بسمه تعالي
سیستم مكانيزه ثبت سفارشات واردات
راهنماي درخواست ثبت سفارش
1- آشنايي با انواع ثبت سفارش
نوع معامله
منظور از نوع معامله منبع تامين ارز به منظور پرداخت وجه کالا مي باشد، و شامل انواع زير است.
نوع معامله |
توضيح |
ارز آزاد |
جهت واردات اغلب کالاها توسط اکثر بازرگانان بدليل انتقال پول از سيستم بانکي کشور از اين نوع معامله استفاده مي شود. |
بدون انتقال ارز |
مصوب هيات وزيران |
بازرگانان مي توانند بر اساس مصوب هيات وزيران کالاهاي مشخصي را بدون انتقال ارز وارد کشور کنند. (نظير سيگار، قطعات تلفن همراه و ...) |
از محل نوسازي صنايع |
کليه اشخاص حقيقي و حقوقي که داراي آگهي تاسيس، موافقت اصولي، پروانه بهره برداري باشند مي توانند مواد اوليه توليد و قطعات و ماشين آلات توليد خود را از اين طريق ثبت سفارش نمايند. |
حساب ذخيره ارزي |
در اين نوع واردات قسمتي از مبلغ کالا از حساب ذخيره ارزي و مابقي توسط بازرگان پرداخت مي گردد. |
واردات در مقابل صادرات |
صادر کنندگان کالا از محل ارز حاصل از صادرات مي توانند اقدام به واردات کالا نمايند. |
وام ارزي |
واحدهاي توليدي که داراي پروانه تاسيس مي باشند و خط توليد آنها راه اندازي نشده و پروانه بهره برداي ندارند مي توانند از طريق شعب مرکزي بانکها کل مبلغ پروفرماي خود را از وام ارزي (وامي از جنس ارز خارجي) تامين نمايند. |
ورود موقت |
شامل ثبت سفارش کالاهايي است که بعد از تغييرات يا تبديل به فرآورده هاي ديگر مجدداً به خارج از کشور عودت داده مي شوند، بر اساس نامه گمرک انجام شده وکارمزد ثبت سفارش ندارد |
نوع ثبت سفارش
منظور از نوع ثبت سفارش نحوه پرداخت ارز به منظور پرداخت وجه کالا بمنظور ايجاد ضمانتهاي اجرايي انجام معامله مي باشد، و شامل انواع زير است.
نوع ثبت سفارش |
توضيح |
اعتبار اسنادي |
يا lc پرداخت پول کالا ازطريق خريدار و پرداخت پول کالا به فروشنده توسط بانکهاي عامل خريدار و فروشنده انجام مي شود و در اين سيستم هم خريدار و هم فروشنده از پرداخت وجه کالا و دريافت کالاي خريداري شده مطمئن هستند. |
برات وصولي |
به همان روش اعتبار اسنادي ولي بجاي شماره lc شماره برات ذکر مي شود که بر دونوع است:
- برات تعهدي: بانک عامل پرداخت پول و ارسال کالا را تضمين مي کند.
- برات غير تعهدي: بانک عامل پرداخت پول و ارسال کالا را تضمين نمي کند.
|
نقدي |
از نام آن مشخص است که تامين هاي مالي نقدي را شامل مي گردد. |
يوزانس |
در اين روش پرداخت وجه کالا پس از ارسال کالا از طرف فروشنده انجام مي شود، در اين قرارداد مدت و نرخ اضافه شده به قيمت اوليه کالا نيز محاسبه مي شود و توافق آن بعهده خريدار و فروشنده است و ضمناً اين نوع قرار داد هم از طريق سيستم بانکي انجام مي شود. |
نوع قرارداد
شرايط تحويل کالا را شامل مي شود و شامل انواع زير است:
DDP
تحويل كالا در محل مقرر در مقصد با ترخيص و با پرداخت حقوق و عوارض گمركي
(... نام محل مقرر در مقصد)
اصطلاح تحويل كالا در محل مقرر در مقصد با ترخيص و با پرداخت حقوق و عوارض گمركي بدين معناست كه فروشنده كالا را پس از ترخيص براي ورود، و به صورتي كه از وسيله نقليه آورنده كالا تخليه نشده است، در محل مقرر در مقصد، به خريدار تحويل مي دهد، فروشنده بايد كليه مسئوليت خطرهاي متوجه كالا و هزينه هاي آن تا اين نحل، از جمله هر گونه حقوق و عوارض ( اين واژه شامل مسئوليت و قبول خطرهاي انجام تشريفات گمركي و پرداخت هزينه هاي اين تشريفات، حقوق و عوارض گمركي، ماليات ها و ديگر مخارج مي شود) متعلق به ورود كالا به كشور مقصد را، در صورت اقتضاء، تقبل كند.
در حالي كه اصطلاح تحويل كالا در محل كار (exw) مبين حداقل مسئوليت فروشنده است، اصطلاح ddp از حداكثر تعهد فروشنده حكايت مي كند. اگر فروشنده نتواند به طور مستقيم يا غير مستقيم مجوز ورود را اخذ كند، نبايد از اين اصطلاح استفاده كرد. البته اگر طرفين بخواهند پرداخت بعضي هزينه هاي متعلق به ورود كالا (مانند ماليات بر ارزش افزوده vat) از عهده فروشنده ساقط گردد، اين امر بايد با افزودن عبارتي صريح بدين منظور در قرارداد فروش، روشن شود.
اگر طرفين مايل باشند كه خريدار مسئوليت خطر ها و هزينه هاي ورود كالا را تقبل كند، بايد اصطلاح تحويل كالا در محل مقرر در مقصد بدون ترخيص و بدون پرداخت حقوق و عوارض گمركي (ddu) را به كار برد.
از اين اصطلاح ميتوان براي انواع شيوه هاي حمل و نقل استفاده كرد، مگر هنگامي كه تحويل كالا روي عرشه كشتي يا روي اسكله (بارانداز) در بندر مقصد صورت مي پذيرد كه در اين حالت بايد اصطلاحات تحويل كالا روي عرشه كشتي در بندر مقصد (des) يا تحويل كالا روي اسكله در بندر مقصد (dwq) را به كار برد.
DEQ
تحويل كالا روي اسكله در بندر مقصد (...نام بندر مقصد)
اصطلاح تحويل كالا روي اسكله در بندر مقصد بدين معناست كه فروشنده تحويل كالا را هنگامي به انجام مي رساند كه آن را در بندر مقصد تعيين شده روي اسكله (بار انداز) قبل از ترخيص براي ورود در اختيار خريدار قرار دهد.
فروشنده بايد مسئوليت هزينه ها و خطرهاي حمل كالا به بندر مقصد مقرر را تقبل و كالا را ريو اسكله (بارانداز) تخليه كند. اصطلاح deq ايجاب مي كند كه خريدار كالا را جهت ورود ترخيص و مخارج كليه تشريفات و همين طور حقوق و عوارض، ماليات ها و ساير هزينه هاي متعلق به ورود را پرداخت كند. اين بر خلاف نسخه هاي قبلي اينكوترمز است كه در آنها از فروشنده خواسته مي شد ترتيبات ترخيص كالا براي ورود را فراهم آورد.
اگر طرفين مايل باشند پرداخت تمام يا بخشي ازي هزينه هاي متعلق به ورود كالا جزء تعهدات فروشنده باشد، اين امر بايد با افزودن عبارتي صريح بدين منظور در قرارداد فروش روشن شود.
اين اصطلاح فقط هنگامي كاربرد دارد كه كالا با استفاده از حمل و نقل دريايي با آبراه داخلي يا حمل و نقل مركب، رد بندر مقصد به صورت آماده براي تخليه از كشتي، به اسكله (بارانداز) تحويل داده شود. البته اگر طرفين مايل باشند كه فروشنده مسئوليت خطرها و هزينه هاي جابه جايي كالا از اسكله به محلي ديگر ( انبار، پايانه، ايستگاه حمل و نقل و غيره) واقع در بندر يا خارج از آن را به عهده گيرد، بايد از اصطلاحات تحويل كالا در محل مقرر در مقصد بدون ترخيص و بدون پرداخت حقوق و عوارض گمركي (ddu) يا تحويل كالا در محل مقرر در مقصد با ترخيص و با پرداخت حقوق و عوارض گمركي (ddp) استفاده كرد.
DES
تحويل كالا روي عرشه كشتي در بندر مقصد(...نام بندر مقصد)
اصطلاح تحويل كالا روي عرشه كشتي در بندر مقصد بدين معناست كه فروشنده تحويل كالا را هنگامي به انجام مي رساند كه آن را در بندر مقصد تعيين شده، روي عرشه كشتي – قبل از ترخيص براي ورود- در اختيار خريدار قرار دهد. فروشنده بايد كليه هزينه ها و خطرهاي حمل كالا را تا بندر مقصد تعيين شده، روي عرشه كشتي- قبل از تخليه تقبل كند. اگر طرفين مايل باشند كه فروشنده مسئوليت هزينه ها و خطرهاي تخليه كالا را تقبل كند، بايد از اصطلاح تحويل كالا روي اسكله در بندر مقصد (deq) استفاده كنند.
اين اصطلاح تنها هنگامي كابرد دارد كالا با استفاده از حمل و نقل دريايي، آبراه داخلي يا حمل و نقل مركب، روي كشتي در بندر مقصد تحويل داده شود.
DAF
تحويل كالا در مرز (...نام محل تعيين شده در مرز)
اصطلاح تحويل كالا در مرز بدين معناست كه فروشنده تحويل كالا را هنگامي به انجام مي رساند كه آن را پس از ترخيص تخليه نشده، در نقطه و محل تعيين شده در مرز- امام قبل از مرز گمركي كشور مجاور- در اختيار خريدار قرار دهد. واژه مرز ممكن است براي هر مرزي، از جمله مركز كشور صادر كننده به كار رود. بنابراين حائز اهميت بسيار است كه مرز مورد نظر همواره با ذكر نام نقطه و محل در اصطلاح مزبور، دقيقا تعيين گردد.
البته اگر طرفين مايل باشند كه فروشنده مسئوليت تخليه كالا از وسيله نقليه آورنده آن را به عهده گيرد و خطرها و هزينه هاي تخليه را تقبل كند، اين امر بايد با افزودن عبارتي صريح بدين منظور در قرارداد فروش روشن شود.
از اين اصطلاح ميتوان براي انواع شيوه هاي حمل و نقل و هنگامي كه كالا در مرز زميني تحويل داده ميشود استفاده كرد. هنگامي كه تحويل كالا در بندر مقصد، روي عرشه كشتي يا روي اسكله (بارانداز) صورت مي گيرد، بايد اصطلاحات تحويل كالا روي عرشه كشتي در بندر مقصد (des) و تحويل كالا روي اسكله در بندر مقصد (deq) را به كار برد.
CIP
پرداخت كرايه حمل و بيمه كالا تا مقصد (... نام محل مقرر در مقصد)
اصطلاح پرداخت كرايه حمل و بيمه كالا تا مقصد بدين معناست كه فروشنده كالا را به حمل كننده اي كه خود تعيين كرده است تحويل مي دهد، امام به علاوه بايد هزينه لازم جهت حمل كالا تا مقصد مقرر را بپردازد. به عبارتي خريدار مسئوليت كليه خطرهاي متوجه كالا و هر گونه هزينه هاي اضافي آن پس از تحويل را تقبل مي كند. البته در تا اصطلاح cip فروشنده همچنين بايد خطر از ميان رفتن يا آسيب ديدن كالا در جريان حمل و نقل، كه مسئوليت آن به عهده خريدار است، را تحت پوشش بيمه قرار دهد.
در نتيجه، فروشنده قرارداد بيمه را منعقد و حق بيمه را پرداخت مي كند.
خريدار بايد توجه كند كه طبق اصطلاح cip فروشنده تنها ملزم به تهيه حداقل پوشش بيمه مي باشد. اگر خريدار بخواهد از حمايت پوشش بيمه بيشتري برخوردار باشد، يا بايد با فروشنده درباره اين حد صرحتا به توافق برسد يا اينكه خود ترتيبات بيمه اضافي را فراهم كند.
حمل كننده به معناي هر شخصي است كه در قرارداد حمل و نقل تعهد مي كند حمل كالا را از طريق راه آهن، جاده، دريا، هوا، آبروههاي داخلي يا تركيبي از اين شيوه ها انجام دهد يا ترتيبات انجام آن را فراهم آورد.
اگر از حمل كنندگان متعددي براي حمل كالا به مقصد مقرر استفاده شود، مسئوليت خطرهاي متوجه كالا هنگامي منتقل مي گردد كه كالا به نخستين حمل كننده تحويل داده شود.
اصطلاح cip ايجاب مي كند كه فروشنده كالا را جهت صدرو ترخيص نمايد. از اين اصطلاح ميتوان براي انواع شيوه هاي حمل و نقل، از جمله حمل و نقل مركب استفاده كرد.
CPT
پرداخت كرايه حمل كالا تا مقصد (... نام محل مقرر در مقصد)
اصطلاح پرداخت كرايه حمل كالا تا مقصد بدين معناست كه فروشنده كالا را به حمل كننده اي كه خود تعيين كرده است تحويل مي دهد، اما به علاوه بايد هزينه لازم جهت حمل كالا تا مقصد مقرر را بپردازد. به عبارتي خريدار مسئوليت كليه خطرهاي متوجه كالا و هر گونه هزينه هاي ديگر آن پس از تحويل را تقبل مي كند.
حمل كننده به معناي هر شخصي است كه در قرارداد حمل و نقل تعهد مي كند حمل كالا را از طريق راه آهن، جاده، دريا، هوا، آبراههاي داخلي يا تركيبي از اين شيوه ها انجام دهد يا تركيبات انجام آن را فراهم آورد.
اگر از حمل كنندگان متعددي براي حمل كالا به مقصد مقرر استفاده شود، مسئوليت خطرهاي متوجه كالا هنگامي منتقل مي گردد كه كالا به نخستين حمل كننده تحويل داده شود.
از اين اصطلاح ميتوان براي انواع شيوه هاي حمل ونقل از جمله حمل و نقل مركب استفاده كرد.
CIF
قيمت كالا، بيمه و كرايه تا بندر مقصد(... نام محل مقرر در مقصد)
اصطلاح قيمت كالا، بيمه و كرايه تا بندر مقصد بدين معناست كه فروشنده تحويل كالا را هنگامي به انجام ميرساند كه كالا در بندر بارگيري از لبه كشتي عبور كند. فروشنده بايد هزينه ها و كرايه لازم جهت حمل كالا تا بندر مقصد را بپردازد، امام مسئوليت خطر از ميان رفتن يا آسيب ديدن كالا و همين طور هرگونه هزينه اضافي ناشي از حوادثي كه پس از تحويل روي مي دهند، از فروشنده به خريدار منتقل مي شود. البته از حوادثي كه پس از تحويل روي مي دهند، از فروشنده به خريدار منتقل مي شود. البته در اصطلاح cif، فروشنده همچنين بايد خطر از ميان رفتن يا آسيب ديدن كالا در جريان حمل و نقل، كه مسئوليت آن به عهده خريدار است را تحت پوشش بيمه دريايي قرار دهد.
در نتيجه، فروشنده قرارداد بيمه را منعقد و حق بيمه را پرداخت مي كند. خريدار بايد توجه كند كه طبق اصطلاح cif، فروشنده تنها ملزم به تهيه حداقل پوشش بيمه مي باشد. اگر خريدار بخواهد از حمايت پوشش بيمه بيشتري برخوردار باشد، يا بايد با فروشنده درباره اين حد صراحتا به توافق برسد يا اينكه خود ترتيبات بيمه اضافي را فراهم آورد.
اصطلاح cif ايجاب مي كند كه فروشنده كالا را جهت صدور ترخيص كند. اين اصطلاح فقط براي حمل و نقل از طريق دريا يا آبراههاي داخلي كاربرد دارد. اگر طرفين قصد تحويل كالا يا عبور آن از لبه كشتي راندارند، بايد از اصطلاح پرداخت كرايه حمل و بيمه كالا تا مقصد cip استفاده شود.
CFR
قيمت كالا، و كرايه تا بندر مقصد (... نام بندر مقصد)
اصطلاح قيمت كالا، كرايه تا بندر مقصد بدين معناست كه فروشنده تحويل كالا را هنگامي به انجام مي رساند كه كالا در بندر بارگيري از لبه كشتي عبور كند. فروشنده بايد هزينه ها و كرايه لازم جهت حمل كالا تا بندر مقصد را بپردازد، امام مسئوليت خطر از ميان رفتن يا آسيب ديدن كالا و همين طور هر گونه هزينه اضافي ناشي از حوادثي كه پس از تحويل روي مي دهند، از فروشنده به خريدار منتقل مي شود.
اصطلاح cfr ايجاب ميكند كه فروشنده كالا را جهت صدور ترخيص كند. اين اصطلاح فقط براي حمل و نقل از طريق دريا يا آبراههاي داخلي كاربرد دارد. اگر طرفين قصد تحويل كالا يا عبور آن از لبه كشتي را ندارند، بايد از اصطلاح پرداخت كرايه حمل كالا تا مقصد (cpt) استفاده شود.
FOB
قيمت كالا، و عرشه كشتي (... نام بندر بارگيري)
اصطلاح تحويل كالاروي عرشه كشتي بدين معناست كه فروشنده تحويل كالا را هنگامي به انجام مي*رساند كه كالا را هنگامي به انجام مي*رساند كه كالا در بندر بارگيري تعيين شده، از لبه كشتي عبور كند. به عبارتي خريدار از اين لحظه به بعد بايد مسئوليت كليه مخارج كالا و خطرهاي از ميان رفتن يا آسيب ديدن آن را تقبل كند. اصطلاح fob مستلزم آن است كه فروشنده كالا را جهت صدور ترخيص كند. اين اصطلاح فقط براي حمل و نقل از طريق دريا يا آبراههاي داخلي كاربرد دارد. اگر طرفين قصد تحويل كالا با عبور آن از لبه كشتي را ندارند، بايد از اصطلاح تحويل كالا در محل مقرر به حمل كننده (fac) استفاده شود..
fas
تحويل كالا در كنار كشتي (... نام بندر بارگيري)
تحويل كالا در كنار كشتي بدين معناست كه فروشنده تحويل كالا را هنگامي به انجام مي رساند كه كالا در بندر بارگيري تعيين شده، در كناتر كشتي قرار گيرد. به عبارتي خريدار از اين لحظه به بعد بايد مخارج كالا و خطرهاي از ميان رفتن يا آسيب ديدن آن را تقبل كند.
اصطلاح fas ايجاب می كند كه فروشنده كالا را جهت صدور ترخيص كند. اين بر خلاف نسخه هاي قبلي اينكوترمز است كه در آنها از خريدار خواسته ميشد ترتيبات ترخيص كالا براي صدور را فراهم آورد.
البته اگر طرفين مايل باشند كه خريدار كالا را براي صدور ترخيص كند، اين امر بايد با افزودن عبارتي صريح بدين منظور در قرارداد فروش روشن شود. اين صطلاح فقط براي حمل و نقل دريا يا آبراههاي داخلي كاربرد دارد.
FCA
تحويل كالا در محل مقرر به حمل كننده (... نام محل مقرر)
اصطلاح پرداخت كالا در محل مقرر به حمل كننده بدين معناست كه فروشنده تحويل كالا را هنگامي به انجام مي رساند كه آن را پس از ترخيص براي صدور در محل مقرر در اختيار حمل كننده تعيين شده از طرف خريدار، قرار دهد. بايد متذكر شد كه محل انتخاب شده براي تحويل، بر تعهد بارگيري و تخليه كالا در اين محل تاثير دارد. اگر تحويل در محل كار فروشنده مسئوليت بارگيري را به عهده دارد. چنانچه بارگيري در محل ديگري صورت گيرد، فروشنده مسئول تخليه نيست.
از اين اصطلاح مي توان براي هر شيوه اي از حمل و نقل از جمله حمل و نقل مركب استفاده كرد.
حمل كننده به معناي هر شخصي است كه در قرارداد حمل و نقل تعهد مي كند حمل كالا را از طريق راه آهن، جاده، دريا، هوا، آبروههاي داخلي يا تركيبي از اين شيوه ها انجام دهد يا ترتيبات انجام آن را فراهم آورد.
اگر خريدار شخصي غير از حمل كننده را براي دريافت كالا تعيين كند، فرض بر اين است كه فروشنده با تحويل كالا به اين شخص، تعهد خود براي تحويل را به انجام رسانده است.
DDU
تحويل کالا در محل مقرر در مقصد بدون ترخيص و بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکي (... نام محل مقرر در مقصد)
اصطلاح " تحويل کالا در محل مقرر در مقصد بدون ترخيص و بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکي " بدين معناست که فروشنده کالا را قبل از ترخيص براي ورود و بصورتي که از وسيله نقليه آورنده کالا تخليه نشده است، در محل مقرر در مقصد، به خريدار تحويل مي دهد. فروشنده بايد مسئوليت خطرات متوجه کالا و هزينه هاي آن تا اين محل، غير از هرگونه "حقوق و عوارض" متعلق به ورود کالا به کشور مقصد را درصورت اقتضاء تفبل کند.اين حقوق و عوارض و همينطور هرگونه هزينه و خطر ناشي از قصور خريدار در ترخيص بموقع کالا جهت ورود بعهده وي خواهد بود.