه شود. شمس الدين حسيني سخنگوي اقتصادي دولت در حاشيه نشست هيات دولت به ميان خبرنگاران آمد و موافقت رييس جمهور با افزايش نرخ سود سپرده ها را اعلام كرد. او در واكنش به انتقادهاي برخي چهره ها و جريان هاي سياسي از بي عملي دولت براي كنترل بازار گفت: دولت مصمم است با به كارگيري سياست هاي جدي، حباب بازار ارز و سكه را تخليه كند. در كنار نزول قيمت، ابلاغ بسته جديد پولي به بانك ها نيز ديگر خبر داغ روز گذشته بود كه «دنياي اقتصاد» روز گذشته از تدوين و ابلاغ قريب الوقوع آن براي مقابله با التهاب بازار خبر داده بود.بسته جديد پولي سنت چند ساله بسته هاي سالانه را كنار گذاشته شده و سياستگذاران تصميم گرفته اند بسته پولي بدون در نظر گرفتن يك بازه زماني مشخص تدوين شود. آزادسازي نرخ سود سپرده ها، افزايش نرخ سود اوراق مشاركت، دادن مجوز به بانك مركزي براي انتشار اوراق مشاركت در صورت لزوم و... از ويژگي هاي بسته جديد است.كارشناسان با استقبال از بسته جديد پولي به دولت توصيه كردند: سياست هاي مالي را نيز همراستا با سياست هاي پولي تدوين و از تعزيراتي كردن بازار پرهيز كند.







در پی موافقت با مصوبه افزایش نرخ سود اتفاق افتاد

شكست رواني قيمت*ها

گروه بازار پول_مسعودرضا طاهری: انتشار خبر پذیرش افزایش نرخ سود بانکی توسط رییس جمهور قیمت سکه را بیش از 210 هزار تومان کاهش داد و نرخ دلار را نیز با 200 تومان کاهش تا 1900تومان پایین آورد.گرچه از سوي برخي مراجع قيمتي در ساعتي از روز قيمت هاي پايين تري نيز اعلام شد اما نهايتا نرخ تثبيت شده روز قبل در همين حدود باقي ماند.
كاهش نرخ سكه و دلار پس از آن صورت گرفت كه خبرگزاري ها خبر موافقت رييس دولت با مصوبه شوراي پول و اعتبار را عنوان كردند. وزیر اقتصاد روز گذشته در حاشيه جلسه هيات دولت نشستي برگزار كرد كه از موافقت رییس جمهور با مصوبات تازه شورای پول و اعتبار خبر داد که به موجب آن اختیار افزایش نرخ سود سپرده به بانک ها محول شده است .بر اساس مصوبه اخیر نرخ سود اوراق مشارکت نیز 20 درصد اعلام شده است. روز گذشته با انتشار این خبر مراجعه کنندگان به بازار اغلب فروشنده بودند. گرچه هیجان بازار عموما در چنین شرایطی طبیعی است اما آنچه به نظر با اهمیت جلوه میکند، تاثیر عوامل داخلی است که نشان داده به مراتب قوی تر از تبلیغات خارجی عمل می کند. قبل از ظهر روز گذشته و تا قبل انتشار این خبر قیمت دلار تا مرز 2300 تومان نیز بالا رفته بود که تا 4 بعد از ظهر به 1900 تومان رسید. هیجان بازار در روز گذشته قیمت دلار را به شدت در مسیر کاهشی قرار داد . تا جایی که خرید و فروش تا حد زیادی متوقف شده و تا لحظه تنظیم این گزارش قیمت های پایین تری نیز برای دلار و سکه اعلام می شود.

در عین حال از قول رییس کل بانک مرکزی خبر رسید که نرخ ارز 48 ساعته تک نرخی می شود. امری که به گفته کارشناسان نبايد اجرایی شدن آن تا این زمان به تعویق می افتاد. با این حال موافقت رییس جمهور با مصوبه افزایش نرخ سود بانکی که زمانی خط قرمز دولت بود به واقعیت نزدیک شده و انتظار می رود بانک ها در محاسبه هزینه و فایده فعالیت های بانکی قانع شده و از این رهگذر بتوانند به سپرده گذاران سود بیشتری پرداخت کرده و نسبت به داد و ستد بازار ارز و سکه جذابیت بیشتری ایجاد کند.از این رو بانک مرکزی تلاش مضاعفی را برای کنترل قیمت ها در بازار ارز و سکه به کار گرفته است. روز گذشته قیمت سکه طرح قدیم نیز با کاهش قابل توجه تا 820 هزار تومان افت کرد. نیم سکه به 400 هزارتومان رسید و ربع سکه تا 200 هزارتومان پایین آمد. در بازار ارز هم، قیمت دلار آمریکا به طور لحظه ای کاهش داشت.

در بازار روز گذشته اختلاف قیمت خرید و فروش در برخی ساعات تا 200 تومان برای ارزها و تا 50 هزار تومان برای سکه ها افزایش می یافت که نشان از انتظار بیشتر برای کاهش قیمت بود. مقایسه قیمت برخی از ارزهای مطرح در کشور و اقلام سکه در 5 روز اول بهمن ماه نشان از بی ثباتی قیمت و هیجانی بودن بازار ارز و سکه دارد. گاهی غفلت از بازار عطش خرید و تقاضا را زیاد کرده و روزهای بعد تمرکز بر شرایط ناهنجار آن، قیمت ها را با افت شدید مواجه کرده و هر گونه ارزیابی واقعی را از بازار سلب کرده است. قیمت سکه در روز اول بهمن ماه تا 845 هزار تومان نیز بالا رفته بود. در روز سوم قیمت آن از يك میلیون تومان هم گذشت و به گفته برخی تا مرز يك میلیون و 200 هزارتومان هم رسید. اما در روز پنجم با انتشار خبر موافقت با مصوبه افزایش نرخ سود بانکی دوباره تا 800 هزارتومان پایین آمد. در همین حال قیمت دلار در این مدت درغروب روز اول 1900 تومان، در روز سوم 2100 تومان ، غروب روز چهارم 2280 تومان ، قبل از ظهر روز پنجم در مرز 2300 تومان و در بعد از ظهر روز پنجم به طور میانگین 1900 تومان بوده است. قیمت طلا در بازار های جهانی روز گذشته تا 1655 دلار پایین آمد که نسبت به روز قبل 15 دلار کاهش داشت.

آغاز حباب شكني در بازار

گروه بازار پول- يك خبر دو خطي در روز گذشته حدود 210 هزار تومان از قيمت سكه و 200 تومان از قيمت دلار كاست.اين خبر دو خطي موافقت محمود احمدي نژاد با مصوبه شوراي پول و اعتبار براي آزادسازي نرخ سود سپرده ها بود. پس از اين خبر بازار تهران با هجوم دارندگان ارز و سكه براي فروش دارايي هاي خود مواجه شد، قيمت دلار كه تا سطح 2300 تومان بالا رفته بود ساعتي 100 تومان، كاهش قيمت را تجربه كرد و سرانجام در نرخ 1900 بسته شد. گرچه فاصله خريد و فروش ارز در بازار نشان از آن مي دهد كه بازار هنوز انتظار كاهش قيمت دارد. در بازار سكه البته تراژدي به گونه اي ديگر رقم خورد؛ بازار نه فروشنده اي داشت نه خريداري. مردم عادي همانند دلالان به دنبال خريدار براي سكه خود بودند قيمت ها نزديك به 210 هزار تومان سقوط كرد. برخي منابع رسمي از تلاش دولتمردان براي كاهش قيمت سكه به 700 هزار تومان و نرخ دلار به 1500 تومان خبر مي دهند. سخنان بهمني مبني بر تك نرخي شدن دلار تا اولين روز هفته نيز اين احتمال را تقويت كرده است.گفته مي شود طبق برنامه رييس كل نرخ ارز يكسان شده در محدوده 1500 تومان است. هدف از يكسان سازي در نرخ بالا نيز مصونيت نظام تك نرخي در برابر هجوم هاي احتمالي سفته بازانه عنوان شده است. ابلاغ مصوبه افزايش نرخ سود آغاز حباب شكني در بازار پرتلاطم ارز و طلا ويكسان سازي قيمت هاي رسمي و غيررسمي است. كارشناسان گرچه از اين مصوبه استقبال كرده و ابلاغ آن را به فال نيك گرفته اند اما كماكان تاكيد دارند دولت در چند روز آينده بايد از سياست هاي تعزيراتي در بازار پرهيز كند و برنامه هاي مالي خود را با سياست هاي پولي هماهنگ كند. هم راستايي سياست هاي مالي با سياست هاي پولي پرهيز از تشديد كسري بودجه و تعادل در بخش منابع و مصارف از جمله توصيه هايي است كه صاحب نظران به دولت مي كنند. سياست هاي مكملي كه اگر با سياست جديد پولي گره خورد مي تواند نظام يكسان ارزي را بار ديگر احيا كند و كانالي براي نقدينگي سرگردان از بخش غير مولد به سوي بخش مولد باشد.




[Only Registered And Activated Users Can See Links]


[Only Registered And Activated Users Can See Links]

[reza vakilisamiyan]

زیاد بالا نمیره تا آخر هفته به 1350 برمیگرده ولی از این کمتر سخت بیا پایین امیدوارم بالاتر نره

[مارکوپولو]

زیاد بالا نمیره تا آخر هفته به 1350 برمیگرده ولی از این کمتر سخت بیا پایین امیدوارم بالاتر نره

1350؟!!!فکر نکنم اینقدر پایین بیاد...بالاتر میره که پایینتر نمیاد

[siavash]

زیاد بالا نمیره تا آخر هفته به 1350 برمیگرده ولی از این کمتر سخت بیا پایین امیدوارم بالاتر نره

رضا جان مطمئنی اینقدر میاد پایین؟!!! جایی خوندی یا تحلیلی داری براش؟ آخه شواهد و قرائن نشون میده که میره بالا

[طوطی و بازرگان]

زیاد بالا نمیره تا آخر هفته به 1350 برمیگرده ولی از این کمتر سخت بیا پایین امیدوارم بالاتر نره

خدا از دهنت بشنوه ولی این دلار شدیدا میل به رشد داره ها :cry:

[Fobiran]

بخش اعلام نرخ توی صفحه اصلی خیلی خوبه. دیگه لازم نیست جای دیگه بریم. فقط اگر میشه چند تا نرخ دیگه هم اضافه کنید. بخصوص یوان چین و درهم امارات رو.
ممنون از زحماتتون

[مرتضی]

«دلار ایالات متحده» یا «ارز» دقیقا جایی است که میتواند محل بحث باشد، بحثی که مدت هاست طرح نشده است. بازار ارز در ایران و برای خریدار آماتور معادل همان «دلار ایالات متحده» است. خریدار آماتور؛ همان کسانی که احتمالا با انگیزه های سوداگرانه و در پی کسب سود وارد بازار ارز میشوند

بر خلاف آنچه ممکن است تصور شود، نه دلار آمریکا، نه دلار استرالیا و نه یورو رتبه های اول رشد قیمت ارز را از آن خود نکردند، بلکه این یوان چین، دینار کویت و دینار عراق است که بیشترین رشد قیمت ها را داشتنه اند

ارز کشور دوست و برادر«چین» بیشترین رشد قیمت در بازار تهران را داشته و به بیانی ریال ایران بیشترین کاهش ارزش را در برابر یوان چین داشته است. «بر خلاف آنچه ممکن است تصور شود، نه دلار آمریکا، نه دلار استرالیا و نه یورو رتبه های اول رشد قیمت ارز را از آن خود نکردند، بلکه این یوان چین، دینار کویت و دینار عراق است که بیشترین رشد قیمت ها را داشتنه اند»

عرضه کننده و سیاستگذار کلان دلار آمریکا بانک مرکزی است، اما این بانک در قیمت سایر ارزها دخالت چندانی ندارد؛ لااقل به اندازه دلار! خریداران ارز هم احتمالا نمیدانند سود فقط در دلار آمریکا نیست و رشد قیمت این پول خارجی در بازار ایران در رده های خیلی پایین قرار دارد و هستند پول هایی که طی سال های اخیر رشد هایی تا سه برابر رشد قیمت دلار داشتند.

بانک مرکزی و دستگاه تبلیغاتی دولت بخواهد و نخواهد، تلاطم بی سابقه بازار ارز طی نزدیک به یک ماه اخیر چیزی نیست که بتوان آن را جو سازی نامید. موضوع انقدر فراگیر شد که حتی صدا و سیما نیز در میدان وارد شد. دستگاه قضا به اخلالگران بازار ارز هشدار داد و… اما آیا واقعا دولت و رسانه های وابسته به آن اراده ای برای کنترل قیمت دلار دارند؟

«دلار ایالات متحده» یا «ارز» دقیقا جایی است که میتواند محل بحث باشد، بحثی که مدت هاست طرح نشده است. بازار ارز در ایران و برای خریدار آماتور معادل همان «دلار ایالات متحده» است. خریدار آماتور؛ همان کسانی که احتمالا با انگیزه های سوداگرانه و در پی کسب سود وارد بازار ارز میشوند، این افزایش تقاضای ناگهانی که خیابان منوچهری را چنین پر رفت و آمد کرده به نظر نمی رسد عادی باشد و الا بازرگان و مسافر که فقط دو –سه ماه اخیر به وجود نیامدند، سالهاست بودند و هستند… این اضافه تقاضا احتمالا با هدف سود به بازار ارز نگاه می کند.

در اینجا نگاهی داریم به تغییرات قیمت ارز های مهم بازار ایران در نیمه بهمن ماه ۴ سال اخیر و رشد قیمت آنها را در بازار آزاد با قیمت حال حاضر(نیمه بهمن ۱۳۹۰) بررسی کردیم.

۱۸ ارز مهم در بازار ایران یعنی: دلار آمریکا، دلار کانادا، یورو، پوند انگلستان، دلار استرالیا، فرانک سوئیس، کورون سوئد، کورون نروژ، کورون دانمارک، یکصد ین ژاپن، دلار هنگ کنگ، رینگیت مالزی، لیر ترکیه، ریال عربستان، دینار کویت، درهم امارات، دینار عراق و یوان چین در این نوشته مورد بررسی قرار گرفتند. با این توضیح که از این بین، قیمت نیمه بهمن سال ۸۶ دلار هنگ کنم، نیمه بهمن ۸۶ و ۸۷ رینگ مالزی، نیمه بهمن ۸۶ لیر ترکیه و یوان چین در دسترس نبوده و سایر سالها مورد بررسی قرار گرفتند.

[Only Registered And Activated Users Can See Links]

[مرتضی]

طی ۵ سال: کاهش ۸۶ درصدی ارزش ریال در برابر ارزهای جهان

تنها دلار آمریکا نیست، دلار آمریکا ارز مهم و رایجی در سطح جهان است اما پول ملی کشورمان در مقابل سایر ارز های جهان نیز تحقیر شده است! میانگین درصد رشد ۱۸ ارز اثر گذار در بازار تهران در نیمه بهمن ماه امسال در مقایسه با زمان مشابه در سال ۱۳۸۶ نشان میدهد، ریال طی این مدت به طور متوسط ۸۶ درصد در برابر ۱۸ ارز اثر گذار در بازار تهران تضعیف شده است. طی ۱۲ ماه از نیمه بهمن سال ۱۳۸۹ تا نیمه بهمن ماه ۱۳۹۰ نیز ارزش ریال نزدیک به ۵/۶۲ درصد در برابر این ۱۸ ارز که مخلوطی از اهم ارزهای جهان هستند کاهش یافته است. میانگین کاهش سالانه ارزش پول ملی کشورمان در برابر ارزهای مهم بازار تهران، طی پنج سال اخیر ۳۵/۲۳ درصد بوده است.

بیشترین و کمترین رشد ها طی یک سال گذشته

بر خلاف آنچه ممکن است تصور شود، نه دلار آمریکا، نه دلار استرالیا و نه یورو رتبه های اول رشد قیمت ارز را از آن خود نکردند، بلکه این یوان چین، دینار کویت و دینار عراق است که بیشترین رشد قیمت ها را داشتنه اند.

تلاطم اخیر بازار ارز تقریبا طی سال های گذشته بی سابقه است و اتفاقا همین تغییرات نیز بیشتر مورد توجه خریداران قرار دارد. در نیمه بهمن ماه امسال در مقایسه با زمان مشابه سال قبل بیشترین رشد قیمت ۱۸ ارز مورد بررسی در اینجا از این قرار است:

یوان چین ۵/۸۸ درصد، دینار کویت۱۶/۸۷ درصد، دینار عراق ۲۷/۷۱ درصد، دلار استرالیا ۴۰/۷۰ درصد، فرانک سوئیس ۱۰/۶۸ درصد، رینگیت مالزی ۶۸ درصد، دلار کانادا ۵۰/۶۲ درصد، ریال عربستان ۰۱/۶۱ درصد، دلار آمریکا ۱۸/۶۰ درصد، پوند انگلستان ۶۵/۵۹ درصد، دلار هنگ کنگ ۲۵/۹۲ درصد، یکصد ین ژاپن ۰۹/۵۹ درصد، یورو ۱۴/۵۶ درصد، درهم امارات ۶۰/۵۴ درصد، کورون نروژ ۶۳/۵۲ درصد، کورون دانمارک۷۴/۵۱ درصد، کورون سوئد ۰۵/۴۷ درصد و لیر ترکیه ۷۱/۴۵ درصد.

دلار آمریکا؛ میانگین رشد سالانه: ۳۹/۱۹ (۱۹ممیز۳۹) درصد

دلار آمریکا؛ بیشترین تقاضا و بیشترین حاشیه را نسبت به سایر ارزها دارد. قیمت هر دلار در نیمه بهمن ۱۳۸۶ برابر ۹۳۴ تومان بوده، این قیمت با رشد ۶۷/۵ درصدی در نیمه بهمن ۱۳۸۷ به ۹۸۷ تومان میرسد، در نیمه بهمن سال بعد یعنی ۱۳۸۸، قیمت دلار نسبت به سال ۸۷ حدود ۲/۲ درصد رشد میکند و به رقم ۱۰۰۹ تومان می رسد. رشد قیمت دلار در نیمه بهمن سال ۸۹ نسبت به مدت زمان مشابه سال قبل ۵۱/۹ درصد رشد داشته و به ۱۱۰۵ تومان میرسد. در حال حاضر قیمت هر دلار در بازار آزاد ۱۷۷۰ تومان ثبت شده که نشان دهنده رشد بیش از ۶۰ درصدی آن نسبت به زمان مشابه سال قبل است.

بر اساس آنچه گفته شد قیمت دلار در نیمه بهمن ماه امسال نسبت به زمان مشابه در سال ۱۳۸۶ نزدیک به ۵/۸۹ درصد رشد داشته که البته بخش عمده آن به دلیل رشد قیمتی است که طی یکسال اخیر داشته است. میانگین رشد سالانه دلار طی این ۵ سال ۳۹/۱۹ درصد برآورد می شود.

339


تغییرات قیمت در نیمه بهمن ماه

[مرتضی]

دلار کانادا؛ میانگین رشد سالانه: ۲۱ درصد

دلار کانادا رشد بیشتری نسبت به دلار آمریکا در بازار ایران داشته است. اگرچه در نیمه بهمن سال ۱۳۸۷ نسبت به مدت مشابه سال قبل ۵/۱۳ درصد کاهش قیمت داشته است اما در سال های بعد این کاهش قیمت را جبران کرده است. در نیمه بهمن سال ۱۳۸۸ که رشد دلار آمریکا تنها ۲ درصد بوده نزدیک به ۱۸ درصد، در سال ۸۹ بیش از ۱۶ درصد و امسال بیش از ۶۲ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل رشد داشته است. بر این اساس میانگین رشد سالانه دلار آمریکا طی این پنج سال ۹۳/۲۰ درصد و رشد قیمت آن در نیمه بهمن ۱۳۹۰ نسبت به نیمه بهمن ۱۳۸۶ برابر ۶۱/۹۳ درصد بوده است.

