علی طیب نیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی از اقتصاد ایران در سال 1394 می گوید و اعتقاد دارد با رفع تحریم ها باید از منابع درآمدهای نفتی استفاده بهینه شود.

طیب نیا وزیرامور اقتصادی و دارایی وقتی می خواهد، آنچه در عمر دولت یازدهم برای اقتصاد ایران تدارک دیده شده تا از شرایط نابسمان خارج شود را توصیف کند از گفته های معاون صندوق بین المللی پول کمک می گیرد: « روی همین صندلی که شما نشسته اید یک روز معاون صندوق بین المللی پول نشسته بود و تاکید داشت آنچه برای بهبود اقتصاد ایران انجام شده بیشتر شبیه یک معجزه است ». او اگرچه تاکید دارد که التهاب های اقتصادی دولت گذشته در دولت یازدهم کاهش پیدا کرده اما اعتقاد دارد باید قدم های موثر تری در این رابطه برداشت. گفت و گوی خبر آنلاین با علی طیب نیا در مورد سناریوهای اقتصادی کشور برای روزهای پس از توافق هسته ای صورت گرفته است:
مذاکرات هسته ای ایران با 1+5 وارد فاز جدی شده است و بسیاری اعتقاد دارند این موضوع بر روند اقتصاد ایران در سال 1394 اثرات قابل توجهی خواهد داشت. تحلیل شما از سناریو های پیش روی اقتصاد ایران در چنین وضعیتی چیست؟ برای ما تشریح می کنید سال 1394 برای ما چه سالی خواهد بود؟
ما سعی کردیم تا سناریو های مختلف که به لحاظ درآمدهای نفتی و به لحاظ فضای بین الملل قابل تصور است را به تصویر بکشیم و طراحی کنیم. بر این اساس شرایط را توصیف کنیم، از آثار آن روی متغیرهای اقتصادی پیش بینی داشته باشیم و تلاش کنیم با طراحی یک سری سناریو ها، متغیرها را به سمتی که هدف دولت است هدایت کنیم. دولت تصمیم جدی دارد که اقتصاد را به مسیر رشد اقتصادی باز گرداند و در مسیر مهار تورم آن را کنترل کند. بنابراین تلاش دولت این است که مجموعه سیاست هایی را به کار گیرد که در مرحله نخست روند نزولی تورم ادامه پیدا کند و ما بتوانیم در یک آینده نه چندان دور شاهد نرخ تورک تک رقمی باشیم. تجربه یک سال گذشته نشان داد که این هدف گذاری عملی و شدنی است. ما ابتدا برای سال 93 برای تورم 25 درصدی هدف گیری کرده بودیم؛ سپس این میزان به 20 درصد تعدیل شد و در نهایت به تورم 15 درصدی در پایان سال رسیدیم. البته اگر یادتان باشد من در در اجلاس مجلس خبرگان که سخنرانی داشتم آنجا تورم 15 درصدی را برای انتهای سال 1393 پیش بینی کردم. شاید برای خیلی ها سوال شد و معتقد بودند این هدف دست یافتنی نیست اما به لطف خدا تورم 15 درصدی تا پایان سال 1393 رقم خورد. در حال حاضر هم شاخص بهای تولید کننده که یک «پیش نگر» است نسبت به تورم و وضعیت شاخص بهای کالاهای مصرفی برای ماه های بعدی نشان می دهد که در حداقل ممکن خودش ظرف 6-5 سال گذشته قرار دارد. آماری که برای بهمن سال 1393 منتشر شد حاکی از این است که تورم تولید کننده بهمن، منفی 0.8 درصد است که این رقم نیز باز در 6-5 سال گذشته کمترین میزان ممکن است. معنای این اعداد را می توان اینگونه تفسیر کرد که باید در ماه های آتی انتظار داشته باشیم که کاهش نرخ تورم ادامه پیدا کند. من فکر می کنم در هر حال دولت سیاست کلی خودش را در خصوص کنترل تورم ادامه می دهد و با التزام به انظباط مالی این هدف دست یافتنی است. ما خوشبختانه توانستیم رشد پایه پولی را مهار کنیم. علیرغم بعضی از بی انظباطی های که در خارج از دولت وجود داشت و تاثیر منفی روی رشد نقدینگی گذاشت اما طی ده ماهه ابتدایی سال 1393 رشد نقدینگی 15.6 درصد بود که از این رقم 0.6 به واسطه رشد پایه پولی است و عدد بسیار کمی است. حدود 15 درصد ناشی از رشد ضریب فزاینده است که این قسمت مثبت ارزیابی می شود. رشد ضریب فزاینده را به معنای مشارکت بیشتر نظام بانکی در تامین مالی فعالیت های اقتصادی محسوب می کنیم. اینکه رشد نقدینگی ما عمدتا دارد از محل رشد ضریب فزاینده تامین می شود و نه از افزایش محل پایه پولی به این معناست که بانک مرکزی و دولت در مهار منایع پایه پولی موفق عمل کرده اند.
از سوی دیگر با نظارت جدی که بانک مرکزی بر موسسات پولی بی انظباط اعمال کرد ما امیدواریم این توفیق بیشتر و بیشتر شود چون در یک سال گذشته موسسات بی انظباط نقشی در افزایش رشد پایه پولی داشته اند. با نظارت بیشتر این زمینه فراهم می شود که رشد پایه پولی محدود تر شود. به نظرم می رسد که در مجوع دستیابی به اهدافی که در خصوص تورم داشته ایم شدنی است.
در رابطه با رشد اقتصادی چطور؟
در حوزه رشد اقتصادی هم رشد منفی بعد از دو سال متوالی بالاخره در سال 1393 مثبت شد. در شش ماه نخست سال 1393 رشد 4 درصد مثبت بود. در سه ماهه سوم سال هم بر اساس آماری که مرکز آمار ایران به صورت مقدماتی منتشر کرد، رشد مثبت است. بانک مرکزی هم تا کنون رشد برخی از بخش ها غیر از خدمات را که محاسبه کرده یک رشد مثبت است. بر این اساس ما فکر می کنیم در سال 1393 در مجموع یک رشد اقتصادی مثبت داشتیم. این کاهش قیمت نفت در کوتاه مدت یک مقدار آثار منفی دارد. محدودیت هایی بر ما تحمیل می کند. قاعدتا ما باید تجدید نظری روی برنامه های خودمان داشته باشیم. باید سعی کنیم بودجه دولت را از دو طریق مدیریت کنیم. یکی مدیریت هزینه های بودجه دولت است که قاعدتا باید سعی کنیم هزینه های غیر ضروری را حذف کنیم. هزینه های جاری را به صورت با انظباط و با حداقل ممکن تخصیص دهیم و پرداخت کنیم. در حوزه هزینه های عمرانی هم سیاست این است که طرح های عمرانی انتفاعی و یا طرح های عمرانی که می تواند با کمک های دولت و یارانه های دولت سودآور شود را به بخش خصوصی واگذار کنیم. این هم با شرایط جدیدی که به لحاظ مالی برای دولت به وجود آمده سازگار است و هم اینکه با هدف گیری نظام و مقام معظم رهبری که به دنبال مشارکت بیشتر مردم در فعالیت های اقتصادی هستند انطباق دارد. بنابراین در بعد هزینه ها، انقباض و مدیریت هزینه های جاری و واگذاری طرح های عمرانی به بخش خصوصی و بخش غیر دولتی در دستور کار دولت است. در حوزه درآمد ها هم بایستی سعی کنیم بیشتر بر درآمدهای پایدار و پاک متکی شویم. درآمدهایی ماننددرآمدهای مالیاتی و یا درآمدهایی که دولت ناشی از فعالیت های اقتصادی اش کسب می کند. در این راستا می توان به درآمد های گمرکی اشاره کرد که در سال 1393 رشد قابل توجهی داشته است. من برداشتم این است که در مجموع می توانیم آثاری که کاهشق قیمت نفت بر بودجه دولت داشته از طرف هزینه ها و از طرف منابع کنترل و مدیریت کنیم و تلاش کنیم تاثیر کمتری روی برنامه های دولت داشته باشد. ممکن است در کوتاه مدت کاهش قیمت نفت به ما لطمه وارد کند اما ما باید از این شرایط پیش آمده به عنوان یک فرصت استفاده کنیم و سعی کنیم در جهت وابستگی کاهش بودجه دولت و در جهت کاهش وابستگی اقتصاد مان به نفت از این شرایط پیش آمده بیشترین بهره برداری را بکنیم. به نظر شدنی است. شاید وقتی پارسال می گفتیم در عین ادامه تحریم ها بنا داریم بر رکود غلبه کنیم و تورم را مهار سازیم، پذیرش آن مقداری سخت بود اما تجربه نشان داد شدنی است و توفیق های قابل ملاحضه ای به دست آمد. من به نظرم می رسد مقابله با این شرایط جدید کاهش قیمت نفت شدنی است.
اگر هم با روند مثبتی که در مذاکرات هسته ای اتفاق افتاد به طور کلی تحریم های ظالمانه ای که بر علیه کشور ما اعمال شده برداشته شود ما باز بنا داریم از درآمدهای نفتی به نحو بهینه استفاده کنیم چرا که این امکان وجود دارد که درآمدهای نفتی ما افزایش قابل ملاحضه ای داشته باشد. همچنین از ذخایر ارزی که در خارج از کشور داریم به هر حال می توانیم در شرایط حذف تحریم ها استفاده کنیم. امکان استفاده از منابع مالی بین المللی هم فراهم می شود. میزان صادرات نفت مان می تواند افزایش پیدا کند. برخی از محدودیت هایی که روی نقل و انتقال منابع مالی هست علی القاده کاهش پیدا می کند یا حذف می شود. بنابراین وضعیت ما را می تواند تحت تاثیر قرار دهد. ما بنا داریم که در صورتیکه چنین وضعیتی اتفاق افتاد سعی کنیم از درآمدهای نفتی استفاده مناسب کنیم. اشتباهی که در گذشته بارها در اقتصاد ایران اتفاق افتاده است و در شرایط گشایش درآمد های ارزی وابستگی اقتصاد ما به درآمد های نفتی تشدید شده است. این بار نباید بگذاریم این اتفاق بیفتد. خوشبختانه در حال حاضر ساختارهای لازم در اقتصاد ما فراهم شده است و صندوق توسعه ملی وجود دارد. این منابع اضافی باید به سمت صندوق توسعه ملی هدایت شود و صندوق توسعه ملی هم از منابع خودش برای ایجاد سرمایه گذاری های مولد در بخش خصوصی استفاده کند تا نسل های آتی و نسل حاضر از منافع آن بتوانند استفاده و بهره برداری کنند. بنابراین به نظر می رسد اقتصاد ایران در سال 1394 قابل مدیریت است. من پیش بینی ام این است که سال 1394 نسبت به سال 93 سال بهتری خواهد بود. امیدواریم رونق اقتصادی که در سال 93 شروع شد و عمدتا در بنگاه های بزرگ اقتصادی اتفاق افتاد در سال 1394 به بدنه اقتصاد و تولید کنندگان صنایع کوچک و متوسط و کسب و کارهای کوچک و متوسط هم انتقال پیدا کتد و شاهد رونق عمومی در اقتصاد کشورمان باشیم.

این تحلیلی که شما مطرح کردید گمان نمی کنید با حرف هایی که برخی کارشاسنان حتی همسو با دولت می زنند مغایرت داشته باشد. برخی از آنها پیش بینی کردند سال 1394 سال سختی برای اقتصاد خواهد بود. گفته های شما با این ادعا تعارض ندارد؟
من هم نگفتم سال آسانی است. قطعا سال سختی است. کما اینکه سال 93 هم سال سختی بود. ارزش کاری که در ایران انجام شد و ان شا الله در سال 94 انجام خواهد شد به همین است که در شرایط سخت توانستیم این توفیق ها را به دست آوریم. من در برخی ملاقات هایی که با کارشناسان ارشد خارجی داشتم بارها به این موضوع تاکید کردند. به عنوان مثال روی همین صندلی که شما نشسته اید معاون صندوق بین المللی پول نشسته بود و به من گفت: « کاری که در ایران انجام شد به یک معجزه شبیه بود.»

با این وجود چرا این در فضای داخلی ما درک نمی شود؟
بعضی ها از ما می پرسند می گویند تورم پایین آمده اما قیمت ها افزایش پیدا کرده است. این شاید ناشی از یک بد فهمی است. وقتی می گوییم نرخ تورم کاهش پیدا کرده معنای آن این نیست که قیمت ها پایین آمده بلکه معنای آن، این است که قیمت ها افزایش پیدا کرده و کماکمان در حال افزایش است اما با سرعت کمتری افزایش پیدا می کند. ما بنا داریم به این سیاست ادامه بدهیم تا ان شاالله در آینده به تورم تک رقمی برسیم. حتی وقتی به تورم تک رقمی برسیم باز هم معنای آن این است که قیمت ها در حال افزایش است ولی با سرعت کم این اتفاق می افتد. این پدیده ای است که در همه اقتصادهای پیشرفته شما می توانید ملاحضه کنید. در خصوص رشد هم وقتی گفته می شود سه فصل متوالی رشد اقتصاد مثبت داشته ایم و تولید افزایش پیدا کرده معنای آن این است که در 9 ماه نخست سال 93 نسبت به 9 ماه نخست سال 92 تولید بیشتری در کشور صورت گرفته است اما هنوز به حداگثر تولید کشورمان در سال 90 نرسیدیم.
یکی دو سال باید تلاش خودمان را ادامه دهیم تا رشد مثبت داشته باشیم و بتوانیم به ماکزیمم تولید قبلی برسیم. بنابراین ما یک حرکت به سمت عقب داشتیم. بخشی از این عقب گرد جبران شده و باید سعی کنیم بقیه این عقب گرد را جبران کنیم. وقتی که به حداکثر تولید ودرآمد قبلی مان رسیدیم و از همه ظرفیت های تولیدی مان استفاده شد آن موقع است که باید به دنبال رشد جدید باشیم و افزایش درآمد سرانه و تولید واقعی در جامعه مد نظر باشد. منتها همین که ما توانستیم ظرف یک سال و در شرایطی که تحریم ها هنوز ادامه دارد به رشد اقتصادی مثبت برسیم و تورم را کاهش دهیم و در بازار ارز و سایر بازارها ثبات و آرامشی حاکم شود این اقدامی است که در سطح بین المللی در کمتر کشوری می توانید مشاهده کنید. شما ببینید آمریکا در سال 2008 وارد یک مرحله رکودی شد. رکودی که همراه با تورم نبود. حتما شما می دانید مقابله با رکود ساده در مقایسه با مقابله با رکود ترومی کار بسیاری ساده تر است. با این وجود چه مدت طول کشید آمریکا از رکود خارج شد؟ از سال 2008 تا سال 2012 بود. یعنی حدود 5-4 سال طول کشید که رشد اقتصادی منفی به یک رشد اقتصادی مثبت تبدیل شود.
شرایط تحریم ها به ما تحمیل شد که در اوج وابستگی به نفت بودیم. یعنی سیاست اقتصادی دولت گذشته با سیاست خارجی کاملا در تعارض بود. در حالی که معلوم بود سیاست های خارجی کشور دارد ما را به سمتی می برد که تحریم ها بر ما تحمیل خواهد شد اما وابستگی بودجه به نفت و وابستگی بازرگانی خارجی ما به نفت بیشتر و بیشتر شد و واردات ما افزایش قابل ملاحضه ای پیدا کرد. ما ظرف یک سال توانتسیم رشد اقتصادی منفی را مثبت کنیم و تورم کاهش پیدا کند این توفیق کم نظیر است. اگرچه راضی کننده نیست. اگرچه هنوز وضعیت رفاه مردم ما به سطح حداکثر سال 90 نرسیده و هنوز باید قدم های موثر تری برداریم. ولی تصور کنید این تغییرات در دولت اتفاق نمی افتاد و اگر این تغییر سیاست ها حاصل نمی شد در حال حاضر کجا ایستاده بودیم؟ اگر قرار همان روندی که سال 91 در ایران بود ادامه پیدا می کرد حالا در چه شرایطی بودیم؟ شما هر روز که از خواب بلند می شدید شاهد یک هیجان، التهاب یا تغییر عمده در یکی از بازارها بودید. همین الان شرایط آرامی که در بازارها حاکم شده. است را ببیند. به عقب برگردید و خودتان داوری کنید اگر قرار بود روال سال 1391 ادامه پیدا کنتد در آخر سال 1393 چه اتفاقی های قابل پیش بینی بود.