ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





صفحه 2 از 2 نخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 , از مجموع 16
  1. #11
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    نوشته ها
    19
    69
    کاربر جدید
    کاربر جدید
    مرد بیکاری برای سِمَتِ آبدارچی در مایکروسافت تقاضا داد. رئیس هیئت مدیره با او مصاحبه کرد و تمیز کردن زمینش رو - به عنوان نمونه کار- دید و گفت: «شما استخدام شدین، آدرس ایمیلتون رو بدین تا فرمهای مربوطه رو واسهتون بفرستم تا پر کنین و همینطور تاریخی که باید کار رو شروع کنین...

    مرد جواب داد: «اما من کامپیوتر ندارم، ایمیل هم ندارم!»

    رئیس هیئت مدیره گفت: «متأسفم. اگه ایمیل ندارین، یعنی شما وجود خارجی ندارین. و کسی که وجود خارجی نداره، شغل هم نمیتونه داشته باشه.»

    مرد در کمال نومیدی اونجا رو ترک کرد. نمیدونست با تنها ۱۰ دلاری که در جیبش داشت چه کار کنه. تصمیم گرفت به سوپرمارکتی بره و یک صندوق ۱۰ کیلویی گوجه فرنگی بخره.

    بعد خونه به خونه گشت و گوجه فرنگیها رو فروخت. در کمتر از دو ساعت، توانست سرمایهاش رو دو برابر کنه. این عمل رو سه بار تکرار کرد و با ۶۰ دلار به خونه برگشت. مرد فهمید میتونه به این طریق زندگیش رو بگذرونه و شروع کرد به این که هر روز زودتر بره و دیرتر برگرده خونه.

    در نتیجه پولش هر روز دو یا سه برابر میشد. به زودی یه گاری خرید، بعد یه کامیون و به زودی ناوگان خودش رو در خط ترانزیت (پخش محصولات) داشت...

    پنج سال بعد، مرد دیگه یکی از بزرگترین خرده فروشان امریکا شد. شروع کرد تا برای آینده خانوادهاش برنامهریزی کنه و تصمیم گرفت بیمه عمر بگیره. به یه نمایندگی بیمه زنگ زد و سرویسی رو انتخاب کرد. وقتی صحبتشون به نتیجه رسید، نماینده بیمه از آدرس ایمیل مرد پرسید. مرد جواب داد: «من ایمیل ندارم.»

    نماینده بیمه با کنجکاوی پرسید: «شما ایمیل ندارین، ولی با این حال تونستین یک امپراطوری در شغل خودتون به وجود بیارین.. میتونین فکر کنین به کجاها میرسیدین اگه یه ایمیل هم داشتین؟»

    مرد برای مدتی فکر کرد و گفت:
    آره! احتمالاً میشدم یه آبدارچی در شرکت مایکروسافت...


  2. #12
    abasiyan
    مهمان

    فکر بکر اقتصادی !!

    چاک از یک مزرعهدار در تکزاس یک الاغ خرید به قیمت ۱۰۰ دلار .
    قرار شد که مزرعهدار الاغ را روز بعد تحویل بدهد. اما روز بعد مزرعهدار سراغ چاک آمد و گفت :
    متأسفم جوون . خبر بدی برات دارم . الاغه مرد.
    چاک جواب داد : ایرادی نداره . همون پولم رو پس بده.
    مزرعهدار گفت : نمیشه . آخه همه پول رو خرج کردم.
    چاک گفت : باشه . پس همون الاغ مرده رو بهم بده.
    مزرعهدار گفت : میخوای باهاش چی کار کنی؟
    چاک گفت : میخوام باهاش قرعهکشی برگزار کنم.
    مزرعهدار گفت : نمیشه که یه الاغ مرده رو به قرعهکشی گذاشت!
    چاک گفت : معلومه که میتونم . حالا ببین . فقط به کسی نمیگم که الاغ مرده است.
    یک ماه بعد مزرعهدار چاک رو دید و پرسید: از اون الاغ مرده چه خبر؟
    چاک گفت : به قرعهکشی گذاشتمش. ۵۰۰ تا بلیت ۲ دلاری فروختم و ۸۹۸ دلار سود کردم.
    مزرعهدار پرسید : هیچ کس هم شکایتی نکرد؟
    چاک گفت : فقط همونی که الاغ رو برده بود. من هم ۲ دلارش رو پس دادم
    ▃▅▆▇ حکایت های مدیریتی و تجارتی! ▇▆▅▃-bedon-sharwww-kamyab-ir_-jpg
    تصاویر پیوست شده تصاویر پیوست شده
  3. #13
    تاریخ عضویت
    Dec 2012
    محل سکونت
    گیلان -لاهیجان
    نوشته ها
    514
    1,613
    کاربر ممتاز
    کاربر ممتاز
    واقعا فکر بکر اقتصادی بود . قابل توجه مردم ایران