یورو؛ میانگین رشد سالانه: ۵/۱۶ درصد

رشد یورو، این پول واحد اروپایی در نیمه بهمن سال ۱۳۸۷ نظیر دلار کانادا منفی بوده و نزدیک به -۹ درصد بوده است. در نیمه بهمن سال ۱۳۸۸ نسبت به زمان مشابه سال قبل ۴/۱۱ درصد رشد داشته، در نیمه بهمن سال ۱۳۸۹ رشد سالانه قیمت یورو به ۵/۷ درصد رسیده که بر این اساس قیمت هر یورو در نیمه بهمن ماه سال ۱۳۸۹ برابر ۱۵۰۵ تومان ثبت شده است، هم اکنون قیمت هر یورو در بازار آزاد ۲۳۵۰ تومان است که حکایت از رشد بیش از ۵۶ درصدی قیمت سالانه یورو دارد. میانگین رشد سالانه این ارز طی ۵ سال مورد بررسی در اینجا ۵۶/۱۶ درصد و رشد آن در نیمه بهمن امسال نسبت به زمان مشابه در سال ۱۳۸۶ برابر ۵۳/۷۰ درصد است.

پوند انگلستان؛ میانگین رشد سالانه: ۱۵ درصد

قیمت هر پوند انگلیستان در سال نیمه بهمن سال ۸۶ برابر ۱۸۳۰ تومان بوده و امروز ۲۸۱۰ تومان است که نشان دهنده رشد ۵/۵۳ درصدی است. اما رشد قیمت پوند در نیمه بهمن سال ۸۷ نسبت به زمان مشابه سال قبل مثل اکثر ارزها منفی و کاهشی برابر ۱۳/۲۲ درصدی داشته است، در نیمه بهمن سال ۱۳۸۸ درصد رشد این ارز اروپایی به نزدیک ۱۴ درصد می رسد، در نیمه بهمن سال ۸۹ قیمت پوند ۵/۸ درصد نسبت به زمان مشابه سال ۸۸ رشد داشته است. در نیمه بهمن امسال قیمت پوند با رشدی نزدیک به ۶/۵۹ درصد به ۲۸۱۰ تومان میرسد.

دلار استرالیا؛ میانگین رشد سالانه: ۲۷ درصد

در نیمه بهمن سال ۱۳۸۷ قیمت دلار استرالیا نسبت به زمان مشابه سال قبل(۱۳۸۶) نزدیک به ۶/۲۲ درصد کاهش داشته، در نیمه بهمن سال ۱۳۸۸ رشدی معادل ۷/۳۹ درصد برای این ارز ثبت شده است. در سال ۱۳۸۹ قیمت هر دلار استرالیا با رشدی نزدیک به ۲۲ درصد به ۱۱۱۵ تومان می رسد و در نیمه بهمن ماه امسال قیمت آن ۱۹۰۰ تومان ثبت شده است که نشان از رشد نزدیک به ۷۰ درصدی آن نسبت به سال قبل دارد. میانگین رشد سالانه دلار استرالیا ۳۴/۲۷ درصد و درصد رشد قیمت این ارز در نیمه بهمن ماه سال ۱۳۹۰ نسبت به زمان مشابه در سال ۱۳۸۶ نزدیک به ۵/۱۲۴ درصد برآورد می شود.

فرانک سوئیس؛ میانگین رشد سالانه: ۲۵ درصد

قیمت فرانک سوئیس نیز چون اکثر ارزهای اروپایی در نیمه بهمن سال ۱۳۸۷ نسبت به زمان مشابه سال قبل و البته خیلی کمتر از سایر ارزها، کاهش داشته است، بر این اساس قیمت این ارز در نیمه بهمنماه ۸۷ نزدیک به ۳/۰ درصد نسبت به زمان مشابه سال قبل کاهش قیمت داشته است. در نیمه بهمن سال ۸۸ نزدیک به ۱۳ درصد نسبت به زمان مشابه سال ۸۷ رشد داشته و در نیمه بهمن سال ۸۹ نزدیک به ۲۰ درصد نسبت به زمان مشابه سال ۸۸ رشد قیمت داشته است. هر فرانک سوئیس هم اکنون در بازار به قیمت ۱۹۵۰ تومان معامله میشود که خبر از رشد بیش از ۶۸ درصدی قیمت این ارز نسبت به زمان مشابه سال قبل میدهد. بر اساس آنچه گفته شد میانگین رشد سالانه قیمت فرانک سوئیس در بازار ایران طی ۵ سال مورد بررسی ۲/۲۵ درصد بوده و قیمت آن در نیمه بهمن امسال نسبت به زمان مشابه در سال ۱۳۸۶ ۲۷/۱۲۷ درصد رشد داشته است.

343

تغییر قیمت نیمه بهمن امسال نسبت به زمان مشابه سال ۸۶- متوسط تغییرات سالانه تغییرات قیمت در نیمه بهمن ماه

[مرتضی]

کورون سوئد؛ میانگین رشد سالانه: ۱۶درصد

در نیمه بهمن ۱۳۸۷ قیمت این ارز نسبت به نیمه بهمن سال ۸۶ نزدیک به ۱۷ درصد کاهش قیمت داشته است. درصد رشد قیمت کورون سوئد در نیمه بهمن سال ۸۸ نسبت به زمان مشابه در سال ۸۷ برابر۶/۱۳ درصد بوده است. یک سال بعد و در نیمه سال ۸۹ قیمت کورون سوئد با ۷۱/۱۹ درصد رشد به ۱۷۰ تومان در بازار ایران می رسد. حالا و در نیمه بهمن ماه سال ۹۰ هر کورون سوئد به قیمت ۲۵۰ تومان معامله میشود که از رشد ۴۷ درصدی آن نسبت به زمان مشابه سال قبل حکایت میکند. میانگین رشد سالانه این ارز طی این پنج سال و در نیمه بهمن ماه برابر ۷۸/۱۵ درصد بر آورد می شود. همچنین قیمت این ارز از ۱۵۱ تومان در نیمه بهمن سال ۸۶ به ۲۵۰ تومان در حال حاضر رسیده که نشان دهنده رشد ۵۶/۶۵ درصدی آن است.

کورون نروژ؛ میانگین رشد سالانه: ۱۶درصد

هم اکنون هر کورون نروژ در بازار ایران ۲۹۰ تومان معامله میشود که در مقایسه با ۱۷۵ تومان نیمه بهمن سال ۸۶ از رشد قیمت ۷۱/۶۵ درصدی این ارز در مدت مذکور حکایت دارد. میانگین رشد سالانه این ارز در نیمه بهمن ۵ ساله مورد بررسی در اینجا ۱۳/۱۶ درصد برآورد می شود. بر این اساس در نیمه بهمن سال ها ۱۳۸۷، ۱۳۸۸،۱۳۸۹ و ۱۳۹۰، این ارز به ترتیب: ۱۴/۱۷- ، ۹۳/۱۷، ۱۱/۱۱ و ۶۳/۵۲ درصد رشد قیمت داشته است.

کورون دانمارک؛ میانگین رشد سالانه: ۱۵درصد

قیمت این ارز کم طرفدار اروپایی در نیمه بهمن ماه طی سال های ۱۳۸۷، ۱۳۸۸، ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ به ترتیب: ۹۷/۷-، ۲۴/۹، ۳۴/۶ و ۷۴/۵۱ درصد رشد داشته است. رشد متوسط سالانه این ارز در نیمه بهمن هر سال نسبت به نیمه بهمن سال قبل ۸۴/۱۴ درصد بوده است. هم اکنون هر کورون دانمارک در بازار تهران ۳۰۵ تومان بفروش می رسد که در مقایسه با قیمت آن در نیمه بهمن ماه سال ۸۶ یعنی ۱۸۸ تومان نشان دهنده رشد ۲۳/۶۲ درصدی است.

ین ژاپن؛ میانگین رشد سالانه: ۲۶ درصد

شاید خریداران بازار تهران تصورش را نکنند که قیمت این ارز طی حدود یکسال در نیمه بهمنماه امسال نزدیک به ۶۰ درصد در مقایسه با سال قبل رشد داشته است. قیمت یکصد ین ژاپن در بازار تهران و در نیمه بهمن سال ۱۳۸۶ ۸۷۶ تومان بوده است، امروز این ارز ۲۱۰۰ تومان معامله میشد که نشان دهنده رشد نزدیک به ۱۴۰ درصدی قیمت این ارز طی نزدیک به ۵ سال دارد.

رشد قیمت ین ژاپن در نیمه بهمن ماه سال های : ۱۳۸۷، ۱۳۸۸، ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ به ترتیب برابر: ۴۲/۲۴ درصد، ۸۳/۱ درصد، ۹۱/۱۸ درصد و ۰۹/۵۹ درصد بوده است. چنانکه مشاهده میکنید حتی در نیمه بهمن ۸۷ که اکثر ارزهای بازار تهران در مقایسه با نیمه بهمن سال ۸۶ کاهش قیمت داشتند، ین رشد قیمت قابل توجهی نیز داشته است. میانگین رشد سالانه ین ۰۶/۲۶ درصد بر آورد میشود.

344

تغییرات نیمه بهمن امسال نسبت به زمان مشابه سال قبل/ تغییر قیمت نیمه بهمن امسال نسبت به زمان مشابه سال ۸۶- متوسط تغییرات سالانه / تغییرات قیمت در نیمه بهمن ماه

[مرتضی]

دلار هنگ کنگ؛ میانگین رشد سالانه: ۲۲ درصد

متاسفانه قیمت این ارز در سال ۱۳۸۶ در دسترس نیست. اما قیمت هر دلار هنگ کنگ در نیمه بهمن ۱۳۸۷ برابر ۱۲۵ تومان بوده است، در نیمه بهمن سال ۱۳۸۸ با ۴ درصد رشد به ۱۳۰ تومان می رسد، در نیمه بهمن ۸۹ قیمت آن با رشد ۸۴/۳ درصدی به ۱۳۵ تومان می رسد. اما در حال حاضر قیمت آن ۲۱۵ تومان است که نسبت به قیمت دلار هنگ کنگ در زمان مشابه سال قبل رشد ۲۵/۵۹ درصدی را نشان میدهد. رشد قیمت این ارز در نیمه بهمن امسال در مقایسه با زمان مشابه سال ۱۳۸۷ طی نزدیک به ۳ سال ۷۲ درصد بوده و میانگین رشد سالانه آن نیز در این سه سال ۳۶/۲۲ درصد برآورد می شود.

رینگ مالزی؛ میانگین رشد سالانه: ۴۵ درصد

قیمت رینگ مالزی در سال های ۸۶ و ۸۷ موجود نیست. این ارز در نیمه بهمن سال ۸۸ نزدیک به ۳۰۵ تومان قیمت داشته که قیمت آن در نیمه بهمن سال قبل با نزدیک به ۲۳ درصد افزایش به ۳۷۵ تومان میرسد. هم اکنون هر رینگ مالزی در بازار تهران ۶۳۰ تومان خرید و فروش می شود که در مقایسه با قیمت آن در زمان مشابه سال قبل از رشد ۶۸ درصدی حکایت دارد. قیمت رینگ مالزی در حال حاضر در مقایسه با نیمه بهمن سال ۸۸ نزدیک به ۵/۱۰۶ درصد رشد داشته است.

لیر ترکیه؛ میانگین رشد سالانه: ۲۰ درصد

قیمت لیر ترکیه هم در سال ۸۶ موجود نیست. اما این ارز در نیمه بهمن سال ۸۷ به قیمت ۶۱۵ تومان خرید و فروش شده است. درصد رشد سالانه آن در نیمه بهمن هر سال نسبت به زمان مشابه سال قبل به ترتیب در سال ها: ۱۳۸۸، ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ برابر: ۸۹/۱۰ درصد، ۶۳/۲ درصد و ۷۱/۴۵ درصد بوده است. هم اکنون قیمت این ارز در بازار تهران ۱۰۲۰ تومان است که نشان دهنده رشد ۸۵/۶۵ درصدی آن نسبت به زمان مشابه در سال ۱۳۸۷ دارد. همچنین میانگین نرخ رشد سالانه آن در دوره های زمانی مذکور برابر ۷۴/۱۹ درصد برآورد می شود.

ریال عربستان؛ میانگین رشد سالانه: ۱۹ درصد

هر ریال عربستان در نیمه بهمن سال ۱۳۸۶ برابر ۲۵۵ تومان قیمت داشته که قیمت آن هم اکنون به ۴۷۵ تومان رسیده است که حکایت از رشد ۲۷/۸۶ درصدی آن در این دوره زمانی دارد. درصد رشد قیمت ریال عربستان در نیمه بهمن هر سال نسبت به سال قبل در سال های: ۱۳۸۷، ۱۳۸۸، ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ به ترتیب: ۷۴/۲، ۲۹/۲، ۰۷/۱۰ و ۰۱/۶۱ درصد برآورد می شود که نشان میدهد میانگین رشد قیمت ریال عربستان در بازار تهران برابر ۰۳/۱۹ درصد بوده است.

دینار کویت؛ میانگین رشد سالانه: ۲۴ درصد

از آن ارزهای گران قیمت آسیایی است. در نیمه بهمن سال ۸۶ قیمت آن ۳۴۰۰ تومان بوده که در نیمه بهمن ۱۳۸۷ بدون هیچ تغییری نسبت به سال قبل همچنان ۳۴۰۰ تومان ارزش داشته است. اما در سال ۸۸ دینار کویت ۲۳/۳ درصد رشد داشته است و در نیمه بهمن سال های بعد، یعنی ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰نسبت به زمان مشابه سال قبل به ترتیب: ۵۵/۶ و ۱۶/۸۷ درصد رشد داشته است. هم اکنون قیمت دینار کویت در بازار تهران ۷۰۰۰ تومان است که در مقایسه با زمان مشابه سال ۱۳۸۶ از رشد ۸۸/۱۰۵ درصدی حکایت دارد.

دینار کویت؛ میانگین رشد سالانه: ۱۸ درصد

پول این همسایه جنوبی کوچیک با این سهم عظیم از تجارت خارجی ایران و جذب توریست های ایرانی حتما جزو پر طرفدارترین ارزهای بازار تهران است. قیمت این ارز در نیمه بهمن ماه سال های ۱۳۸۷، ۱۳۸۸، ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ نسبت به زمان مشابه سال قبل به ترتیب: ۴۷/۳، ۹۸/۲، ۱۴/۱۰، ۶۰/۵۴ درصد رشد داشته است. هم اکنون قیمت درهم امارات در بازار تهران ۴۷۰ تومان است که در مقایسه با قیمت آن در نیمه بهمن سال ۱۳۸۶ یعنی ۲۵۹ تومان نشان دهنده رشد ۴۶/۸۱ درصدی آن است. میانگین رشد سالانه قیمت این ارز در دوره های مورد ذکر ۸۰/۱۷ درصد برآورد می شود.

دینار عراق؛ میانگین رشد سالانه: ۳۹ درصد

به دیگر همسایه عربی مان بپردازیم. عراق جنگ زده، صادرات زیادی به این کشور داریم، حجم عمده صادرات خودروی ایران به عراق انجام میشود و معلوم نیست اگر عراق خودروی ایرانی نخرد تکلیف صنعت خودروی صادراتی ایران چه خواهد بود! دیقیمت دینار عراق در سال های ۸۶ و ۸۷ مشخص نیست اما در سال های ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ به ترتیب: ۸۵۰ و ۹۰۵ تومان بوده است که نشان میدهد در نیمه بهمن سال ۸۹ قیمت آن نسبت به زمان مشابه سال قبل ۴۷/۶ درصد رشد داشته است. همچنین هم اکنون دینار عراق در بازار تهران به قیمت ۱۵۵۰ تومان معامله می شود که نشان میدهد نسبت به سال قبل ۲۷/۷۱ درصد و نسبت به زمان مشابه سال ۱۳۸۸ نزدیک به ۳۵/۸۲ درصد رشد قیمت داشته است. همچنین میانگین رشد سالانه در دوره های مورد ذکر ۸۷/۳۸ درصد برآورد می شود.

یوان چین؛ میانگین رشد سالانه: ۵/۳۵ درصد

در پایان به تغییرات قیمت کشور دوست «چین» بپردازیم. قیمت آن در بازار آزاد سال ۱۳۸۶ موجود نیست اما در نیمه بهمن سال ۱۳۸۷ قیمت آن در بازار تهران ۱۴۸ تومان بوده که با ۶۷/۰ درصد رشد در نیمه بهمن ۱۳۸۸ به ۱۴۹ تومان میرسد. در نیمه بهمن سال ۱۳۸۹ نسبت به مدت مشابه سال ۸۸ نزدیک به ۴۴/۱۷ درصد رشد قیمت داشته. هم اکنون قیمت یوان چین در بازار تهران ۳۳۰ تومان است که با توجه به قیمت آن در زمان مشابه سال قبل یعنی ۱۷۵ تومان، رشدی حدودا ۵۷/۸۸ درصدی را در این دوره زمانی داشته است. بر اساس آنچه گفته شد، رشد یوان چین در نیمه بهمن امسال نسبت به زمان مشابه در سال ۸۷ برابر ۹۷/۱۲۲ درصد بوده است و میانگین رشد سالانه در سالهای مورد بررسی ۵۶/۳۵ درصد برآورد می شود.

345

جدول تغییرات قیمت ارز های مهم بازار تهران در نیمه بهمن ماه سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰ (قیمت ها به تومان)

[transporter]

خیلی مطلب جالبی بود. البته باید به این نکته توجه داشتیم باشیم که ارزهای دیگه در ایران بر اساس دلار ارزشگذاری میشن. و در یک سال گذشته دلار به طور کلی در برابر سایر ارزهای جهانی تضعیف شده. این باعث شده که سایر ارزها بیشتر از دلار در برابر ریال تقویت بشن.

[مرتضی]

به کجا چنین شتابان؟؟؟ تاجر از دلار پرسید!!!!....

اندر احوالات این روزهای دلار...که شتابان داره میتازه و ارز های دیگه رو هم دنبال خودش میکشونه....
چند ماه پیش دلار 1300...1400 تومنی برامون باور کردنی نبود، ولی امروز 1900 رو باز هم رد کرده و ما دلتنگ دلار 1700 تومنی حتی هستیم...

واقعا به نظرتون؛ به کجا چنین شتابان میتازه این دلار؟...چرا چنین شتابان میتازه..؟ تا کجا میتازه؟...

[سجاد]

به کجا چنین شتابان؟؟؟ تاجر از دلار پرسید!!!!....اندر احوالات این روزهای دلار...که شتابان داره میتازه و ارز های دیگه رو هم دنبال خودش میکشونه....چند ماه پیش دلار 1300...1400 تومنی برامون باور کردنی نبود، ولی امروز 1900 رو باز هم رد کرده و ما دلتنگ دلار 1700 تومنی حتی هستیم...واقعا به نظرتون؛ به کجا چنین شتابان میتازه این دلار؟...چرا چنین شتابان میتازه..؟ تا کجا میتازه؟...نمی خوام داغ دلت رو تازه کنم مرتضی جان. اما این عکس و ببین یادش بخیر.


581

[مرتضی]

همچنااااااااااااااااااااا ااااااان میتازه....2050 شد.....

[ahmadrhp]

سلام دوستان
اگر ممکنه در مورد استراتژی خودتون تو این وضعیت دلار صحبت کنید.
به نظر شما چکار باید کرد؟

[مرتضی]

سلام دوستان
اگر ممکنه در مورد استراتژی خودتون تو این وضعیت دلار صحبت کنید.
به نظر شما چکار باید کرد؟

سلام دوست من...چقدر سوال خوب و به جایی رو مطرح کردی...اینروزها اصلی ترین دغدغه تمام تاجرها و بازرگانان همین هست...بهترین استراتژی چیه واقعا؟ چطور میشه از ریسک نوسان این روزهای ارز ، در امان بود؟ واقعا چه باید کرد؟ آیا راه مطمئن و یا حداقل کم ریسکی وجود داره؟
من چین هستم، و اینجا شاهدم که تمام ایرانی هایی که برای خرید اومدن، دست نگه داشتن و خرید نمیکنن. با چند تاشون که حرف میزدم ، حتی جنسهایی که خریدن هم، نمیخوان تحویل بگیرن....با اینکه دپوزیت پرداخت کردن ولی از خیر دپوزیت گذشتن و نمیخوان بقیه سرمایه رو ریسک کنن...این استراتژی اونها نیست، در واقع ترس باعث این شده...و ناچار به این روش عمل میکنن..میگن اگر بخریم هم نمیتونیم بفروشیم...
اونقدر نوسان بالاست که واقغا نمیشه یه راه مطمئن انتخاب کرد...میشه؟!!! مطمئن نیستم...با این قیمت دلار شاید صادرات بهتر باشه ولی این هم نسخه خوبی نیست...همه که صادر کننده نیستن...و باز هم نوسان دلار حتی ریسک صادرات رو هم بالا میبره...

[Hesam]

سلام
یعنی در مغازه ها و شرکتا و .... رو ببندیم؟؟؟؟؟؟
دوستان چیکار کنیم؟

[سجاد]

محمد پاریزی درجمع فعالان اقتصادی و تجاری در بانک توسعه صادرات ایران گفته است که راه اندازی بورس ارز را تضمین کننده منافع تمام صادرکنندگان و عرضه کنندگان ارز می داند. او در تشریح اهداف راه اندازی بورس یا همان بازار جدید ارز می گوید: در بازار جدید ارزی، عرضه و تقاضای ارز در قالب صدور و مبادله گواهی ارزی خواهد بود و معاملات فیزیکی ارز در این بازار انجام نمی شود.

تمام معاملات در این بازار با نام و شفاف بوده و مانند معاملات سهام در بورس است، البته این اطلاعات در بورس کدگذاری می شود که منجر به افشای اطلاعات مشتری نشود. در این سیستم به بانک ها و صرافی های مجاز اجازه داده شده، بخشی از عملیات خرد و مصارف خدماتی که بانک مرکزی آنها را مجاز می داند، براساس قیمت اعلام شده از بورس، خرید و فروش کنند. ضمن آنکه بانک ها مستقیما و براساس منابع خودشان می توانند گواهی ارزی صادر نمایند و یا در بورس معامله کنند. معاون امور اقتصادی وزارت اقتصاد گفت که «علی رغم تخصیص بخش عمده ارز به نرخ مرجع، مبنای قیمت گذاری و عرضه کالا در بازار داخلی ارز، به نرخ آزاد است» و در توضیح راهبرد خروج از وضعیت فعلی گفت: در اولین مرحله که اکنون اجرایی نیز شده به شفاف سازی، ساماندهی و مدیریت مصارف متناسب با منابع ارزی کشور پرداخته می شود. وی گفت در مرحله دوم که مرحله گذار است درپی کم کردن یا برطرف کردن فاصله دو بازار ارز هستیم تا جایی که عملاً یکسان سازی نرخ ارز هم اتفاق بیفتد.



* سه هدف عمده ایده بازار جدید ارز



پاریزی سه هدف عمده ایده بازار جدید ارز را کشف قیمت رقابتی، مدیریت اطلاعات بازار و مدیریت عرضه و تقاضا دانست که می تواند جلوی نوسانات غیر عادی بازار ارز را بگیرد. وی افزود: اکنون بررسی ها و تحقیقات نشان داده که برای دستیابی به اهداف فوق، ایجاد یک بازار قابل مدیریت برای صدور و معامله گواهی ارزی در بازار بورس غیرقابل اجتناب است. معاون امور اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی تصریح کرد: آنچه قرار است به منظور کشف قیمت ارز در این بازار معامله شود صرفاً گواهی ارزی است. به عبارت دیگر خرید و فروش فیزیکی ارز به بورس منتقل نخواهد شد و امور مربوط به حوالجات و خرید و فروش ارز کماکان توسط بانک ها و صرافی های مجاز انجام خواهد شد.



درآمد ناشی از نفت و فرآورده های نفتی به بازار ارز عرضه می شود



پاریزی از نقش مهم بانک مرکزی در این چرخه خبر داد و گفت: بانک مرکزی بازی گردان اصلی در این ارتباط سازمان یافته میان بانک ها، صرافی ها و بورس است. وی به آخرین مصوبه کارگروه ارزی اشاره کرد و گفت: به بانک مرکزی اجازه داده شده درآمد ناشی از نفت و فرآورده های نفتی را در این بازار عرضه کند. معاون امور اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی گفت: عرضه کنندگان گواهی ارزی در این بازار را صادرکنندگان کالا و خدمات و همچنین اشخاص حقوقی و حقیقی دارنده ارز از جمله صاحبان ارز با منشاء خارجی تشکیل می دهند. وی تقاضاکنندگان گواهی ارزی در این بازار جدید را دو گروه واردکنندگان کالا با ارایه ثبت سفارش و استفاده کنندگان از خدمات خارجی نظیر ارز دانشجویی، مسافری و بیماران اعزامی به خارج دانست که گروه دوم با ارایه گواهی از مراجع ذیربط می توانند خریدار این گواهی ارزی باشند. پاریزی گفت: این طرح با راه اندازی تدریجی از معاملات کالایی به سمت خدمات ارزی خارجی شروع می شود.



استفاده از مشوق های صادراتی موکول به ارائه ارز در بازار بورس شد



در ادامه جلسه مدیرعامل بانک توسعه صادرات ایران نیز گفت: براساس تصمیم کارگروه ارزی، استفاده از مشوق های مالیاتی و جوایز صادراتی موکول به عرضه ارز صادرکنندگان به این بازار جدید شده است. وکیلی گفت: تفاوت نرخ ارز باعث شده که ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصاد برنگردد و این امر منجر می شود تمام نیاز وارداتی به سمت نرخ ارز بازار آزاد سوق داده شود. وی افزود: چنانچه تفاوت بین نرخ ارز مرجع و بازار آزاد ادامه پیدا کند به نفع هیچکس از جمله صادرکننده، وارد کننده و مردم نبوده و تنها برخی ها از این فضا سوءاستفاده می کنند. رییس هیات مدیره بانک توسعه صادرات ایران، ورود ارز به بازار بورس را ایده خوبی دانست که عرضه کننده و تقاضاکننده ارز به صورت قانونی می*توانند با هم وارد معامله شوند و ابراز امیدواری کرد این طرح با موفقیت انجام شود. وی هدف از برگزاری این نشست را بهره گیری از نظرات صادرکنندگان و فعالان اقتصادی و تعامل نزدیک با آنان دانست تا منجر به موفقیت این طرح شود. وکیلی با بیان اینکه شرایط جدیدی که به وجود می آید در یک بازار امن بوده و معامله برد-برد برای هر دوطرف است گفت: امن از این منظر که صادرکنندگان در هر نقطه ای از دنیا که مایل باشند ارز را با ضمانت بانک و صرافی مجاز به دست بیاورند و آن را مصرف کنند تا بتوانیم از وضعیت نقطه ای کنونی به سمت یکپارچه سازی فعالیت های ارزی پیش برویم.



امکان واگذاری گواهی ارزی به دیگران وجود ندارد



براساس اعلام روابط عمومی بانک توسعه صادرات ایران در ادامه این نشست، جلسه پرسش و پاسخی برگزار شد. پاریزی در پاسخ به سوالی گفت: ارز برای بازپرداخت وام ها در این بازار نیز وجود دارد و به طور کلی به تمام تقاضاها در این بازار جواب داده خواهد شد. وی افزود: با اجرایی شدن این طرح، معاملات خرد مانند تامین ارز خرید کتاب، خرید نرم افزار و... بر اساس قیمت اعلامی بورس، به بانکها واگذار شده است. معاون امور اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی با اعلام اینکه تنها یورو و دلار در این بازار معامله نمی شود و در نوع ارز محدودیتی وجود ندارد گفت: امکان واگذاری گواهی ارزی به دیگران و همچنین به غیر از موردی که در بورس تقاضاکننده ثبت کرده است، وجود ندارد. در این نشست یکی از صادرکنندگان گفت: قراردادهایی که قبل از راه اندازی بازار بورس ارز منعقد شده به ویژه قراردادهای فنی و مهندسی که با نرخ ارز مرجع بوده در صورت اجرایی شدن آن و تبدیل نرخ ها به نرخ ارز آزاد، بار سنگین مالی به دوش پیمانکار مالی طرح ها که بر اساس نرخ مرجع تعهد داده ایجاد می کند که لازم است برای جبران این بار مالی فکری شود.

[مرتضی]

دیگه رسما افسار پاره کرده دلار...داره رکورد هایی رو میزنه که شاید هیچوقت کسی جرات پیش بینی این قیمت ها رو نداشت...

به کجا چنین شتابان...؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! 2670 تومان

[مرتضی]

گفت وگوی «دنیای اقتصاد» با معاون سابق بانک مرکزی
چاره جویی برای بازگشت ارز تک نرخی

در اجرا، فرماندهی اقتصادی صحیحی نداریم
تهیه و تنظیم: مسعود رضا طاهري، فاطمه حاجعلی
این روزها تقریبا دو سال از فراق ارز تک نرخی به یادگار مانده از سال 81 می گذرد. نوسان شدید در بازار ارز و سکه، تورم انباشته و انتظارات تورمی، افزایش نقدینگی، نگرانی از ناهماهنگی سیاست های پولی و مالی و عواملی از این دست در کنار برخی فشارهای ناشی از تحریم ها نوسان های زیادی را در بازار ارز به وجود آورده است.

قیمت دلار رکورد 2500 تومان را در بازار تا اواخر شهریور شکست و چشم انداز کنترل قیمت نیز برای آن پیدا نبود. تا اوایل همین ماه بحث های زیادی در مورد به کارگیری شیوه ای برای دستیابی به نرخ واحدی برای دلار و امکان تمکین بازار و سایر بخش های اقتصادی از نرخ مورد توافق مطرح بود. عبارات و ساختارهایی مانند بورس ارز در بین دستگاه های مختلف در زیرمجموعه های وزارت اقتصاد شکل گرفته بود. پارلمان بخش خصوصی به عنوان اولین و صریح ترین مخالف جدی این بورس اعلام موضع کرد. طرح ریزی شده بود تا در بازاری گواهی سپرده ارزی را در اختیار متقاضی ارز وارداتی قرار دهند. ابتدا اعلام کردند که ارز فیزیکی به همراه سایر متقاضیان امکان حضور در این بازار را دارند، اما خیلی زود این تصمیم نیز جای خود را به مرکزی داد که به اتاق مبادلات ارزی معروف شد و براساس اولویت های انجام شده به عرضه ارز پرداخت.

در این مرکز کماکان ارز بر اساس دلار مرجع 1226 تومانی تنها برای واردات کالاهای اساسی و نهاده های دامی در قالب دو اولویت اول و دوم پرداخت می شود و سایر اولویت ها نیز ضمن غربالگری جدید، با ارزهایی بر مبنای دلار تقریبا 2400 تومانی در روز اول با فاصله قیمتی تقریبا 1200 تومانی با قیمت مرجع پاسخ داده شد. با آغاز به کار رسمی این مرکز در سوم مهرماه قیمت بازار آزاد در مسیر افزایش شدید قرار گرفت و به سرعت از 3000 تومان عبور کرد و در ادامه مسیر افزایش قیمت که در یک روز حتی 500 تومان را نیز در نور دید، نگرانی های داخلی را شدت بخشید و ریال طعم پول داغ را چشید.

از جمله کارشناسانی که سابقه علمی و اجرایی در بازار پول و سرمایه داشته و هنوز نیز در بازار پول کشور سکاندار موسسه ای پولی است، حیدر مستخدمین حسینی است. کشف سابقه کار او در کنار طهماسب مظاهری در وزارت اقتصاد و بانک مرکزی نیاز به کندوکاو زیادی ندارد. او معاون سابق حقوقی و امور مجلس وزارت امور اقتصادی و دارایی و بانک مرکزی بوده و دارای کارشناسی اقتصاد، کارشناسی ارشد مهندسی صنایع و علوم اقتصادی و دکترای مدیریت است و در کارنامه کاری اش سوابقی همچون ريیس هیات مدیره شرکت سپرده گذاری مرکزی ایران، عضو شورای عالی بانک ها، عضو شورای پول و اعتبار، عضو شورای عالی بورس، عضو هیات پذیرش اوراق بهادار، عضو شورای خرید کالاهای اساسی کشور، عضو هیات امنای صندوق مسکن کارگران، مدیرعامل و عضو هیات مدیره شرکت های سازمان صنایع ملی ایران، مدیرکل دفتر تعاونی های مسکن وزارت مسکن، مدیرکل دفتر امور اقتصادی و برنامه ریزی وزارت تعاون دارد.
در گفت وگوی «دنیای اقتصاد» با او پیشنهاد تازه ای در مورد ساماندهی نرخ ارز مطرح می شود.

آیا شوک های اخیر نرخ ارز سابقه داشته است؟

این روند افزایش نرخ ارز باید مثل دفعات گذشته به طور تدریجی در اقتصاد شکل می گرفت و به سرعت و به این صورت انجام نمی شد و شوک به بازار وارد نمی کرد.
طی سال 68 همزمان با قطعنامه 598 چنین شوکی در کشور رخ داد که بسیاری از این امر متضرر شدند، اما طی سال های 68 تا 76 نرخ ارز به یکباره رشد پیدا نکرد و کم کم شروع به افزایش کرد.

چقدر تحریم را موثر می دانید؟

به نوبه خود تحریم ها را موثر دانسته و معتقدم که هر کسی که می گوید تحریم اثر ندارد یک حرف غیرکارشناسانه و غیرعقلانی زده است.
البته در شرایطی که اقتصاد تابع عرضه و تقاضا است و بحث مدیریت و عدم مدیریت صحیح مطرح است و ارز و نرخ ارز هم این مباحث فعلی را به وجود آورده ما نباید همه تقصیرها را متوجه تحریم بدانیم و اگر کسی این صحبت را بکند، حرف درستی نزده است.

بنای بحث اقتصاد محدودیت منابع است و چون در حال حاضر تحریم صورت گرفته و به تبع آن محدودیت نیز حاصل شده که این محدودیت باید درست مدیریت شود که بنده به نوبه خود مسوولیت آن را فقط با قوه مجریه نمی دانم و قوه مقننه و قوه قضائیه هرکدام به نوبه خود در این موضوع مسوولیت دارند.

پیش بینی شما برای آینده بازار ارز چیست؟ آیا نرخ ارز قابل پیش بینی است؟

تعیین نرخ ارز به عوامل متعددی بستگی دارد و قابل پیش بینی نیست. به اعتقاد من چون بازار ارزی در کشور وجود ندارد؛ بنابراین نمی توانیم برایش تفکری قائل باشیم و بدانیم که چه اتفاقی خواهد افتاد، اما اگر بازار خوبی داشتیم، می توانستیم با بررسی و برنامه ریزی و با خواست جمعی ارز را از این بحران خارج سازیم و ذکر این نکته ضروری است که حرکت ای کوتاه مدت اثرگذار نخواهد بود. بازار ارز بازاری است که در آن همه عوامل، متقاضیان و عرضه کنندگان از دولت گرفته تا بخش خصوصی و افراد حقیقی و حقوقی بتوانند مشارکت داشته و در تقابل عرضه و تقاضا به نرخ واحدی برای ارز دست یابند. اگر ما قائل به علم باشیم و بدانیم که اقتصاد یک علم است باید با آن به صورت علمی برخورد کنیم و این مشکل هم با بگیر و ببند و تهدید و زور درست نمی شود. به طور قطع برخوردهای قهری نیز از جمله نسخه هایی نیست که بتوانیم بازار را با آن نگه داریم.

چه می توان کرد تا نرخ ارز از این وضعیت خارج شود؟

پیشنهاد ما تشکیل بورس جامع ارز است. نه بورسی که طی یک ماه گذشته صحبت شده که در آن گواهی سپرده مورد مبادله قرار گیرد که خود منجر به سفته بازی شود، بلکه بورس ارز جامعی که تمامی عرضه کنندگان ارز از دولت و شرکت های دولتی و صادرکنندگان، ارز را در آن عرضه کنند و در نقطه مقابل هم تمام مصرف کنندگان که نیاز به ارز دارند اعم از دانشجو، بیمار و واردکنندگان، تقاضای خود را به آنجا بدهند یعنی یک بورس جامعی که ارز مرجع و مشخصی داشته باشد. بورس ارزی که اخیرا مطرح شد جامع نیست و این بورس قادر به تک نرخی کردن ارز نیست.
حوزه ارزی، با تک نرخی شدن از رانت بری شده بود و برایش بسیار زحمت کشیده شده بود. امروز شرایط چندنرخی برای ارز دوباره شکل گرفته و این خیلی فاجعه است. روند گذشته باید به هر قیمتی و با مدیریت صحیح حفظ می شد.

هر کس نباید بنا به تشخیص خودش یک نرخی را برای ارز اعلام و تعیین کند اگر بورس جامع ارز تشکیل شود در بلندمدت قیمت ارز را تعیین و بسیاری از مشکلات را حل خواهد کرد.
در شرایطی که علاقه مند هستیم که رانت در اقتصاد به وجود نیاید اقتصادمان را بسته تر و در نقطه مقابل هم افزایش رانت خواهیم داشت که این را کسی طالب و راغب نیست.
کالاهای ضروری ما نیاز مبرم دارند که از دلار 1226 تومانی استفاده کنند محور را در اقلام اساسی که مورد نیاز است متمرکز کنند.

اگر این تقاضا را در بورس جامع ارز و در یک مکانیزم عرضه و تقاضا وارد کرده و بخواهیم قیمت واحدی را برای ارز داشته باشیم، با توجه به ضرورت های افزایش نرخ ارز و مابه التفاوت تورم داخلی و خارجی، نرخ به دست آمده به طور طبیعی از سه هزار تومان بیشتر است و با تورم وارداتی اقلام وارداتی و ضروری آن چه باید کرد؟

همچنین دولت بنا به مصالحی بخواهد برای این کالاها، دانشجوها و بیماران ارز بدهد این یارانه ها چطور تامین می شود؟

اگر یک بررسی بین سال های 88 تا نیمه اول 91 انجام دهید، خواهید دید که اقلام وارداتی ما حدود 30 درصد رشد قیمت پیدا کرده است در صورتی که مرجعی هم در این رابطه نداریم تا کنترلي روی این اقلام انجام دهد. وقتی ارز ارزان قیمت داده می شود وارداتی که انجام می گیرد به این شکل است که از ارز دولتی برای واردات استفاده می شود ولی با ارز آزاد در جامعه فروخته می شود که افزایش 30 درصدی تورم در جامعه را در پی دارد. در صورتی که تورم جهانی همزمان به این اندازه نبوده است. در واقع ایجاد رانت را در کشور پایه گذاری کردیم که از سال گذشته شروع شده است.
الان در حال حاضر هیچ کنترلي روی کالاهایی که ارز دولتی می گیرند انجام نمی شود و آنها ارز 1226 تومانی می گیرند و باید پاسخگو باشند. بورس جامع ارز، محلی است که تمام بازیگران ارز در آن حضور پیدا می کنند.

اگر دولت می گوید که ارز کم داریم و می خواهد به این اقشار ارز بدهد، ریال داده شود. آنها واردات خود را انجام دهند و مابه التفاوت آن را ریالی دریافت کنند. دولت باید با یک سیاست گذاری و شکل گیری مناسب رانت ها را کاهش دهد و به کف برساند.

تغییر در ترکیب میزان واردات چه نقشی در افزایش تقاضای وارداتی ارز داشته است؟

اگر به بخش هایی که کالاهای واسطه ای و سرمایه ای و در درجه سوم کالاهای مصرفی قرار دارند نگاه کنیم متوجه می شویم که در این دو سه دهه گذشته حدود 75 تا 80 درصد واردات کشور در کالاهای سرمایه ای و واسطه*ای است اما این نسبت در این چند سال اخیر کمتر شده و کالاهای سرمایه ای و واسطه ای به 55 تا 60 درصد رسیده و الباقی آن به کالاهای مصرفی تبدیل شده که این خود جای
تامل دارد.

در اقتصاد سه دهه گذشته مشاهده می کنیم که ماشین آلات و مواد اولیه را برای تولید وارد می کردیم، اما اکنون سهم این واردات کمتر از گذشته شده و مابقی به کالاهای مصرفی تبدیل شده و هنگامی که کالاهای مصرفی وارد بازار شده به دنبال آن نیازهای مردم با آن تطبیق پیدا کرده است.

طی هفت تا هشت سال گذشته شرکت های نامولد نسبت به سال های قبل آن بسیار زیادتر شده و علت آن بازدهی بالای این بخش در اقتصاد بوده است که سبب نامتعادل کردن بازار شده است. کسانی که کالاهای واسطه ای و سرمایه ای داشتند به صرافی و چهارراه استانبول نرفتند و آنها در جاهای رسمی ارز خود را تهیه کرده یا از خود بانک که دارای راهکارهایی برای تهیه ارز اینگونه افراد است، توانستند ارز خود را تهیه کنند و از این راه مواد تولید خود را تامین کنند؛ بنابراین بخش های مولد جامعه ارز خود را همیشه از کانال های رسمی تهیه كرده اند و بخش های نامولد و بعضا خدماتی و مصرفی به کانال های غیررسمی برای تهیه ارز مراجعه داشته اند و افزایش این تقاضا در اقتصاد بیمار موجب تحریک بخش تقاضای ارز شد.

سیاست های پولی و مالی تا چه میزان در تک نرخی کردن ارز تاثیر داشته است؟

اگر کشور ما اعتقاد به علم داشته باشد می دانیم که اجزای سیستم اقتصادی بازارهای مختلفی داشته و هر کدام از اینها باید خودشان کارآ بوده و به تعادل برسند در نتیجه می توانند سیستم اقتصادی کشور را سامان بخشند. سیاست کلی بازار، اجزای به هم پیوسته ای هستند که اگر یکی از این حوزه ها دستخوش تغییر شود، در کل سیستم اختلال ایجاد می کند.

سیاست های پولی در تلاش برای تجهیز منابع هستند و تلاش می کند که نقدینگی اي که در سطح جامعه وجود دارد را به سمت بانک ها بکشند و بانک ها نیز سعی می کنند این منابع را به سمت تولید پیش ببرند، اما در همین شرایط مشاهده می کنیم که دولت اعلام می کند از سود سپرده ها می خواهیم مالیات بگیریم که این بسیار خطرناک است و بدبینی را در جامعه رواج می دهد. منظور از این سخن این است که سرمایه ها نزد بانک نرود و در تلاش ترویج این موضوع است که مردم به دنبال کاری که در گذشته انجام می دادند مثل خرید و فروش ارز و سکه بروند که آثار آن را نیز در این چند روز اخیر مشاهده کردیم.

با وجود تلاش های صورت گرفته برای تبدیل شدن به قدرت اول منطقه در قالب تدوین برنامه*های پنج ساله، همان تک نرخی شدن ارز هم که در سال 81 به آن رسیده بودیم را از دست دادیم. چرا دچار این شرایط شده ایم؟

نکته ای که باید در اقتصاد تعیین تکلیف شود این است که در کشور نسبت به علوم اقتصاد نگاه و تفسیر درستی وجود ندارد و همچنین در اجرا هم فرماندهی اقتصادی صحیحی نداریم.
در ترکیه شخصی به نام درویش اقتصاد آن کشور را مدیریت کرد و ترکیه را به اینجا رساند و در مالزی نیز بعد از آن همه سختی در حال حاضر به جایی رسیده که جوان های ما برای تحصیل به آن کشور سفر می کنند. ما در کشور سیاست های کلانی داریم، اما اگر از یک مدیر اجرایی در مورد اینکه سیاست های کلان در حوزه اقتصاد کدام است سوال پرسیده شود نمی تواند پاسخ دهد و کتاب را باز کرده و به بندها رجوع می کند. در صورتی که باید از دستورات مجمع تشخیص مصلحت نظام تبعیت کند که رهبری هم آن را تایید کرده است.

حالا چرا از این دستورات که از دولت ها وقت و انرژی زیادی برای طراحی و تدوین آن صرف شده فاصله گرفته ایم و به حال خودش رها شده است. مسوولان اقتصادی کشور باید به یک ایده مشترک برای اقتصاد برسند، تنوع و پویایی جوامع موجبات پیشرفت آنها را فراهم کرده است.

در حوزه اجرا به این نکته باید قائل باشیم که اگر قواعد اقتصاد آزاد و رقابتی را رعایت کنیم می توانیم با جسارت کامل به جلو قدم بگذاریم.
ممکن است بانک مرکزی بگوید طراحی و دیپلماسی بانک این نیست و در حوزه شخصی کاری با آنها نداریم، اما در حوزه های اجرا باید یک فرماندهی اقتصادی داشته باشیم که در واقع حرف آخر را آن بگوید و همه تابع آن باشند. در زور آزمایی های بین مسوولان بحث ها را نباید به سطح جامعه بکشانیم و مدام طرف مقابل را دفع یا ایده اش را از بین ببریم.

ایده اولی که باید لحاظ کنیم این است که در حوزه وضعیت اقتصادی فرماندهی آن بر عهده یک نفر که تامین*کننده این حوزه است باشد که بتواند راهبری صحیحی را انجام دهد و همچنین آخرین میانجیگری را آن فرد یا نهاد یا شورا انجام بدهد.

در مورد برنامه های پنج ساله نیز باید گفت که طی این مدت تالیفات و وقت زیادی صرف آن شد در صورتی که مسوولان چندان قائل به اجرای آن نبودند و در بعضی اوقات نیز آن را تغییر دادند، در صورتی که در دولت های قبلی چنین تغییراتی وجود نداشت، اما یکسری برنامه های دیگر تدوین و روی آن نیز حرکت هایی انجام شد. نکته ای که باید به آن توجه کنیم این است که بطن برنامه اول و بطن برنامه دوم به لحاظ اقتصادی و نگاه اقتصادی مثبت است. در مورد کشوری صحبت می شود که حوزه اقتصادی را قبول کرده و در راه آن قدم برداشته است، ما یک سیاست کلان داریم که باید در این برنامه ها باشد، شاید شیب مثبتی داشته باشد، ولی به لحاظ اجرا ضعیف و کیفیت آن با یکدیگر فرق می کند به طوری که یک بار دولت به سمت اقتصاد متمرکز حرکت می کند و بار دیگر به سمت اقتصاد غیرمتمرکز.

کشور ما در همان جایی که بوده، مانده است و نقش بخش خصوصی و تولید ملی در کشور ما به فراموشی سپرده شده است و اندازه آن معلوم نیست. اقتصاد کشور وابسته به نفت است و روی تولید ملی سوار نیست، پایه اقتصاد کشور روی چیزی که تزلزل دارد قرار گرفته و به خاطر این تزلزل بنای فعالیت ها و بنگاه های اقتصادی و هر چیزی که در این زمینه شکل بگیرد این متزلزل بودن را خواهد داشت. اقتصاد کشور باید روی تولید ملی قرار داده شود و تا هنگامی که قرار نگیرد همین بحث ها را خواهیم داشت.

نوع نگاه ها نسبت به درآمدهای نفتی چه نقشی در تعیین قیمت ارز دارد؟

ما وقتی می خواهیم نرخ ارز را تعیین کنیم یک مدل ریاضی را طراحی کرده و متغیرهایی را تعیین و این عددها و متغیرها را در داخل مدل ریاضی ریخته و بعد نرخ ارز را مشخص می کنیم. اگر ما بخواهیم درآمد حاصل از نفت را داخل این مدل بریزیم، خروجی اي که به دست می آید نرخ ارز ارزان خواهد بود. در جامعه یک عده دیدگاه و تفکراتی دارند که می گویند درآمد حاصل از نفت را برای مردم بگذاریم تا مردم در زمان حال راحت باشند و انواع و اقسام وسایل رفاهی و مصرفی را برای آنها فراهم بکنیم؛ یعنی درآمد حاصل از نفت را در آن مدل ریاضی که صحبت شد بریزیم، ولی یک تفکر دیگر وجود دارد و معتقد است که اگر درآمد حاصل از نفت را در این مدل نریزیم و به عنوان ثروت و دارایی کشور کنار گذاشته و برای فعالیت های زیربنایی و اساس کشور از آن استفاده شود و در واقع تولید ملی را شکل بدهد که هم باثبات، مقتدر، صادرات برانگیز و اشتغال زا باشد در این صورت است که می توانیم فعالیت های دیگر را روی آن قرار دهیم، اما یک عده دیگر که درصدشان کم است و به تلفیقی از این دو مدل اعتقاد دارند، می گویند همه درآمد حاصل از نفت نباید صرفا برای سرمایه گذاری و نه صرفا برای رفاه مردم استفاده شود، بلکه با یک نرخ ارز تعریف شده، درآمد به طور مساوی بین مردم تقسیم شود.
اقتصاد کشور ما در این سه دهه هیچ کدام از این روش ها را انتخاب نکرده است. ما باید بنشینیم و در این باره بحث و بررسی کنیم و به یک نتیجه مشخص برسیم تا نرخ ارز مورد توافق به دست آید. در دیدگاه اول نرخ ارز ارزان خواهد بود که هم سرمایه از دست می رود و هم تولید ملی نهادینه شده شکل نخواهد گرفت، اما بین مردم یک رضایت نسبی در جامعه به وجود خواهد آمد. در دیدگاه دوم آرامش و آسایش کوتاه مدت وجود ندارد، ولی در میان و بلندمدت می تواند بهره خوبی بگیرند و در تولید و حمایت از نیروی کار داخلی و اشتغال نقش موثری داشته باشد.

تنها جایی که می تواند این امر را مهار کند مجلس است. در تمام حوزه ها اگر ما همه چیز را از دریچه سیاسی نگاه کنیم کار درستی نکرده ایم. نباید سیاست های کلانی را که مجمع تشخیص مصلحت نظام تدوین کرده و مورد تایید رهبری نیز قرار گرفته و برای اجرا به همه جا ابلاغ شده است کنار بگذاریم. اگر خود را پایبند به سیاست های کلانی که وقت و انرژی بسیاری برای آن صرف شده و در بلندمدت نیز سبب آسایش همگان می شود بدانیم، کارهای دولت و دولت های بعد از آن روان خواهد شد.

برخی وجود بی اعتمادی به سیاست های اقتصادی و بخشنامه های پی درپی در حوزه ارزی را در نبود یک چشم انداز روشن از آینده اقتصادی سهیم می دانند. این نگرانی در واکنش به سخنان و اولتیماتوم های بی تاثیر مقامات بانک مرکزی سابقه مشخصی در بازار ارز دارد. این نگرانی را چطور می توان درمان کرد؟

در حوزه ارز باید یک مدیریت صحیح و دقیق صورت گیرد و برای درمان عارضه روانی نیز که در جامعه رخ داده و شوک ارزی شدیدی که به لحاظ عدم مدیریت صحیح حادث شده، باید اعتمادسازی بیشتری انجام شود. البته وقتی مردم احساس کنند که کشور با کمبود ذخایر ارزی مواجه است، هجوم شان به بازار ارز افزایش می یابد. در حالی که باید این نگرانی از آنها گرفته شود.
تلاش دولت باید در جهت آزاد کردن نرخ سود بانکی در این شرایط باشد تا از کشیده شدن نقدینگی به سمت ارز جلوگیری و این منابع به سمت بانک ها هدایت شود. در این راستا سیاست گذاران و اعضای شورای پول و اعتبار باید سیاستی را برای مصرف این منابع جمع شده طراحی كنند تا این نقدینگی به سمت تولید برود و به بحث ارز نیز کمک کند.

بانک*ها در وضعیت فعلی چگونه نرخ سود 17 تا 20 درصدی خود را می پردازند؟

جذب سپرده در بانک ها به صورت کوتاه مدت و پنج ساله انجام می شود. آمار هم نشان می دهد منابع پنج ساله در اقتصاد بالا رفته است.
اما بالا رفتن بی اعتمادی نزد مردم به ماندگاری سپرده های بانکی به این دلیل است که بانک ها به خاطر اینکه سپرده قانونی کمتری بدهند می آیند پنج ساله ثبت می کنند و یک ساله انجام می دهند و همان نرخ را یک ساله پرداخت می کنند.

اگر صورت های مالی بانک ها مشاهده شود، مشخص می شود که سهم بالایی از سودی که پرداخت می کنند از محل سود عملیاتی نیست و از سود غیرعملیاتی که ناشی از زمین، ساختمان، سرمایه*گذاری شمش طلا و... ناشی می شود. این خود یک چرخه معیوب اقتصاد کشور است و در حقیقت نشان از این است که سود سپرده ای که بانک ها می دهند از محل جذب منابع جدید بانکی است نه از محل منابع فعالیت های بانکداری که این خود سوداگری را به وجود آورده است.

بسته سیاستی و نظارتی بانک مرکزی در سال آتی باید حاوی چه نکاتی باشد؟

باید محوریت موضوع در این بحث، آزادسازی نرخ سود بانک ها باشد.
آیا به طور مشخص می توان اشتباهاتی را برای بانک مرکزی به طور موردی در نظر بگیریم؟ چه کاری باید در این مدت انجام می شد که انجام نشده است؟
بانک مرکزی باید به دنبال اصلاح ساختار باشد و وظیفه اصلی بانک حفظ ارزش پول و کنترل تورم است. در این مدت تعداد بانکها دو برابر و موسسات غیرمجاز خیلی زیادی شکل گرفته است که تحت مدیریت بانک مرکزی نبوده و این موسسات و صندوق ها توانسته اند پول ها را جذب کنند که اگر سیاست بانک مرکزی روشن بیان می شد آنها به خاطر اینکه پول بیشتری فراهم کنند امتیازهای دیگری را بیان می کردند. بانک مرکزی باید با این مساله برخورد می کرد و نمی گذاشت دامنه این کارها افزایش پیدا کند.
این منابع هیچ کدام در خدمت تولید نیست که نیاز جامعه را برآورده کند و اگر هم در خدمت تولید قرار دارد رقم بسیار پایینی است، ولی با این وجود به تازگی آقای بهمنی شروع به این کار کرده، ولی این تلاش ها زمانی اتفاق افتاده که بسیاری از این ها به بانک تبدیل شده اند.

[مرتضی]

دیگه رسما افسار پاره کرده دلار...داره رکورد هایی رو میزنه که شاید هیچوقت کسی جرات پیش بینی این قیمت ها رو نداشت...

به کجا چنین شتابان...؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! 2670 تومان

2670 افسار پاره کردن بود...3500 رو چی باید گفت؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

[فرصت]

با سلام و درود بر تمامی دوستان
در این تاپیک در مورد روند نرخ ارز و قیمت های روزانه ان و خلاصه هر انچه که می تواند بر این فاکتور مهم در تجارت اثر گذار باشد می پردازیم اول خبر هم برای امروز

قیمت امروز البته برای ساعت 11 صبح دلار امریکا خرید 2830 فروش 2930 در حدود صد تومان اسپرد دارد نرخ مبادله ای هم 2457 تومن مباشد البته بسته به حجم کاری این نرخ ها کمی تغییر میکنند

[فرصت]

قیمت ها امروز توی بازار زیاد فرقی نکرده فقط 10 تومن رفته بالا که اون توی همه صرافی ها رخ نمیده مهمترین رویداد توی این ماه ها نرخ ارز توی بودجه این خراب شده است به نظر من زیر 1800 تومن خواهد بود مجلس نمیگذارد نرخ ارز توی بودجه بالا باشه به هزار یک دلیل همین نرخ مبادله ای هم برای یک سری کالاها باقی خواهد ماند . دوستان نظرتان در مورد نرخ ارز توی بودجه چیست ؟ وارد کننده های مواد دارویی و شکری باید حواسشون جمه باشه صادرکننده ها هم به نظر من یا این وضعیت یک حاشیه سود پنهان دارندو ان رشد نرخ ارز است

[مرتضی]

1800 تومان رو حدث میزنی یا از جایی شنیدی؟ به هر حال همین نرخ هم اگر تصویب بشه ( که شایعات بر نرخی بالاتر از این هست ) باعث افزایش نرخ بازار خواهد شد.

[haman716]

به نظر من که به دلیل کمبود ارز داخل کشور و نیاز دولت برای تامین بودجه نرخ ارز رو روی نرخ مبادله ای میبندن چون چاره ای جز این ندارن و باید با همین ارز محدود نیاز کشور رو تامین کنند

[سجاد]

نرخ دلار تو بودجه چرا مهمه؟؟؟

نرخ دلار واسه بودجه 91 ، 1150 تومان بوده. اینا اگه کارشون رو برنامه و رو بودجه بود که وضع این نمی شد.

اما یه خبر دیروز خوندم که وزیر صنعت و معدن و بازرگانی و ..... گفته که بانک مرکزی نمی تونه دلار مورد نیاز کشور رو تامین کنه.

[فرصت]

با سلام
ببینید همین الان دولت داره دلار های خود را توی مرکز مبادله ای میفروشه و اون نرخ 1226 وجود خارجی ندارد دوستان به هیج عنوان دلار توی بودجه سال اینده به نرخ مبادله ای نیست بنده تا حدودی با ریس کمیسیون اقتصادی مجلس ارتباط دارم البته غیر مستقیم دلار قطعا زیر 1800 است اقا سجاد نرخ دلار توی بودجه خیلی مهم است وضعیت برخی صنایع مشخص میشه و وضعیت و حجم واردات هم به تبع ان مشخص میشود همین الان اگرنرخ بودجه روی مثلا 1550 بسته بشه تعرف شکر شاید تغییر کنه یا سایر اقلام خلاصه به نظر من این نرخ خیلی مهم است اقا مرتضی بستن نرخ روی 1800 خیلی بازار ازاد را تحریک نمیکنه الان بازار مردد است روی 2900 و بالای 3000 تومن همین الان شما اگر بخواهید توی حجم بالا شرکت های صادراتی زیر نرخ مبادله ای هم برایتان تامین میکنند

[فرصت]

ارائه ارز به نرخ مبادلهای برای 19 قلم مصارف خدماتی مجاز شد

خبرگزاری فارس: با ابلاغ بانک مرکزی به بانکهای عامل، ارائه ارز به نرخ مبادلهای برای 19 قلم مصارف خدماتی شامل ارز مسافرتی تا 300 دلار، درمانی، مأموریت، دانشجویان آزاد یا غیر بورسیه و سوخت، هندلینگ و لندینگ ایرلاینها مجاز شد.



به گزارش باشگاه خبری فارس «توانا» بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران طی بخشنامهای بر اساس تصمیمات متخذه کارگروه ستاد ویژه اقتصادی و در راستای ساماندهی بازار ارز موارد زیر را در مورخ سیزدهم آذرماه سال جاری به بانک های عامل ابلاغ نمود:

1- با توجه به الزام عرضه درآمدهای ارزی وزارتخانه ها و شرکتهای دولتی و سایر دستگاه های موضوع بند (27) قانون بودجه سال 1391 کل کشور در مرکز مبادلات ارزی کشور، بانک های عامل مکلفند ارزهای مربوطه را به نرخ مبادله ای خریداری نمایند.
2- خرید ارز از صادر کنندگان به نرخ مبادله ای و ارایه اعلامیه خرید ارز به صادرکنندگان به منظور استفاده از جایزه ، مشوق های صادراتی و معافیتهای مالیاتی بلامانع می باشد .
ضمناً صادر کنندگان می توانند علاوه بر فروش ارز صادراتی در مرکز مبادلات ارزی کشور ، منابع ارزی خود را جهت واردات مطابق با گروه های کالایی( اولویت بندی وارداتی) مصرف نمایند، اعم از اینکه واردات توسط صادرکننده صورت گیرد یا ارز مربوطه به واردکننده دیگر ارائه شود. همچنین می توانند سپرده گذاری ارزی نموده یا برای پرداخت بدهی ارزی خود استفاده نمایند .
بدیهی است تصمیمات فوق سبب تقویت بیشتر جانب عرضه ارز در بازار ارز کشور و متعاقباً تامین بیشتر تقاضاهای وارداتی بر مبنای اولویت بندی کالایی خواهد شد.
شایان ذکر است ، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با توجه به اهمیت پوشش تقاضای ارز مصارف خدماتی طی بخشنامه ای در روز سیزدهم آذر ماه سال جاری فروش ارز بابت مصارف خدماتی ذیل را به نرخ مبادله ای مجاز اعلام نمود :
1- ارز مسافرتی (حداکثر300 دلار یک بار در سال برای کلیه مقاصد به مسافرین هوایی، زمینی، ریلی و دریایی)
2- ارز درمانی
3- ارز ماموریت
4- ارز دانشجویان آزاد یا غیر بورسیه( مقطع فوق لیسانس و بالاتر)
5- فرصتهای مطالعاتی و هزینه های درمانی هیات علمی
6- حق عضویت و حق ثبت نام درسازمان ها و مجامع بین المللی و محافل علمی و هزینه چاپ مقالات علمی
7- هزینه شرکت در نمایشگاه های خارج کشور
8- حق الوکاله در رابطه با دعاوی خارجی
9- اصل و سود سرمایه گذاری خارجی
10- بابت کارمزدها
11- هزینه دفاتر خارج از کشور
12- هزینه اجاره و اشتراک شبکه های اطلاعاتی ( اینترنت ، رویتر و ... )
13- هزینه برگزاری نمایشگاه های بین المللی
14- هزینه انجام آزمایشهای علمی و فنی انتشار آگهی در خارج کشور و دریافت گواهی های بین المللی
( استاندارد ، کیفیت و ... )
15- هزینه خرید امتیاز پخش فیلم و دریافت های ماهواره ای و ارتباطی
16- هزینه های سوخت ، هندلینگ ، لندینگ ، حقوق خدمه خارجی و حق بیمه شرکت های هواپیمایی ایرانی
17- فروش و انتقال ارز بابت شرکت های بیمه ایرانی
18- فروش ارز به شرکت های منتخب برای اعزام زائرین به عمره مفرده و عتبات عالیات (عراق )
19- فروش ارز جهت بازپرداخت تسهیلات اعطایی از محل حساب ذخیره ارزی(دولتی و خصوصی)، فاینانس غیرخودگردان، بانک توسعه و تجارت (بانک اکو)، بانک جهانی و بانک توسعه اسلامی
بانک های عامل درخصوص 19 قلم مصارف خدماتی می توانند با توجه به تقاضاهای مشتریان به نرخ مبادله ای جهت تامین تقاضاها از بانک مرکزی ارز خریداری نمایند. تصمیم اخیر بانک مرکزی در هدایت عمده تقاضاها به سیستم بانکی و تعمیق بازار بین بانکی نقش چشمگیری داشته و سبب همگرایی بیشتر نرخ ارز در شبکه صرافی های مجاز کشور با نرخ مبادله ای خواهد شد.

[فرصت]

با سلام خدمت تمامی دوستان
فکر میکنم هفته اتی روند ارز صعودی شود 5 شنبه هم رفت روی 3000 تومن امروز هم در مرز های شرقی توی حجم کم هم قیمت ها تکون نخورد و حول وحوش 2950 و 3000 قیمت میخورد بانه هم قیمت زیر 3000 اصلا پیدا نمیشه
دوستان مراقب باشند فکر میکنم هفته اتی ارزی نوسان اش زیاد شود

[فرصت]

امروز شنبه با خبر تمدید مهلت خرید نفت از ایران بازار ارز کمی شل شد
اخرین قیمت من تهران 3000فروش و خرید 2900

[فرصت]

با سلام
مثل اینکه کسی با دلار کاری نداره فقط من کار دارم:hehe:
امروز حواله 3020 کردیم دوستان مراقب باشند به نظر من دلار میکشه بالا :crazy:

[farin]

سلام برای کجا ؟
و چه کالایی؟

[haman716]

امروز واسه حواله ارزی دلار روی 3150 بود. دوباره صعود دلار شروع شده
ولی انگار تجار و بازاریها این نوسانات اونقدر براشون عادی شده که خیلی به دلار و قیمتش کاری ندارن.
واقعا این نوسانات هیچ الگوی مشخصی نداره که بشه تا حدی پیش بینی کرد

[بهزاد]

امروز واسه حواله ارزی دلار روی 3150 بود. دوباره صعود دلار شروع شده
ولی انگار تجار و بازاریها این نوسانات اونقدر براشون عادی شده که خیلی به دلار و قیمتش کاری ندارن.
واقعا این نوسانات هیچ الگوی مشخصی نداره که بشه تا حدی پیش بینی کرد

الگو داری.
در تجزیه و تحلیل نوسانات بازارهای مالی موضوعی هست که در واقع اصلی ترین عامل تعیین نرخ هاست. اون هم موضوع انتظارات هست.
انتظارات عاملی هست که به دلیل اینکه یک عامل انسانی به شمار میره، تجزیه و تحلیلش بسیار سخته.
شاید در ال حاضر از لحاظ اقتصادی عاملی برای رشد قیمت دلار نباشه، اما این انتظارات جمیع بازیگران بازاره که موجب تقاضای دلار و افزایش ارزش اون شده.

[فرصت]

با سلام
مثل این که صحبت های روزهای گذشته رخ داد امروز دلار 3150 شده حواله کمی بیشتر
من روی 3020 حواله به هند برای یک سری مواد از هند داشتم
روی 2960 هم چند پوزیش گرفتیم البته از نوع کالایی
اقا بهزاد اقتصاد فعلی رشد دلار را دیکته میکند اگر به تراز تجاری کشور نگاه کنید روشن میشود کسری بودجه دولت سر به فلک کشیده و با توجه به کاهش فروش نفت دولت مجبور این کسری را از همین دلار تامین کنه
به نظر من هر کاهشی در ارز فرصت خرید است یادمه توی تاپیکی در مورد کایوچو مطلبی ار زدم اگر کسی ان روز اقدام میکرد الان توی راه جنس اش 10 درصد کشیده بالا:rolleyes:

[Navid_atabaki]

نظر من به نظر فرصت نزدیکتره!

دوستان یه سوالی داشتم
بنده دنبال نرخ دینار عراق هستم متاسفانه در هیچ سایتی درج نمیشه و صرافی شهر هم بیخبره اگر اطلاعی دارید که کدام سایت نرخش رو درج می کنه ممنون میشم اطلاع بدید

اینم یه سایت که قیمت ارزهارو فعلا میزنه! : [Only Registered And Activated Users Can See Links]

[Moji]

به نظرم دلار توی این هفته بازم میکشه بالاتر! حدس من روی حدود 3400 باشه! :ohno:

[فرصت]

با سلام
دوستان اهل تجارت از قیمت ارز به خوبی خبر دارند زیاد حاشیه نرویم سوال چرا دلار رشد میکند ؟ ایا این رشد ادامه می یابد ؟
نرخ ارز های خارجی متثر از عوامل و فاکتورهای گوناگونی است اما در ایران دو عامل اصلی منجر به رشد ان شده اول تحریم های بانکی دوم حجم بالای نقدینگی که من اعتقاد دارم امار رسمی دروغ است حجم واقعی ان بیش از 500 هزار میلیارد تومن است
راه حل گزینه اول توافق با غرب است که به نظر من امکان اجرایی ان کم است چرا؟ چون غرب به دنبال انرژی فراوان این خراب شده است به همین سادگی
راه حل گزینه دوم کاهش چاپ پول است که اگر رخ دهد رکودی فراگیر کشور را فلج می کند چرایی ان هم روشن است با این حجم تحریم ها رکود صنایع ما را فلج میکند
پاسخ سوال دوم
رشد نرخ ارز ادامه می یابد سال هاست با دلار های نفتی ریال را به طور غیر واقعی بالای ارزش ذاتی خود نگه داشته ای اما امروز با کاهش ورود دلار های نفتی دیگر امکان اجرایی این امر نیست از سوی دیگر رشد وحشتناک حجم نقدینگی اجازه کاهش نمیدهد در این اقتصاد این حجم نقدینگی نیازمند بازاری برای گردش است
برایند این عوامل در کنار ضعف مدیریتی در تمامی حوزه ها و همچین نگاه غلط و تفکر سنتی حاکم در اقتصاد این رشد را تشدید میکند
عرض اخر اینکه دولت از بیشتر کشورها طلا وارد میکند به خصوص از ترکیه این طلا چند کار میکند اولا در مبادلات خارجی به خصوص با عراق و افغانستان راهگشاست و این طلا میتواند نقدینگی جامعه را تا حدی کنترل کند
رشد امروز نرخ ارز تا حدی به جذاب نگهداشتن طلا برای خریداران بود زیرا اونس از هفته قبل نزدیک 40 دلار ریزش داشته هر یک یک دلار ریزش در اونس منجر به کاهش 5 هزار تومنی قیمت سکه تمام در کشور میشود
منتظر نظرات سایر دوستان هستیم

[مرتضی]

پاسخ سوال دوم
رشد نرخ ارز ادامه می یابد سال هاست با دلار های نفتی ریال را به طور غیر واقعی بالای ارزش ذاتی خود نگه داشته ای اما امروز با کاهش ورود دلار های نفتی دیگر امکان اجرایی این امر نیست از سوی دیگر رشد وحشتناک حجم نقدینگی اجازه کاهش نمیدهد در این اقتصاد این حجم نقدینگی نیازمند بازاری برای گردش است

در اقتصاد بهترین و عملترین راه برای جمع کر دن این نقدینگی چی هست؟ آیا شرایط در ایران برای اجرای طرحهای اقتصادی برای کاهش نقدینگی مهیا هست یا نه؟ این بازار یا بازرهایی که گفتی برای گردش نقدینگی باید ایجاد بشه کدوم بازارها هستن؟
آیا کشوری قبلا در موقعیت مشابه ایران بوده؟ برای برون رفت چه کردند؟

[Fobiran]

با سلام
دوستان اهل تجارت از قیمت ارز به خوبی خبر دارند زیاد حاشیه نرویم سوال چرا دلار رشد میکند ؟ ایا این رشد ادامه می یابد ؟
نرخ ارز های خارجی متثر از عوامل و فاکتورهای گوناگونی است اما در ایران دو عامل اصلی منجر به رشد ان شده اول تحریم های بانکی دوم حجم بالای نقدینگی که من اعتقاد دارم امار رسمی دروغ است حجم واقعی ان بیش از 500 هزار میلیارد تومن است
راه حل گزینه اول توافق با غرب است که به نظر من امکان اجرایی ان کم است چرا؟ چون غرب به دنبال انرژی فراوان این خراب شده است به همین سادگی
راه حل گزینه دوم کاهش چاپ پول است که اگر رخ دهد رکودی فراگیر کشور را فلج می کند چرایی ان هم روشن است با این حجم تحریم ها رکود صنایع ما را فلج میکند
پاسخ سوال دوم
رشد نرخ ارز ادامه می یابد سال هاست با دلار های نفتی ریال را به طور غیر واقعی بالای ارزش ذاتی خود نگه داشته ای اما امروز با کاهش ورود دلار های نفتی دیگر امکان اجرایی این امر نیست از سوی دیگر رشد وحشتناک حجم نقدینگی اجازه کاهش نمیدهد در این اقتصاد این حجم نقدینگی نیازمند بازاری برای گردش است
برایند این عوامل در کنار ضعف مدیریتی در تمامی حوزه ها و همچین نگاه غلط و تفکر سنتی حاکم در اقتصاد این رشد را تشدید میکند
عرض اخر اینکه دولت از بیشتر کشورها طلا وارد میکند به خصوص از ترکیه این طلا چند کار میکند اولا در مبادلات خارجی به خصوص با عراق و افغانستان راهگشاست و این طلا میتواند نقدینگی جامعه را تا حدی کنترل کند
رشد امروز نرخ ارز تا حدی به جذاب نگهداشتن طلا برای خریداران بود زیرا اونس از هفته قبل نزدیک 40 دلار ریزش داشته هر یک یک دلار ریزش در اونس منجر به کاهش 5 هزار تومنی قیمت سکه تمام در کشور میشود
منتظر نظرات سایر دوستان هستیم

سلام اقا فرصت
ابتدا از ا تحلیل زیبای شما تشکر میکنم. منتها با چند بخشش نظر مغایری دارم.
فرمودید که به دلیل منابع عظیم نفتی تحریم ها ادامه پیدا میکند. سوال من از شما این است که اگر واقعا چنین است چرا قبلا تحریم نبودیم؟ از کاهش صادرات 3 میلیون بشکه ای به 900 هزار بشکه ای در روز چه چیزی عاید غربی ها میشه.

بنابراین موضوع غربی ها نیستند. موضوع تحریم اتفاقا موجب افزایش قیمت جهانی نفت و فراورده های اون میشه و غربی ها هم این موضوع رو خوب میدونن. معمای دلار البته به جز رشد سرسام آور نقدینگی در همین موردی که شما اشاره کردید نهفته هست. وگرنه نقدینگی ما موضوعی نیست که جدید باشه. ولی به دلیل اینکه قبلا درامدهای دلاری وجود داشت با کوچکترین عرضه ای بازار کنترل می شد و نرخ نوسان کوچیکی داشت. اما الان به دلیل خالی شدن ذخایر ارزی دیگه توان عرضه وجود ندارد و البته این به این معنا نیست که سیاست عرضه پول برای دخالت در تعیین قیمت راهکار مناسبیه ولی راهکاری بود که تا همین 6 ماه پیش مدام استفاده میشده.

موضوع به نظر من دقیقا برنامه هسته ای هست. بنابراین مادامی که مقامات ایرانی دست از سر انرژی هسته ای برندارن اونها کوتاه نخواهند اومد و کمبود دلار در بازار ادامه خواهد داشت. منظورم من اینه که تحریم ها به واسطه مسایلی دیگر هست و نه ذخایر عظیم نفتی.

در مورد موضوع رشد نقدینگی هم کاملا با شما موافقم. با توجه به بی ارزش شدن پول ملی سرمایه ها تمایل خودشون رو برای حرکت به سمت تولید از دست دادن چرا که در این شرایط سود سفته بازی و سوداگری در بازارهای دیگه مثل بازار دلار، طلا، ماشین، زمین بیشتر و یا حداقل برابر با تولید است. (البته افرادی که دستی در تولید دارن تایید میکنن که سود تولید به مراتب با توجه به مشکلات و دردسرهایی که در امر تولید وجود داره پایینتر هست) .

از طرف دیگر دولت برای تامین سریع نیازهای کشور به جای اینکه درامدها رو طی سال های گذشته صرف سرمایه گذاری بکنه صرف واردات صرف کرد و با این اقدام نه تنها تولیدی صورت نگرفت و اشتغالی ایجاد نشد، بلکه درآمدهای ناشی از دلارهای نفتی مستقیما در بازار تزریق شد.

اما راهکار چیست؟
همانطور که شما اشاره کردید این حجم نقدینگی علاوه بر رشد تورم باعث بی ارزش شدن پول ملی و عدم تمایل سرمایه گذاری در بخش های تولیدی شده. از طرف دیگر اگر به یکباره قصد اجرای سیاست های انقباضی باشه رکود این اقتصاد ضعیف و بیمار رو نابود میکنه.
یعنی دقیقا میشه گفت اقتصاد ایران نه راه پیش داره و نه راه پس.

اما بالاخره باید طرف یکی از این موارد گرفته بشود: یا سیاست های انقباضی (در جهت مهار قیمت ها، که البته ضعف تولید رو به دنبال داره) و یا سیاست های انبساطی ( که تورم رو به شدت سرسام اور میکنه و البته احتمالا کمکی به تولید نخواهد کرد)
به نظر من در شرایط فعلی ما که تولید چندانی نداریم. اما اون چیزی که کمر شکن شده تورم هست. نرخ های بهره باید بالا بره. ولی در کنارش به بخش های تولیدی وام های کم بهره اعطا بشه. گرچه مدیریت این شرایط بسیار سخت هست و عملا ممکنه رانت و رانت بازی آغاز بشه. در کنار این شرایط باید سرمایه گذاری رو گسترش داد و به جای تزریق یک باره به اقتصاد، اون پول رو اروم اروم صرف سرمایه گذاری کرد.

من به شخصه میگم باید یک دوره رکود رو تحمل کنیم. نباید بنیان های اقتصادی را زیر سوال برد. من اگر تصمیم گیرنده بودم، نرخ سپرده قانونی و ذخایر قانونی را بالا میبردم. نرخ بهره را افزایش میدادم و از سوی دیگر با انتشار اوراق مشارکت یا قرضه، با بهره هایی منطقی اقدام به جمع آوری نقدینگی در بازار مینمودم. سپس با برنامه ریزی ای صحیح این پول را در بخش های مولد سرمایه گذاری میکردم و از ورود مستقیم و بی واسطه انها به بازار جلوگیری میکردم. شاید یکی دو سال سختی وارد بشود ولی بهتر از این هست که اقتصاد سال ها در رکودی تورمی باقی بماند.

در واقع به نظر من الان تورم بسیار مهمتر از تولید است. فاتحه تولید همین الان هم خوندس. پس بهتره اول به فکر مهار تورم بود. این همان کاری بود که آمریکا در سال 2007 انجام داد.
یک جاهایی باید پذیرفت که پسرفت باید صورت بگیره.

[متین]

به نقل از دنیای اقتصاد:
اين در شرايطي است كه مطلعان از اينكه دولت نسبت به كاهش قيمتها و عدم تعهد به تزريق ارز و سروسامان دادن به وضعيت بازار ارز رفتاري از خود نشان نميدهد، گلايه دارند. برخي با اشاره به پارادايم موجود از رسیدن قيمت دلار به سطوح بالاتر خبر ميدهند و بر اين باورند دولت از تفاوت نرخها سود ميبرد و شرايط براي افزايش قيمتها هموار است. برخی متقاضيان دلار اعتقاد دارند روند بازار بيشتر به سمتي ميرود كه نشان ميدهد قيمتها به سطح بالاتری خواهد رسيد.

به نظر ميآيد حداقل تا پايان هفته، قيمتها افزايش يابد و ريسكي خريداران را تهديد نكند. البته به معاملهگران توصيه ميشود آنهايي كه موقعيت فروش پاييني دارند سعي كنند در اولين فرصت موقعيتهاي معاملاتيشان را ببندند و فعلا بيرون از بازار باشند، اما آنهايي كه موقعيت خريد دارند به دليل تحركات مثبت ريسكي براي آنها احساس نميشود و بهتر است با شناسايي سود، مبادلات خود را پي بگيرند. در شرايط كنوني معاملهگران بازار آتي از اين ميترسند كه بازار دوباره با افزايش قابل توجه قيمت روبهرو و فاصله قيمتي زياد بين دو بازار نقدي و آتي باعث شود فشارها روي مديريت قراردادهاي مشتقه بورس كالا بيشتر و گمانهزنيها در خصوص تعطيل شدن بازار دوباره مطرح شود.

البته همواره فشارها روي بازار زياد است و يكي از پارامترهاي اصلي در اين ميان، توافق يا عدم توافق سياستمداران است. تحليلگران بر اين باورند همه فاكتورهاي موجود حاكي از آن است كه تحركات مثبت ادامه دار خواهد بود، با تمام اين اوصاف نبايد از تغييرات بازار جهاني طلا نيز به راحتي گذشت.


اون قسمتی که بولدش کردم در جواب اقای فرصت در چت روم هست که نوشته بودن اگه تزریق نکنن قیمت میکشه بالا. مثل اینکه اونطور هم که معلومه هیچ انگیزه ای برای تزریق نیست.

[فرصت]

با سلام جناب fobiran عزیز ممنون از نظرات شما به نظر اختلاف ما بر سر بخش اول قضیه است ببینید من کمی مطلب را باز میکنم دنیا در پیک تولید نفت است عربستان در اوج تولید نفت خود در تاریخ خوداش است این اوج تولید پایدار نیست وضعیت نفتی امریکا چندان با ثبات نیست و از اوج تولید نفت خود فاصله گرفته و این امر انها را به دنبال منبعی گماشته است اکنون عراق است اما عراق کافی نیست زیرا عربستان در سال های اتی توان تولید به این شکل را ندارد نکته بعدی حجم ذخایر ایران است فقط استخراج نیست ما اوج تولیدمان در دهه 50 بود فقط تحریم ها نیستند که حجم تولید را کاهش داده اند چاه های نفت ما اکثر عمر بالایی دارند و از ان توان تولید قوی گذشته خبری نیست موافق نیستم که تحریم نفتی ایران قیمت نفت را افزایش داده شما اگر دقت نموده باشید لیبی با نصف حجم تولیدی ایران تاثیر شدیدی در بازار نفت گذشات و قیمت برنت تا 140 هم رساند اما ایا این امر در هنگام اجرایی تحریم ها رخ داد خوب خیر نکته بعد این که امریکا دلارهای نفتی داده شده به مشتریان خود را با فروش تسلیحات بر میگردداند فکر میکنید دلارهای سرازیز شده به عربسیتان کجاست خوب در سوریه است شاید فکر کنید هزیان است اما شک نکنید شرایط تحریمی فعلی به نفع امریکاست ایران با توجه ضعف در حوزه بین الملل توان تاثیر گذاری خاصی ندارد .
در مورد بخش دوم فرمایش شما
کاملا موافق هستم جامعه نیازمند برنامه ریزی اقتصادی قوی است اما فکر میکنید حجم 500 هزار میلیارد تومن نقدینگی کم است به نظر من با حجم تولید فعلی غول بزرگی است تکان شدید در نرخ بهره این نقدینگی را به 800 میلیارد تومن میرساند همین الان بنده نگران سود های نرخ های سود بانکی هستم کافی است این سود های باز در بازارا های ارز و طلا گردش یابند به نظر من ما دچار یک سیکل غلط افتاده ایم و راه برون رفتی نیست مگر حل گره ح های سیاسی .

[فرصت]

در اقتصاد بهترین و عملترین راه برای جمع کر دن این نقدینگی چی هست؟ آیا شرایط در ایران برای اجرای طرحهای اقتصادی برای کاهش نقدینگی مهیا هست یا نه؟ این بازار یا بازرهایی که گفتی برای گردش نقدینگی باید ایجاد بشه کدوم بازارها هستن؟
آیا کشوری قبلا در موقعیت مشابه ایران بوده؟ برای برون رفت چه کردند؟
با سلام اقا مرتضی طی سال های گذشته 700 میلیارد دلار درامد نفتی خرج یخچال های لوکس و سایر لوازم وارداتی شد نمونه است
میزان تولید و حجم کالاهای تولیدی در کشور قابل قیاس با این میزان نقدینگی نیست چاپ سه شیفت پول در بانک مرکزی راه حلی را باقی نمیکذارد وابستگی 80 درصدی بودجه کشور به دارمد های نفتی جای مانور نمیگذارد برای اجرای طرح های اقتصادی نیازمند سرمایه گذاری هستیم و سرمایه گذار نیازمند امنیت است که در ایران خبری از ان نیست کاهش نقدینگی همانطور که دوست عزیمان fobiran گفتند نیازمند برنامه های انقباضی است که به نظر من در شرایط فعلی خودکشی است زیرا با توجه به تحریم های فعلی صنایع ما طرف چند ماه فلج میشوند دولت با تزریف مداوم ریال به نوعی رونق کاذب را فراهم نموده است رونقی که پایه ان تو خالی است کاهش حجم نقدینگی تنها با باز نمودن گره های سیاسی قابل حل است تا زمانی که سیطره سیاست بر اقتصاد در این کشور حاکم باشد راه برون رفتی نداریم .
ما باید بازار های سرمایه کشور را توقیت کنیم مثل اسیر دول غربی تا زمانی که بازار های پولی حاکم باشند صنایع ما نمیتوانند جلو بروند به هر حال توسعه و رشد بازار های سرمایه میتواند این حجم نقدینگی را در خود هضم کند و مشکلی برای اقتصاد بوجود نیاید

[Fobiran]

با سلام اقا مرتضی طی سال های گذشته 700 میلیارد دلار درامد نفتی خرج یخچال های لوکس و سایر لوازم وارداتی شد نمونه است
میزان تولید و حجم کالاهای تولیدی در کشور قابل قیاس با این میزان نقدینگی نیست چاپ سه شیفت پول در بانک مرکزی راه حلی را باقی نمیکذارد وابستگی 80 درصدی بودجه کشور به دارمد های نفتی جای مانور نمیگذارد برای اجرای طرح های اقتصادی نیازمند سرمایه گذاری هستیم و سرمایه گذار نیازمند امنیت است که در ایران خبری از ان نیست کاهش نقدینگی همانطور که دوست عزیمان fobiran گفتند نیازمند برنامه های انقباضی است که به نظر من در شرایط فعلی خودکشی است زیرا با توجه به تحریم های فعلی صنایع ما طرف چند ماه فلج میشوند دولت با تزریف مداوم ریال به نوعی رونق کاذب را فراهم نموده است رونقی که پایه ان تو خالی است کاهش حجم نقدینگی تنها با باز نمودن گره های سیاسی قابل حل است تا زمانی که سیطره سیاست بر اقتصاد در این کشور حاکم باشد راه برون رفتی نداریم .
ما باید بازار های سرمایه کشور را توقیت کنیم مثل اسیر دول غربی تا زمانی که بازار های پولی حاکم باشند صنایع ما نمیتوانند جلو بروند به هر حال توسعه و رشد بازار های سرمایه میتواند این حجم نقدینگی را در خود هضم کند و مشکلی برای اقتصاد بوجود نیاید

صد در صد با نظرات شما موافقم.
منتهی چرا فکر میکنید اجرای سیاست های انقباضی خودکشی هست؟؟؟؟
در شرایطی که بسیاری از بنگاه های اقتصادی با نیمی از ظرفیت خود مشغول به کار هستند ایا ضربه ای که به بنگاه های اقتصادی وارد میشد چقدر تاثیر گذار خواهد بود؟ بحث من این هست که همین الان به دلیل نشت سیستم وام های بانکی به بخش تولید سرازیر نمیشه و فقط و فقط داره حجم نقدینگی رو در جامعه تغییر میده و پول رو بی ارزش تر از گذشته می کند.

نمیدونم بحرانی که از بخش مسکن امریکا در سال 2007 آغاز شد را به خاطر دارید یا نه؟ اما نهایتا چی شد؟؟؟؟؟؟
نهایت امر این شد که فردی خونه خریده بود 500 هزار دلار و در حالی که 300 هزار دلارش رو وام گرفته بود. و ارزش خونه شده بود 250 هزار دلار. در این شرایط دارندگان طبیعتا حاضر به پرداخت قسط ها نبودن و خانه ها توسط بانک ها مصادره شدن و نهایتا بحران به بخش بانکی کشیده شد.
بحث من این هست که نهایت این امر چی شد؟ در اقتصاد آمریکا یک لوپ اشتباهی ایجاد شده بود (که به نظر من سیاست های تزریق نقدینگی همین الان هم اشتباه هست و فقط حکم مسکن رو داره) و باید درست میشد. راه حلش هم این بود که همگی بپزیرن که حباب ترکیده و از نو باید بسیاری از چیزها رو ساخت.

البته من هم قبول دارم که موضوع ما با آمریکا متفاوته و دیدگاه های سیاسیون هست که اجازه نمیده اقتصاد ما به یک اقتصاد پویا با المان های واقعی یک اقتصاد تبدیل بشه.
منتهی من میگم اگر این موضوع حل بشه باز هم ما باید یه دوره رکودی رو طی کنیم تا همه چیز رو از نو بسازیم.
در نتیجه از هر لحاظی ما باید سیاست های انقباضی رو اجرا کنیم و از این طریق نقدینگی سرگردان در جامعه رو جمع کرده و به بخش های مولد اقتصاد منتقل کنیم تا از اون طریق هم پول تزریقی در اقتصاد پول تمیز باشه(ناشی از نیاز اقتصاد منظورمه) و هم اینکه اشتغال رو سر و سامون بدیم.
در نتیجه ما باید بپذیریم، ولو اینکه چرخ اقتصاد کندتر بشه برای مدتی.

اما متاسفانه مدیران ما برای ساختن نیومدن. برای خراب کردن اومدن. طوری که واقعا ادم فکر میکنه با قصد و غرض دارن این کارها رو انجام میدن. واقعا در این اقتصاد جای خالی خیلی از تئوریسین های توانمند همچون مرحوم نوربخش، دکتر نیلی و ..... خالیه.

[فرصت]

جناب forian اقتصاد بسته دولتی ایران با اقتصاد ازاد امرکیا نمیتواند مقایسه شود کما اینکه بحران ما با بحران 2008 فرق میکند بحران 2008 ناشی از افزایش شدید اوراق بهادار رهنی و رتبه دهی ناصحیح موسسات رتبه بندی مثل اس اند پی و فیج بود که خوب امریکا با سیاست انبساطی ازاد سازی نقدینگی همون QE خواست بحران را کنترل کنه که تا اینجا به نظر من موفق بوده در مقابل همین اروپا امد سایست های تقریبا انقباضی یا همون ریاضت اقتصادی را پی گرفت که خیلی موفق نوبد
بحران فعلی ایران چکیده برناه ریزی های غلط و فشار های غرب می باشد ایا شما فکر میکند با سایت انقباظی موسسه ای مالی توی این کشور دوام می اورد قطعا خیر همین الان معوقات بانکی نزدیک 70 هزار میلیارد تومن است با کوچکترین سیاسیت انقباضی وضعیت تشدید میشود فکر میکنم پیش گرفتن سیاست انقاضی راه حل نیست اگر بخواهیم مثل یک ایرانی وطن پرست به جلو بریم نیازمند یک سری افراد با دانش هستیم همانطور که شما فرمودید امثال نیلی ها چرا باید فقط در اتاق دانشگاه بشیند در حای که اقتصاد کالان این کشور در بدترین بحران تاریخ خود است
راه حل میتواند برگشت به سیستم کوپنی و ساخت یک بحران مصنوعی برای ساختن زیز ساخت های باشد .
قبول کنید یک نسل باید قربانی شود و ان نسل ما هستیم همان فداکاری اجتماعی که زاپنی های برای نسل امروز کردند

[متین]

جناب forian اقتصاد بسته دولتی ایران با اقتصاد ازاد امرکیا نمیتواند مقایسه شود کما اینکه بحران ما با بحران 2008 فرق میکند بحران 2008 ناشی از افزایش شدید اوراق بهادار رهنی و رتبه دهی ناصحیح موسسات رتبه بندی مثل اس اند پی و فیج بود که خوب امریکا با سیاست انبساطی ازاد سازی نقدینگی همون QE خواست بحران را کنترل کنه که تا اینجا به نظر من موفق بوده در مقابل همین اروپا امد سایست های تقریبا انقباضی یا همون ریاضت اقتصادی را پی گرفت که خیلی موفق نوبد
بحران فعلی ایران چکیده برناه ریزی های غلط و فشار های غرب می باشد ایا شما فکر میکند با سایت انقباظی موسسه ای مالی توی این کشور دوام می اورد قطعا خیر همین الان معوقات بانکی نزدیک 70 هزار میلیارد تومن است با کوچکترین سیاسیت انقباضی وضعیت تشدید میشود فکر میکنم پیش گرفتن سیاست انقاضی راه حل نیست اگر بخواهیم مثل یک ایرانی وطن پرست به جلو بریم نیازمند یک سری افراد با دانش هستیم همانطور که شما فرمودید امثال نیلی ها چرا باید فقط در اتاق دانشگاه بشیند در حای که اقتصاد کالان این کشور در بدترین بحران تاریخ خود است
راه حل میتواند برگشت به سیستم کوپنی و ساخت یک بحران مصنوعی برای ساختن زیز ساخت های باشد .
قبول کنید یک نسل باید قربانی شود و ان نسل ما هستیم همان فداکاری اجتماعی که زاپنی های برای نسل امروز کردند
بسیار سپاس گذارم از پاسخ های شما. برام آموزنده بود.
یک سوال
فرمودید که با توجه به بدهی های معوق بانک ها، سیاست انقباضی موجب تشدید بحران می شه؟ این رو متوجه نمیشم. اجرای سیاست های انقباضی به چه شکل بر روی سیستم اعتباری تاثیر میگذاره؟ یعنی نمود چنین عملی رو چطوری مشاهده میکنیم؟
ممنون میشم این موضوع رو برای من روشن کنید.
با تشکر

[فرصت]

جناب متبن سیاست های انقباضی یعنی کاهش حجم پول خوب بانک مرکزی دیگر نمیتواند پمپاژ نقدینگی را ادامه بده این نقدینگی ای که ما صحبت اش را میکنیم از طریق همین سیستم بانکی به بدنه اقتصاد وارد میشود وقتی سیستم بانکی قدرت پولی اش تضعیف شود عرضه پولی در کار نیست اگر هم باشد نرخ استفاده از ان(نرخ بهره ) به قدری بالا میرود که کسی قادر به گرفتن ان نیست(حاشیه سود ) بیشتر صنایع ما اکنون با بحران نقدینگی روبرو هستند اگر این جریان پولی کمی کاهش یابد یا گران شود این صنایع فلج میشوند کما اینکه بسیاری از صنایه ما مثل خودرو سازها همگی زیان ده شده اند و حتی ایران خودرو مجبور شده بانک پارسیان اش را قربانی کند تا نقدینگی کافی داشته باشد

[بهزاد]

طلا در چند قدمی پایان سال 2012

اغلب تحلیلگران از افزایش قیمتها در سال 2013 خبر میدهند
گروه بورس جهانی – سردار خالدی: اگرچه چند روز دیگر به پایان سال 2012 باقی مانده، اما تحلیلها از بازار جهانی طلا متفاوت است؛ در هر صورت افزایش قیمتها در بلندمدت دور از انتظار نخواهد بود و روند سیر صعودی به خود میگیرد. این در شرایطی است که برای ریزش قیمتها دلایل غیرمنطقی مطرح شده است، اما در مجموع تحلیلهای فاندامنتال از افزایش قیمتها خبر میدهند اما تحلیلهای تکنیکال از افت خبر میدهند.







قیمت طلا از ابتدای امسال تاکنون 4/6 درصد رشد داشته است. این برای دوازدهمین سال متوالی است که قیمت جهانی طلا با افزایش روبهرو شده است. قیمت هر اونس نقره نیز با اندکی تغییر نسبت به روزگذشته به کمتر از 93/29 دلار رسیده است.
دلایل متعددی برای افزایش قیمت طلا عنوان شده: در بازار تقاضای زیادی برای طلا بهوجود آمده که باعث افزایش قیمت این فلز شده است. دلیل اول برای افزایش قیمت طلا، افزایش قیمت نفت در جهان و سود زیادی است که نصیب کشورهای صاحب نفت میکند.
دلیل دیگر برای افزایش قیمت طلا، افزایش رفاه اجتماعی در هند و چین است که اختلاف طبقاتی را کاهش داده و آنها را به طبقه متوسط و پولدار جامعه جهانی تبدیل کرده است. چنانکه در نیمه اول سال 2005 تقاضا برای مصرف طلا در هند 55 درصد افزایش داشت.
همچنین بحثی در این باره وجود دارد که آن، کم ریسک بودن سرمایهگذاری روی طلا است؛ به طوری که کمتر سرمایهگذاری وجود دارد که همگام با بحرانهای جهانی تغییر نکند، اما طلا هر چند ریسک دارد؛ ولی ریسک سرمایهگذاری روی آن پایین است.
البته یک استدلال دیگر هم برای بالا رفتن قیمت طلا وجود دارد که طبق آن این اوج گرفتن قیمت موقتی است. قیمت طلا حساسیت زیادی به نرخ بهره در سطح جهان دارد. نگهداری طلا هیچ بهرهای را متوجه صاحبان آن نمی‏کند و از سوی دیگر هزینه نگهداری هم دارد. به خاطر اینکه نرخ بهره در بسیاری از کشورها در پایینترین حد قرار دارد، خرید و نگهداری طلا از اوراق قرضه جذابتر است؛ اما هنگامی‏ که نرخ بهره افزایش قابل توجهی بیابد- که احتمالا یک روز این اتفاق خواهد افتاد- ارزش طلا می‏تواند سقوط کند.
این در حالی است که شرکت بریک گولد کورپ بزرگترین تولیدکننده طلای جهان، پیشبینی کرده قیمت طلا به دلیل افزایش هزینهها و کافی نبودن تولید، به 2000 دلار در هر اونس در سال 2013 میرسد.
به گفته بانک BNP paribas قیمت طلا تا سال 2013 افزایشی است و این افزایش به صورت تدریجی اتفاق خواهد افتاد. این موسسه در جدیدترین تحلیل نسبت به بهای طلا تا سال 2013 میانگین قیمت طلا در سال 2011 را 1730 دلار و در سال 2012 را 1950 دلار و سرانجام در سال 2013 را 2125 دلار پیشبینی کرده است.
افزایش تقاضا از سوی بانکهای مرکزی جهان و مشتریان و سرمایهگذاران چینی، افزایش هزینههای تولید و محدودیت عرضه تاثیر زیادی بر افزایش قیمت جهانی طلا در سال 2013 میلادی خواهد داشت.
رفتار سرمایهگذاران آسیایی در خریداری بیشتر طلا طی ماههای آینده بازار جهانی طلا را با محدودیت عرضه روبهرو میکند و ادامه نااطمینانی نسبت به وضعیت اقتصادی جهان نیز تاثیر زیادی بر افزایش تقاضای طلا خواهد داشت. اگر تقاضای جهانی طلا افزایش یابد، قیمت طلا طی ماههای آینده نیز روندی صعودی خواهد داشت.اغلب تحلیلگران بر این باورند قیمت طلا در سال آینده به بیش از 2000 دلار در هر اونس خواهد رسید.
به اعتقاد کارشناسان اقتصادی و تحلیلگران مالی موسسه اچاس بیسی، اجرای سیاستهای انبساط پولی از سوی بانکهای مرکزی بزرگ جهان تاثیر زیادی بر افزایش قیمت طلا و رسیدن آن به مرز 2000 دلار به ازای هر اونس خواهد داشت؛ ولی عدم برقراری تعادل بین عرضه و تقاضا میتواند چالشهایی را برای قیمت طلا در سال 2013 ایجاد کند.
البته بعید به نظر میرسد قیمت طلا سال آینده به کمتر از 1550 دلار برسد؛ ولی اگر این اتفاق بیفتد میزان تولید طلا در معادن بزرگ جهان با کاهش روبهرو خواهد شد. این در شرایطی است که احتمال اوج گرفتن طلا دوباره وجود دارد؛ به گونهای که نرخ یک هزار و 800 دلار به ازای هر اونس در اوایل سال 2013 قابل ثبت خواهد بود. بیان پی پاریباس پیشبینی کرده بهای طلا در سه ماه دوم سال 2013 میلادی به 1900 دلار به ازای هر اونس خواهد رسید.
بهای طلا از اواسط ماه آگوست به علت امید سرمایهگذاران به اجرای دور جدید طرح محرکه اقتصادی توسط بانک مرکزی آمریکا افزایش یافت. آنچه در خلال مرور این تحلیلها مشخص بود، تعقیب روندهای پیشبینی به همراه روند قیمتی بازار بود؛ به این معنا که وقتی قیمت صعود میکرد، اغلب سناریوهای تحلیلی بر صعود تاکید داشتند و بالعکس. اکنون با توجه به روند نزولی ماههای اخیر، بسیاری از موسسات و بانکهای بزرگ تحلیلهای خود را از بازار طلا به سوی پایین تعدیل کردهاند. اگرچه پیشبینی این موسسات همراه با خطاست و با تغییر جو بازار تحلیل آنان نیز تغییر میکند، اما با توجه به نگاههای مستمر استراتژیستهای این موسسات بر بازار و تعدیل پیوسته پیشبینی آنها، میتوان گفت تحلیل آنان میتواند در بلندمدت سود نرمالی را برای معاملهگران ایجاد کند.
در مجموع برخی دلایل دیگر برای تغییرات قیمت طلا در روزهای اخیر عنوان شده است؛ شینزو آبه نخستوزیر جدید ژاپن از بانک مرکزی این کشور خواسته است تا سیاستهای انبساطی پولی بیشتری را با هدف حمایت از رشد و رونق اقتصادی این کشور در دستور کار قرار دهد. عدم تمایل ماساکی شیراکاوا رییس بانک مرکزی ژاپن برای همکاری با دولت جدید این کشور موجب بروز اختلافات شدیدی شده است.
بر اساس این گزارش، قیمت هر گرم طلا در بازار توکیو امروز با 3/1 درصد رشد به بیش از 4523 ین معادل 1660 دلار در هر اونس رسیده است. قیمت هر اونس طلا برای تحویل فوری نیز با 3/0 درصد رشد به بیش از 1663/15 دلار رسیده است.
بازارهای آمریکا و انگلیس به علت فرارسیدن تعطیلات کریسمس بسته است. نخست وزیر جدید ژاپن تاکید کرد اگر بانک مرکزی این کشور برای اجرای سیاستهای پولی با دولت همکاری نکند در قوانین مربوط به استقلال بانک مرکزی تجدید نظر خواهد کرد و فرد دیگری را جایگزین رییس بانک مرکزی این کشور خواهد کرد.

[مرتضی]

سونامی کاغذی


حجم نقدینگی در اقتصاد ایران از مرز 415 هزار میلیارد تومان هم عبور کرد.

"زمانی درآمد یک کشور بر اثر عوامل فصلی به صورت ناگهانی افزایش می یابد و متولیان اقتصاد کلان (دولت) هم با تصور دائمی بودن این درآمد آن را در جامعه تزریق می کنند. تا اینجای کار اتفاق خاصی نیافتاده است. درآمد کشور زیاد شده و پول هم به جامعه منتقل شده است. اما با افزایش درآمد، تقاضا هم افزایش پیدا می کند. اگر این افزایش تقاضا به صورت ناگهانی انجام شود، عرضه جوابگوی تقاضا نخواهد بود و تعادل عرضه و تقاضا بر هم می خورد، در نتیجه قیمت ها افزایش می یابد.
در یک روند طبیعی قیمت ها تا سقفی بالا می روند و با یک تأخیر زمانی تولید افزایش پیدا می کند و در نهایت پس از مدتی عرضه و تقاضا به تعادل قبل بر می گردند. اما بیماری هلندی از زمانی رخ می دهد که دولت به عنوان متولی اقتصاد کلان وارد کارزار می شود و سعی می کند به طور مصنوعی و از طریقی غیر از افزایش تولید قیمت ها را پایین نگه دارد. دولت متوسل به واردات کالاهای مصرفی ارزان می شود تا قیمت ها را مهار کند در حالی که صنایع داخلی مجبورند با عوامل تولید گران، کالای گران را تولید و به قیمت ارزان بفروشند.
نکته اینجاست که این سیاست نمی تواند جلوی تورم را بگیرد. بلکه آن را به بخش های دیگر اقتصادی منتقل می کند. به عنوان مثال می توان با واردات کالاهایی نظیر سیب، پرتقال، ...، تیرآهن و... قیمت این کالاها را پایین نگه داشت ولی برخی کالاها مانند زمین و مسکن قابل وارد کردن نیستند و افزایش قیمت این کالاها رانمی شود با واردات مهار کرد. در نتیجه قیمت این قبیل کالاها به رشد خود ادامه می دهند. از طرفی سرمایه گذاری جدید در آن بخش های صنعتی که با واردات قیمت شان مهار شده انجام نمی شود و سرمایه ها به سمت کالاهایی مثل زمین و مسکن هدایت می شود. در نتیجه این امر تقاضای کاذبی برای این کالا ایجاد شده و قیمت آن ها با سرعت بیشتر و به صورت غیر طبیعی و باور نکردنی رشد می کنند. عوارض این مشکل به همینجا ختم نمی شود. به محض اینکه فصل افزایش درآمد خاتمه پیدا کند و دولت پولی نداشته باشد که با آن واردات ارزان را انجام دهد افزایش قیمت در بخش هایی که تا آن زمان به صورت مصنوعی قیمت پایینی داشتند با سرعتی فزاینده رخ خواهد داد. از آنجا که صنایع داخلی هم در اثر همان سیاست های گذشته فلج شده اند قادر به پاسخگویی به تقاضاهای جدید نمی باشند و اقتصاد را در ابتدا ناکارآمد و سپس فلج می کند".

این سناریوی ساده که در بالا خواندید به برای شما آشنا نیست؟، آیا این وضعیت اقتصاد ایران طی چند ساله اخیر نبوده است؟
آنچه در در بالا خواندید تعریفی ساده است از بیماری هلندی که البته با جستجویی ساده در اینترنت و در سایت ویکی پدیا قابل دسترسی است، بحث دچار شدن اقتصاد ایران به بیماری هلندی، اصلا تازه نیست و شاید قدمتی به اندازه ورود نفت به تراز اقتصادی کشورمان داشته باشد اما آنچه امروز بازخوانی آنرا ضروری می سازد اتفاقی است که در اقتصاد ایران در حال وقوع است.

براساس آخرین گزارش بانک مرکزی حجم نقدینگی در مهر سال جاری از مرز 415 هزار میلیارد تومان گذشته است ([Only Registered And Activated Users Can See Links])، این رقم شاید در ابتدا به نظر چندان عجیب به نظر نرسد اما در شرایطی که در سالهای اخیر شاهد رکود فعالیت های تولیدی بودیم نشان از عدم تعادل میان بخش واقعی اقتصاد کشور و فضای واقعی آن است، در چنین شرایطی است که حجم نقدینگی سر گردان رو به رشد می گذارد، بنابر برآوردها در حدود یک سال پیش و زمانی که حجم نقدینگی به رقمی معادل 364 هزار میلیارد تومان رسیده بود میزان نقدینگی سرگردان در اقتصاد ایران رقمی معادل 184 هزار میلیارد تومان بوده است یعنی رقمی بالغ بر 50 درصد از کل نقدینگی کشور(اینجا ([Only Registered And Activated Users Can See Links]))، اگر این نسبت در شرایط فعلی افزایش پیدا نکرده باشد در حال حاضر باید انتظار بیش از 207 هزار میلیارد تومانی نقدینگی سرگردان در اقتصاد کشور داشته باشیم، نقدینگی که هیچ حاضر به قبول زحمات تولید برای کسب سود نیست و به سرعت جذب فضاهای غیر مولد و رانتی می شود.

در چنین شرایطی است که نمایندگان مجلس حاضر به اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها نیستند، غلامرضا مصباحی مقدم، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس که زمانی در جمع مدافعان هدفمندی قرار داشت در مواجه با سیل غیر قابل مهار نقدینگی که البته توسط رئیس جمهور نفی می شود عنوان می کند که دلیل رشد نقدینگی داخلی بوده و ربطی به تحریم ها ندارد و اشاره به تبعات غیر قابل مهار نقدینگی می کند که با پرداخت نقدی یارانه تقویت شده است. (اینجا ([Only Registered And Activated Users Can See Links]))

اما در این شرایط چه فضایی بر بخش تولید حاکم می شود، محمود نبوی رییس اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران در تشریح مشکلات تولید کنندگان در تامین نقدینگی می گوید: تولید کننده ای که برای گردش کار واحد خود نیازمند نقدینگی است باید تمام نقدینگی خود را در بانک سپرده گذاری کند تا امکان دریافت تسهیلات را داشته باشد اما مشکل اساسی اینجاست که این واحدها به ندرت توانایی سپرده گذاری و یا گردش مالی بالا را دارند.(اینجا ([Only Registered And Activated Users Can See Links]))

این وضعیت ناشی از عدم تمایل نقدینگی به ورود به حوزه های پر زحمت تولید است، حتی بانک ها نیز در شرایط رکودی فعی حاضر نیستند منابع خود را در اختیار تولید کننده ای قرار دهند که توان بازپس دادن نرخ های سود 20 درصدی را ندارد، از سوی دیگر یک وارد کننده خودرو می تواند از محل واردات هر خودرو بین 30 تا 40 درصد کسب سود کند در چنین شرایطی منطق اقتصادی به طور حتم نقدینگی را به سمت واردات سوق می دهد نه تولیدف این همان وضعیتی است که ر تشریح بیماری هلندی به آن اشاره کردیم.

علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی در تازه ترین اظهارات خود در مورد تاثیرات نقدینگی می گوید: یکی از اهداف مجلس جلوگیری از تشدید نرخ نقدینگی در کشور است. به طور حتم رشد نقدینگی تورم را افزایش و موجب کاهش رونق در معیشت مردم و ایجاد اشتغال می شود. ([Only Registered And Activated Users Can See Links])

به هر شکل باید دولت، به عبارت روشن تر، دولت آینده باید در اولین اقدام خود برنامه ای جهت مهار این سونامی کاغذی ارایه دهد، سونامی ای که اگر به همین ترتیب به رشد خود ادامه دهد، می تواند به راحتی تمامی دستاوردهای اقتصادی کشور را با چالش مواجه سازد.

[فرصت]

با سلام
شک نکنید حجم نقدنگی بیش از 500 هزار میلیارد تومن است امار رسمی غلط است
رشد ارز هم قطعی است مگر توافق جدی با غرب داشته باشیم که احتمال ان ضعیف است

[فرصت]

با سلام
در مورد روند اتی نرخ ارز متغیرهای گوناگونی دخیل است انچه مدل های اقتصادی سنتی نشان میدهند نرخ ارز صعودی است انچه واقعیت های اقتصادی همانند تراز تجاری و نرخ تورم نشان میدهد صعودی است تنها در صورتی میتوان به نرخ زیر 3000 تومن فکر کرد که امیدی به لغو تحریم های بین الملی باشد اقتصاد مقاومتی که ساخته و پرداخته این نظام است به ما نشان میدهد توافقی نیست باید ساختار ها سفت و سخت فعلی را تحمل کرد که نتیجه ان رشد تورم و رشد ارزهای خارجی است این ماه ها میزان تقاضا در بازار ازاد بسیار کم است اما با شروع اسفند تقضا افزایش خواهد یافت این را در کنار افزایش تقاضای سفته بازی (همون خرید برای سود بردن) قرار بدهیم میبینیم که حجم تقضا به هیج عنوان کاهش نمی یابد از سوی دیگر میزان ارز موجود در کشور را باید ببینیم متاسفانه در این مدت به ندرت ارزی داخل کشور میشود و این حجم های عرضه هم قطعا کاهش می یابد برایند تفکرات من که شاید اشتباه باشد این است که نرخ ارز صعودی است و در ما های اتی نرخ ان بالای 4000 تومن خواهد بود نکته دیگر این که در ماه اسفند دولت در ما های اتی باید ترزیق نقدینگی به هر عنوانی از عیدی بگیر تا افزایش تقاضا برای اجناس انچام دهد و عرض اخر این که ماه های اسفند و فروردین پدیدار کننده تورم جدیدی نبست به میزان قبلی است همه این عوامل را در کنار سو مدیریت و ضعف مدیریت سیستم فعلی دولت قرار دهید تا ببینید نرخ ارز بدون شک صعودی است
فکر کاهش نرخ ارز به زیر 2500 تومن را بیرون کنید حتی کف 3000 تومنی هم بسیار سفت شده است البته باید نیم نگاهی هم با وضعیت و وتوافقات با غربی ها داشت که من شانس توافق را زیر 5 درصد میدانم

[خشایار]

خلاصه ارز بخریم یا منتظر توافق با غربی ها باشیم فرصت خان:cigar::cigar:

[مرتضی]

سقوط بورس در ُآستانه اجرای فاز دوم هدفمندیخروج نقدینگی از بورس به بازار ارز وطلا +نمودار کاربران شبکه های اجتماعی از واکنش بازار به زمزمه های اجرای فازدوم هدفمندی خبر داده اند:
امروز در یک سقوط آزاد، بازار بورس تهران 5 درصد از ارزش خود را از دست داد. نقدینگی فوق تصور در دست مردم ( 420 هزارمیلیارد تومان)، اکنون در بازارهای طلا و ارز سرگردان می شوند.
[Only Registered And Activated Users Can See Links](5).png

[ميثم]

با سلام حضور مدير محترم، لطفا در صورت امكان نرخ لير تركيه و دينار عراق رو هم به صحفه اول قسمت هاي ارز بازار و ارز جهاني اضافه كنيد. بينهايت متشكرم.

[مرتضی]

بحران ارزی جدید در راه است؟/تحلیل حسن درگاهی از آینده نرخ ارز [Only Registered And Activated Users Can See Links]

خبر آنلاین - حسن درگاهی در گفتاری که در جدیدترین شماره هفته نامه «تجارت فردا» منتشر شده به تحلیل موضوع نظام ارزی و عوامل موثر بر نرخ ارز پرداخته و هشدارها و راهبردهای این مساله مهم اقتصادی کشور را بیان کرده است.


دانشیار دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی در این گفتار که در اتاق بازرگانی تهران مطرح شده، تاکید داشته که بحران ارزی قابل پیش بینی بوده و تنها زمان دقیق آن مشخص نبوده است. درگاهی کنترل نرخ ارز را تنها در بلندمدت امکان پذیر می داند. این راهکار چیزی جز توسعه فضای کسب و کار کشور به منظور کاهش تهدید نقدینگی نیست.
جملات زیرخلاصه ای از سخنان حسن درگاهی،دانشیار دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی است:
***
· با وجود مرکز مبادلات ارزی باید گفت که نظام ارزی کشور، نه نظام ثابت و نه شناور بلکه مجدداً مشابه سالهای دهه 70 یک نظام ارزی سهمیه بندی شده است که به جهت کمبود ارز، نرخ های ارز مختلف به اولویت های کالایی مختلف تخصیص می یابد.

· طبیعی است که اگر همچنان تورم کنترل نشود دیر یا زود مجدداً جهش نرخ ارز را به همراه خواهد داشت.

· ریشه بحران ارزی اخیر همین عدم تعدیل کامل نرخ ارز اسمی در 10 سال گذشته منطبق با شرایط اقتصاد کلان کشور است.

· انتظارات تورمی در واقع انتظارات از تحولات آتی اقتصاد است. مهم نیست که مردم درست فکر کنند یا نه بلکه پیش بینی آنها دارای اهمیت است. وقتی می بینید یک شایعه، یک دروغ، یک افشاگری، یک تاریخ مذاکره یا یک تحول سیاسی به شدت بازارهای مالی را تحت تاثیر قرار می دهد مربوط به همین عامل است. وقتی فضای اقتصادکلان به شدت بی ثبات باشد کوچکترین شوک در زمان جاری، در تصویر ذهنی مردم به عنوان یک اتفاق بزرگ در آینده تفسیر می شود.

· حجم نقدینگی بالا در شرایط نبود فضای مناسب کسب و کار و تخصیص ناکارای منابع به فعالیت های مولد تولید و سرمایه گذاری، اقتصاد ایران را در برابر یک تهدید بالقوه قرار داد.

· آنچه در دوران رونق نفتی اخیر اتفاق افتاد کاملاً در تضاد با اقتصاد مقاومتی است. این نکته از جمله شواهدی است که نشان می دهد که در کشور، اقتصاد با سیاست همخوانی ندارد.

· یکی از مشکلات اصلی اقتصاد ایران این است که اصولاً مشخص نیست که آستانه تحمل اقتصاد تا کجاست.

· اصلاح أمور اقتصادی نه تنها در اولویت نیست بلکه حتی وزنی مساوی تصمیمات سیاسی نیز بدان داده نمی شود. در کشور سیاست بر اقتصاد مقدم است و اوضاع اقتصادی محدودیتی برای سیاست منظور نمی شود زیرا قدرت سیاسی براساس قدرت اقتصادی تعریف نشده است.

· نرخ تورم نقطه به نقطه به 40 درصد نزدیک می شود به نظر شما نرخ تورم چند درصد بشود دیگر به حداقل استانداردهای زندگی رسیده ایم؟ نرخ بیکاری گروه سنی جوان بین 15 تا 24 سال مطابق آمار بهار 91 مرکز آمار معادل 6/28 درصد است. این عدد چقدر باشد وضعیت بیکاری در نزد سیاستمداران نگران کننده می شود؟ چند سال دیگر اقتصاد باید رشدهای پایین را، با وجود سرمایه انسانی بی بدیل کشور، تجربه کند تا برایش چاره سازی کنیم؟

· وقتی منابع محدود است و انتظار می رود که بخش مهمی از تولید صنعت به رکود کشیده شود چه دلیل دارد که به دنبال طرح هایی چون توسعه مسکن مهر باشیم؟ تسهیلات بانکی در این مدت گذار باید صرف نجات تولید شود نه ساخت مسکن مهر.

· راهبرد اساسی در بلندمدت برای ثبات نرخ ارز و قیمت سایر دارایی های مالی، کاهش تورم همراه با توسعه فضای کسب و کار به منظور کاهش تهدید بالقوه نقدینگی موجود است.

· تداوم کارکرد مکانیزم های جاری ممکن است مجدداً اقتصاد را در ورطه بحران های ارزی دیگر قرار دهد..

· براساس مبانی نظری و شناخت سازوکارهای اقتصاد، وقوع بحران ارزی اخیر قابل انتظار بود اگرچه پیش بینی زمان تحقق آن به جهت نقش و چگونگی تشدید تحریم ها چندان مبسر نبود.

· حذف نقش قیمت های نسبی و ایجاد اختلال در آنها انحراف برزگی در سیاست های اقتصادی بشمار می آید.. نمی توان قیمت های کلیدی چون نرخ ارز، قیمت انرژی، قیمت سرمایه و قیمت نیروی کار را به عنوان عواملی برون زا و ناسازگار با شرایط اقتصادی تعیین نمود.

· نظام ارزی کنونی یک نظام سهمیه بندی است که تداوم و پایداری آن جای سئوال دارد. دولت یک برنامه جامع علمی برای مقوله مدیریت نرخ ارز ندارد..

· ریشه بحران ارزی اخیر عدم تعدیل کامل نرخ ارز اسمی در 10 سال گذشته منطبق با شرایط اقتصاد کلان کشور است.

· در شرایط کاهش نرخ ارز حقیقی برای یک دوره طولانی مدت، کدام صنعت داخلی می تواند با صنعت خارجی رقابت کند؟ تداوم این شرایط به تدریج ترکیب فعالیت های اقتصادی را تغییر و وابستگی را به نفت افزایش داد.

· حجم نقدینگی بالا در شرایط نبود فضای مناسب کسب و کار و تخصیص ناکارای منابع به فعالیت های مولد تولید و سرمایه گذاری، اقتصاد ایران را در برابر یک تهدید بالقوه قرار داده است.

· اگر انتظار می رفت که در حوزه عملکرد سیاسی روزی تشدید تحریم ها بر درآمدهای نفتی و واردات اثر بگذارد چرا در حوزه عملکرد اقتصادی، اقتصاد را بیش از پیش به نفت وابسته تر کردید؟

· یکی از مشکلات اصلی کشور این است که اصولاً مشخص نیست که آستانه تحمل اقتصاد تا کجاست. پیشنهاد می شود که سیاستمداران به کمک اقتصاددانان مشخصه هایی را به عنوان آستانه تحمل اقتصاد تعریف کنند.

· اصلاح أمور اقتصادی نه تنها در اولویت نیست بلکه حتی وزنی مساوی تصمیمات سیاسی نیز بدان داده نمی شود. در کشور، سیاست بر اقتصاد مقدم است و اوضاع اقتصادی محدودیتی برای سیاست منظور نمی شود زیرا قدرت سیاسی براساس قدرت اقتصادی تعریف نشده است.

· آنچه به عنوان سند چشم انداز از آن یاد می کنیم با عملکردمان در حوزه های اقتصاد و سیاست همخوانی ندارد. آیا بیست سال رشد بالای هشت درصد. با شیوه های غیرعلمی مدیریت اقتصادی قابل تحقق است؟

· برای خروج از بحران، در کوتاه مدت یک برنامه مدیریت بحران با افق زمانی محدود و با محوریت نجات تولید کشور تدوین گردد.

· راهبرد اساسی در بلندمدت برای ثبات نرخ ارز، کاهش تورم همراه با توسعه فضای کسب و کار به منظور کاهش تهدید بالقوه نقدینگی موجود است. همچنین کاهش تدریجی تسلط عرضه ارز نفتی در بازار ارز در بلندمدت و جلوگیری از ایجاد نوسانات آن در کوتاه مدت، با احیای مجدد حساب ذخیره ارزی در راستای هدف اصلی آن می تواند تعیین کننده باشد.

[بهزاد]

سقوط سريالي سكه و دلار

دنياي اقتصاد- سقوط سکه و ارز در بازار تبدیل به یک سریال دنبالهدار شده است. از چهارشنبه هفته گذشته و پس از شکلگیری تصور خوشبینانه به فرجام مذاکرت ایران و غرب قیمتها در بازار مسیر نزولی در پیش گرفت. روند کاهش در روز گذشته به رکوردهای تازهای رسید. بهای دلار نسبت به روز چهارشنبه 12 درصد کاهش یافت كه از سقوطي بيسابقه حكايت داشت. بهای سکه نیز به سطح یک میلیون و300 هزار تومان رسید؛ قیمتی که در حال حاضر از قیمت نهایی سکههای پیشفروش شده برای شش ماه بعد پایینتر است.







کاهش قیمتها سریال شد
گروه بازار پول- با تداوم فضای روانی حاصل از اخبار مثبت نتیجه مذاکرات دیپلماتیک ایران و غرب، نرخ ارز و سکه در بازار آزاد ارز دیروز هم نزول کرد. کاهش قیمتها که از روز چهارشنبه گذشته در بازار آزاد آغاز شده است؛ دیروز نیز ادامه یافت.
روز یکشنبه بازار آزاد ارز با نرخ3 هزار و 500 تومان برای هر دلار به کار خود خاتمه داد و پیش از ظهر دیروز قیمت دلار تا سطح 3 هزار و 300 تومان نیز پایین رفت. در ساعات میانه روز گذشته، قیمتها اندکی نوسان داشت؛ اما تا ساعت 16 قیمت دلار در سطح 3 هزار و 350 تومان تثبیت شد تا نسبت به روز سه شنبه هفته گذشته، بیش از 12 درصد کاهش قیمت را تجربه کند. البته برخی از خبرگزاریها نظیر خبرگزاری «فارس» و «مهر» نیز از ارقام پایین تری برای نرخ دلار تا ساعت 15 خبر دادند. خبرگزاری «فارس» از سقوط قیمت دلار به 3 هزار و 290 تومان خبر داد و خبرگزاری «مهر» از مرکز ارزفروشان تهران ( میدان فردوسی تا چهارراه استانبول) گزارش داد که قیمت دلار به 3 هزار و 350 تومان رسیده است. همزمان با این تحولات قیمتی، تغییر شکل بازار نیز در جای خود جالب توجه است. برخی فعالان بازار، از تقاضای بالا برای فروش دلار و سکه میگویند که از نظر آنها، شرایط جدید به تشکیل «صف فروش» بیشتر کمک کرده است. هر چند خبرگزاری مهر به نقل از «فعالان بازار ارز و سکه» در مورد دلایل کاهشی شدن قیمتها در بازار به «تزریق گسترده ارز و فضای مثبت مذاکرات ایران و گروه 1+5 در آلماتی» تاکید کرده و نوشته است که برخی پیشبینیها حاکی از تداوم روند کاهش قیمتها در بازار است. همزمان با این تحولات در قیمت دلار، قیمت هر سکه بهار آزادی نیز تحت تاثیر منحنی نزولی قیمتها، کاهشی شد. در حالی که تا ساعت 16 روز گذشته هر گرم طلای 18 عیار در بازار تهران تا 123 هزار و 120 تومان نیز بالا رفت؛ هر سکه بهار آزادی طرح جدید نیز با 60 هزار تومان کاهش نسبت به روز یکشنبه به يك ميليون و 300 هزار تومان رسید. هر چند احمد وفادار، رییس اتحادیه طلا، جواهر، نقره، سکه و صراف استان تهران قیمت سکه طرح جدید را يك ميليون و 250 هزار تومان، نیم سکه 650 هزار تومان و ربع سکه 415 هزار تومان اعلام کرد.البته به نوشته خبرگزاری «فارس» قیمت سکهها مخدوش و با نوسان است به همین دلیل اغلب صرافیها خرید و فروش نمیکنند و نرخ مشخصی برای انواع سکه در بازار مشخص نشده است. این خبرگزاری به نقل از یک صراف گزارش داد: نوسان و ریزش قیمت به گونهای است که اغلب صرافیها خرید و فروش ارز و سکه را متوقف کردهاند تا قیمت به تعادل و آرامش برسد، زیرا در شرایط فعلی امکان پیشبینی نرخها تا یک ساعت آینده هم وجود ندارد.
تزریق منابع بیشتر به مرکز مبادلات
همزمان با این تغییرات تازه در بازار غیر رسمی ارز و سکه، سخنگوی مرکز مبادلات ارزی نیز از تزریق منابع بیشتر به این مرکز خبر داد. به گفته صمد کریمی «مرکز مبادلات ارزی یکشنبه سیزدهم اسفندماه شاهد بیشترین تعداد ثبت سفارشهای پذیرفته شده بود، ضمن اینکه 182 میلیون دلار ارز تخصیص یافته نشان دهنده رشد 5/4 برابری متوسط تخصیص روزانه ارز طی ماههای مهر تا بهمن بوده است.»
صمد کریمی که با روابط عمومی بانک مرکزی گفتوگو کرده، افزوده است: با توجه به تصمیمات اتخاذ شده مبنی بر تقویت جانب عرضه ارز، حجم چشمگیری از منابع و درآمدهای ارزی قابل دسترس تا پایان سال از طریق مرکز جهت واردات گروههای کالایی 3 تا 9 و اولویتهای مصارف خدماتی 20 گانه اختصاص مییابد.
خرید فیزیکی طلا بهای این فلز را گران کرد
اما در بازارهای جهانی، در حالی که گمانه زنیها نسبت به رشد و بهبود اقتصاد جهان ادامه دارد خرید فیزیکی طلا در آسیا دیروز موجب رشد اندک بهای این فلز گرانبها شد. روز گذشته در آغاز فعالیت بازارهای جهانی، قیمت فلز زرد تا سطح هزار و 581 دلار نیز افزایش پیدا کرد، اما در ادامه نوسانات قیمتی تا ساعت 16 دیروز به وقت تهران، بار دیگر به قیمتهای پیش از یکشنبه هفته جاری بازگشت. خبرگزاری «رویترز» در مورد دلایل صعودی شدن دوباره قیمت در ساعات ابتدایی معاملات گزارش داده است که سرمایهگذاران در حال حاضر در انتظار تاثیر کاهش هزینههای بودجه آمریکا بر بازار جهانی طلا هستند. گرچه 85 میلیارد دلار کاهش هزینهها بخشی از کل هزینه 7/3 تریلیون دلاری آمریکا به شمار میرود؛ اما این امر ضربه شدیدی به اقتصاد این کشور وارد خواهد کرد. کاهش هزینههای بودجه آمریکا روز جمعه موجب کاهش6 دهم درصدی بهای اونس جهانی طلا شد. «رویترز» در ادامه مینویسد: ضعف در بازارهای جهانی اخیرا خرید فیزیکی طلا درکشورهای آسیایی بهویژه چین را افزایش داده است. طلا دیروز با رشد 2 دهم درصدی در محدوده 1578 دلار و 10 سنت و هر اونس طلای آمریکا با افزایش 3 دهم درصدی در دامنه 1577 دلار و 60 سنت داد و ستد شده است. ونگ تائو تحلیلگر اقتصادی «رویترز» اعلام کرده است قیمت جهانی طلا پس از یک تثبیت جزئی به قیمت 12 فوریه یعنی 1554 دلار و 49 سنت کاهش خواهد یافت.

[ahmadrhp]

در مورد قیمت دلار باید دید بازیگر اصلی یعنی دولت چه هدفی رو دنبال میکنه، متاسفانه ما که دسترسی به اطلاعات محرمانه نداریم فقط می تونیم ناظر باشیم و آرزو کنیم که شاید روزی دوباره آرامش به اقتصادمون برگرده. شخصا فکر می کنم که دستهایی که دارن بازار رو دچار نوسان می کنن (هر چند لیدراشون خودشون رو به حماقتی ملانصرالدین گونه زدن) از بهترین مشاورها بهره می برن، هدفشون قطعا تصاحب بیشتر قدرت و ثروته (این دو تا رو واقعا نمیشه از هم جدا کرد). پس انا لله و انا ... هر چند که آخرش هممون رفتنی هستیم ولی فکر کنم در فلاکت بمیریم

[بهزاد]

افت و خیز بازار ارز؛ چرا؟

دكتر پویا جبل عاملی
کاهش و افزایش مجدد بهای ارز در هفته گذشته برای بسیاری از کارشناسان بازار جالب توجه بود.







در حالی که میزان ارز عرضه شده در اتاق مبادله اندکی پیش از کاهش بهای ارز، بیش از سه برابر شده بود، این گمان را در بین ناظران ایجاد کرده بود که در بازار موازی، بهای ارز افت خواهد کرد و در عین حال اجلاس آلماتی و سیگنالهای مثبتی که بازار از آن گرفت، موجب شد تا بهای دلار آمریکا افت 400 – 500 تومانی را تجربه کند.

واکنش عوامل بازار به تحولات بینالمللی، دقیقا از همان کانال انتظاراتی صورت گرفت که پیش از این موجب افزایش بهای ارز در تحولات پیشین شده بود. در واقع امید به این مساله که ورودی ارز در پی این تحول در آینده افزایش مییابد، موجب منفی شدن بازار شد. این پیامی بس خوشایند برای سیاستگذاران اقتصادی بود؛ پیامی مبنی بر اینکه انتظارات دو سویه است، اگر روزی انتظار از کاهش عرضه آتی ارز موجب افزایش بها میشود، زمانی نیز این روند معکوس خواهد شد. از منظر راقم این کاهش برآمده از متغیرهای بنیادین بازار است. به عبارت دیگر یکی از اصلیترین متغیرهای بازار که موجبات عایدی را فراهم کرده، با این تحول بینالمللی، دچار تزلزل شده است و اگر وقایع آتی هم در این راستا به وقوع بپیوندد، میتوان با اطمینان گفت که حتی اگر کانالهای ارزی تازه نیز تعریف نشود، به واسطه انتظارات، بازار افت خواهد کرد.
اما چرا بازار پس از این افت، رشد داشت؟ بر خلاف افت انجام شده، شواهد حاکی از آن است که عایدی پس از آن نتیجه پارامترهای تکنیکال بازار است. در واقع عاملان بازار، در شرایطی هستند که مترصد خرید در نقاط حضیض هستند و این الگوی مبادله همچنان به قوت خود باقی است. از این منظر سطوح حمایتی قوی برای شکسته شدن نرخ در بازار وجود دارد. عایدی که پس از افت اولیه رخ داد، نشان میدهد که سطح 3200 تومان، سطح حمایتی بسیار قوی است و پس از آن سطح 3000 تومان سطح حمایتی قدرتمند دیگر میتواند باشد. در حالی که عاملان اقتصادی هنوز منتظر تحولات آتی در بستر روابط بینالملل هستند تا کاملا مطمئن شوند که روند عرضه آتی ارز، صعودی است، از افتهایی که به وجود میآید، به عنوان فرصتی برای خرید بیشتر استفاده میکنند و از همین نظر به سطوح حمایتی قوی دامن میزنند که شکستن آنها نیاز به زمان بیشتر و تحولات مثبت آتی دارد.
به هر رو میتوان عنوان داشت که اگرچه افت اولیه با افزایش پس از آن کم و بیش از بین رفت، اما جنس این دو موج ابدا یکسان نبود و اگر تحلیلگران به این مساله توجه نکنند، ممکن است پیامهای کاملا اشتباهی را به خصوص به سیاستگذاران دهند و این پیامها، سنگ بنای تصمیمهای آتی شود.
افت هفته گذشته بیتردید یک عامل حقیقی بود که میتواند در صورت روی دادن تحولات مشابه کاملا روند بازار را معکوس کند، در حالی که عایدی پس از آن نتیجه عوامل تصحیحی و تکنیکال بازار بود. از این منظر اگر واقعا خواهان افت بهای ارز یا تثبیت بازار هستیم باید بیش از این به چنین عامل حقیقی توجه کنیم.
از سوی دیگر، در صورت تحقق عوامل حقیقی افت قیمت و بالا رفتن قدرت بانک مرکزی در قیمتگذاری ارز، نباید بار دیگر در تله وسوسه کاهش بیش از حد نرخ ارز بیفتیم و باید در ذهن داشته باشیم که تثبیت بازار اصلیترین خواستی است که باید دنبال شود و در صورت تحقق آن نیازی نیست که سطوح قیمتی ارزی را که میتواند نفع صادراتی بالایی برای ما داشته باشد از دست دهیم و از سوی دیگر تعدیلهای تورمی را نیز میبایست دنبال کنیم.

[فرصت]

سلام
سال نو همه دوستان مبارک
دوستان خریدار ارز به نظر من تا 16 فروردین صبر نمایید من بیشتر ارزهای خود را فروختم و کمی باقی ماند فکر میکنم در قیمت های حوالی 2900 فرصت خرید خوبی باشد جهش زیادی به دلیل انتخابات نخواهیم داشت به نظر من خرید در این قیمت های نمیتواند استراتژی مناسبی باشد

[فرصت]

با سلام
همانطور که عرض کردم روند نرخ ارز حداقل تا انتخابات روندی خنثی و شاید نزولی باشد قیمت دیروز 3440 بود و جالب تر این که نرخ مبادله ای دلار را اندکی کاهش دادند و به 2458 تومن رسادند و میتواند یک الارمی مبنی بر کاهش نرخ ارز در بازار ازاد هر چند جزیی باشد

[فرصت]

سلام خدمت همه دوستان
این روزها رخدادهای سیاسی و نتایج انها تمامی فعالان اقتصادی را در یک شرایط انتظار قرار دادهدر کنار ان باید به کمبود ارز نگاه جدی نمایم تا جایی که من از دوستانم در شرکتهای دارویی سراغ گرفتم تا به حال ارز با نرخ 1226 نتوانسته اند بگیرند و فعلا میشود گفت 1226 به خاطره ها خواهد پیوست در کنار ان ارز مبادله ای هم کم و در شرایطی ارزهای قابل استفاده برای تجار نیستند با بودجه 730 هزار میلیاردی از یک سو و تشدید شدن تحریم ها امیدی به کاهش قابل توجه نرخ ارزهای خارجی نمی باشد در کنار ان کاهش درامدهای نفتی ضربه سختی به پیکره اقتصاد اورده است تاجایی که دولت به ارزهای شرکتهای صادراتی دست اندازی مینماید از سوی دیگر کسری بودجه و تامین ریالی برای دولتی که سر تا بدهکار است چالش جدی است برایند تمامی عوامل نشان از صعود ی بودن ارز دارد الیته شاید این حرکت خیلی شارپ نباشد اما کاهشبه حوالی 3000 یا 3200 میتواند فرصتی ایده ال برای خرید باشد
منتظر نظرتان دوستان هستیم

[خشایار]

سلام
فرصت
با ورود یک کاندیدا برای ورود به عرصه ریاست جمهوری نزدیک به 2000 الی3000ريال افت قیمت دلار داشتیم .برعکس تونم باورد نفربعدی یه التهابی دوباره بر بازار حاکم شد .حالا میمونه یه چیز دیگه اونم تایید صلاحیت که ببینیم چه سونامی ایجاد میکنه
ارادتمند
خشایار

[فرصت]

سلام
فرصت
با ورود یک کاندیدا برای ورود به عرصه ریاست جمهوری نزدیک به 2000 الی3000ريال افت قیمت دلار داشتیم .برعکس تونم باورد نفربعدی یه التهابی دوباره بر بازار حاکم شد .حالا میمونه یه چیز دیگه اونم تایید صلاحیت که ببینیم چه سونامی ایجاد میکنه
ارادتمند
خشایار
درود بر خشایار عزیز
موافقم امدن هاشمی امیدها را زنده کرده اما نباید از امدن جلیلی هم غافل شد امدن وی روی کار یعنی رفتن اقتصاد به منجلاب و دلار 7000 تومنی باید ببینیم بازی انتخابات برنده اش هاشمی است یا جلیلی فکر میکنم مشایی نتواند بازی را ادامه بدهد
اوضاع بیش از انچه فکر می کنیم تنشی و مبهم است

[خشایار]

درود خدا برفرصت
اما یه مطلب دیگه ای هم باید بهش توجه کنیم مردم هستن که دیگه استاد شناور شدن در امواج سهمگین اقتصاد هستن در جزئی ترین بخش باشه مردم هم سونامی ایجاد میکنن مثلا نگاه کن ببین برای روغن چه التهابی رو بربازار وارد کردن سریع روغن ها رو تو فروشگاهها جارو کردن و همین باعث شد که بااینکه روغن رو افزایش قیمت دادن زمینه اش خالی بمونه و با دلار مبادله ای هم جواب گو نشد و این خودش یه هزینه ای اضافه تر بر اقتصاد وارد آورد .بنابراین هر ریس جمهوری هم بیاد چون در مردم بی اعتمادی هست استاد بازی اقتصاد شناور هستن .بازی بعدی برمیگرده به نرخ بنزین که یه موج جدید دیگه در راه است که همون داستان تکراری نرخ تحویل در بندرعباس ..............
حالا دیگه این مسایل برای مردم هم عادی شده

[فرصت]

درود بر خشایار عزیز
حق باشماست بی اعتمادی در تمامی حوزه ها به خصوص در اقتصاد در این سال های اخیر تشدید شده است ببینید بهمنی و حسینی از زمان شروع رشد ارزهای خارجی مدام از کاهش ان و زیان خریداران صحبت میکرند و یا وزیر صنعت از کاهش قیمت کالا های اساسی صحبت مینمود در شرایط فعلی کشور نیامند یک تیم قوی مدیریتی است اگر چه همه ایت تیم ها از فیلتر شورای نگهبان عبور میکنند و شاید سر سپرده گی بر شایستگی غلبه نماید ولی باید امیدوار بود طی این هشت سال نزدیک به 800 میلراد دلار تبدیل به چی شد رشد اقتصادی صفر و تورم بالای صددرصدی . با این روند قطعا نرخ بنزیینی که ملی پخش به نرخ 95 درصد فوب خلیج فارس از پالایشگای ها میخرد میتواند برای جبران برخی هزینه های سر به فلک کشیده دولت فعلی افزایش یابد که خود سونامی تورمی را را در پی دارد ضربات اقتصادی دولت شاید سال ها طول بکشید به یک برنامه مدون و قوی حل شود احیای سازمان برنامه و بودجه باید اولین کار دولت بعدی باشد امیدوارم هاشمی بتواند حداقل وضعیت را هشت سال قبل بازگردانند فراموش نکنیم هاشیمی تغییر یافته است و با هاشمی دهه هفتاد فرق دارد:advise:

[خشایار]

سلام بر فرصت
بحث عوض شدن که پیش بیاد موافقم مثلا فلان آدم بد بوده الان هم خوب شده و دنبال کارهای خوب و خیر اما من میخوام ببینم اون زمانی که همه چیز دست خودش بود با این هجمه از افکار همراه خودش حاضر به تغییرخودش نبود الان که نه قدرتی داره نه جایگاه چه طور این کشتی عظیم تایتانیک که به کوه یخی برخورد کرده رو کاپیتانی کنه و به ساحل برسونه تا مسافران کشتی سالم به ساحل برسن .شاید بدبینی من زیاد اما باور کن همیشه همین رو شنیدیم و هی در دنیا عقب رفتیم .همین ترکیه ودبی رو ببین کجا دارن میرن تا چندساله بعد هم غصه عراق و امثال هم را باید بخوریم بحرحال اومیدوارم که اونطوری که تو تصور داری بشه ومنم برای کمک آماده ام.
زنده باد ایران /زنده باد ایرانی

[فرصت]

درود بر خشایار فعلا نگران :biggrin:
اقا خشایار قبول داری من و شما هم با توجه به شرایط تغییر میکنیم هاشمی در سال های هفتاد اقتصاد و کشور را بعد از جنگ در دست داشت بله قبول دارم کاری نکرد ولی انسان ها تغییر میکنند و در کنار ان شما ببینید روی کار امدن یک اصول گرا یعنی تبدیل شدن به کره شمالی با این منابع اعظیم.
باید به اینده امیدوار باشیم و متاسفانه دمکراسی از فیلتر های گوناگونی عبور میکند که نتیجه ان شده دولت فعلی

[خشایار]

سلام بر مرد اقتصاد
فرصت عزیز
پس به امید آینده و دیدن تغییرات مردان گذشته به نظاره آینده مینشینم
درود خدا بر تو

[فرصت]

سلام دوستان
خدا را شکر چشم انداز روشنی نسبت به اینده بوجود امده
دوستان در مورد نرخ ارز دقت نمایند با جو فعلی امکان ریزش تا 2700 است اما با توجه به این که نخر ارز در بودجه کشور حوالی 2500 است امکازن ریزش تا کمتر از 2500 تقریبا صفر است به خصوص برای دولتی که کسری بودجه سنگینی داره. ماه اتی بودجه سال اتی و نرخ ارز برای سال اتی در بودجه کل کشور مشخص میشود و میتوان بهتر اینده را دید به هر حال انتظار کاهش نرخ تورم با این شرایط وجود دارد
شاد باشید

[Amir203434]

سلام دوستان ی سایت عالی پیش بینی فوتبال رو میخام بهتون معرفی کنم بدون فیلتر با امکان پیش بینی تا دقیقه نود پشتیبانی کامل از ریال ایران و واریز آنی و پوشش کلیه بازی های لیگ های مختلف خودمم عضو هستم و بسیار راضی هستم حتما ی بار از سایت دیدن و ثبت نام کنید ضرری نداره آدرس سایت در زیر
ثبت نام کنید - بت بال نود ([Only Registered And Activated Users Can See Links])