    ایرانی چای ایرانی بنوش / بنوشید اما خوش طعم .
    آسانترین راه برای از بین بردن افتخارات،خودستایی است .
  4. #14
    تاریخ عضویت
    May 2012
    محل سکونت
    خراسان جنوبی - بیرجند
    نوشته ها
    775
    1,503
    کاربر فعال
    کاربر تاجربانک
    واقعا جالب بود...
    حالا اگه یه ایرانی جای چاک بود این میشد ماجرا...
    الاغ مرده؟ به من چه مرده مرتیکه ......بیپ...... یا پوله الاغو با اسکونت یه روزی که پولم دستت بوده بهم پس میدی یا خودتو میفرستم پیش الاغت....
    ولی جدا از شوخی از اینها خیلی چیزا ادم میتونه یاد بگیره
  5. #15
    تاریخ عضویت
    Dec 2012
    محل سکونت
    گیلان -لاهیجان
    نوشته ها
    514
    1,613
    کاربر ممتاز
    کاربر ممتاز
    سلام
    عباسیان
    ببین چه کاری میدی دست این جون های مملکت (نوید تقوی ) رو میگم
    ایرانی چای ایرانی بنوش / بنوشید اما خوش طعم .
    آسانترین راه برای از بین بردن افتخارات،خودستایی است .
  6. #16
    آروشا
    مهمان

    شگرد اقتصادی ملانصرالدین

    ملانصرالدین هر روز در بازار گدایی میکرد و مردم با نیرنگی، حماقت او را دست میانداختند. دو سکه به او نشان میدادند که یکیشان طلا بود و یکی از نقره، اما ملانصرالدین همیشه سکه نقره را انتخاب میکرد.

    این داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهی زن و مرد میآمدند و دو سکه به او نشان میدادند و ملانصرالدین همیشه سکه نقره را انتخاب میکرد.



    تا اینکه مرد مهربانی از راه رسید و از اینکه ملانصرالدین را آنطور دست میانداختند، ناراحت شد. در گوشه میدان به سراغش رفت و گفت: هر وقت دو سکه به تو نشان دادند، سکه طلا را بردار. اینطوری هم پول بیشتری گیرت میآید و هم دیگر دستت نمیاندازند.

    ملانصرالدین پاسخ داد: ظاهرا حق با شماست، اما اگر سکه طلا را بردارم، دیگر مردم به من پول نمیدهند تا ثابت کنند که من احمقتر از آنهایم. شما نمیدانید تا حالا با این کلک چقدر پول گیر آوردهام.

    اگر کاری که میکنی، هوشمندانه باشد، هیچ اشکالی ندارد که تو را احمق بدانند!
    ▃▅▆▇ حکایت های مدیریتی و تجارتی! ▇▆▅▃-621d72f29466a044976c97a6d1bfe7cf-jpg




    تصاویر پیوست شده تصاویر پیوست شده
صفحه 2 از 2 نخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. فضاهای سفید در طراحی سایت چه اهمیتی دارند؟
    توسط azadehsadeghi در انجمن عرضه و تقاضای محصول
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 27-07-2019, 10:15
  2. سیستم های حفاظتی و امنیتی اماکن
    توسط azheer در انجمن عرضه و تقاضای خدمات
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 16-05-2017, 11:24
  3. فروش انواع سبزی خشک با کیفیتی ممتاز و رقابتی
    توسط mohamadazimi در انجمن مواد غذایی، تره بار و سایر خوراکی ها
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 23-08-2016, 16:14
  4. بنزین صادراتی برای سلیمانیه ۱۰۰٪ بعد از کوالیتی عراق
    توسط گلادیاتور در انجمن مواد نفتی و پتروشیمی و پالایشگاهی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 19-10-2015, 04:51
  5. روایت مدیریتی: رييس بدترين كسب وكار قرن
    توسط طوطی و بازرگان در انجمن کتابخانه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 06-02-2012, 12:54

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •